چرا هرکسی از ننه اش قهر می کند، اپوزیسیون می شود؟ در عراق و لبنان و در خارج از کشور ایران، چرا اینهمه مخالف وجود دارد؟ جواب ساده اش این است که: تبلیغات آنها زیاد است نه تعدادشان. مثلا کل کسانی که در میدان التحریر عراق، شعار های ساختار شکن می دادند، نیم در هزار جمعیت عراق هم نمی شوند! ولی رسانه ها چنان تبلیغ می کنند که یعنی: 25میلیون جمعیت عراق، در میدان جمع شده اند. همین رسانه جمعیت زایرین سی میلیونی واقعی، در کربلا را اصلا نمی بینند! گرچه همه آنهایی هم، که در میدان التحریر جمع شدند، فقط یک نفرشان می داند چه می گوید! آنهم برهم صالح است. زیرا هیچکدام شعار ها، برضد برهم صالح نبود. و این نشان می دهد هرشعاری از زبان : معترضان بیرون می اید حرفی است که: برهم صالح به آنها حقنه کرده. قصد او هم تسخیر دو قوه دیگر است، تا کل عراق را تبدیل به زندیق استان کند. در مورد جنگ هم به همین شکل است. الان جنگ در دنیا، فقط در شمال سوریه واقعا اتفاق می افتد. آنهم هر چند روز یکبار! ولی رسانه ها چنان تبلیغ می کنند که: یعنی در همه جای دنیا جنگ است، و 7میلیارد بشر، روی هم تفنگ کشیده اند. طبیعی است اگر جنگ به وسعتی که رسانه ها منعکس می کنند، وجود داشت یک تضاد دیالکتیکی یا یک دور باطل بود. چرا که اگر 7میلیارد باهم جنگ کنند، کسی باقی نمی ماند که رسانه ای داشته باشد! حتی اگر یکمیلیونیم این جمعیت هم، جنگ کنند، کسی ارامش ندارد که به رسانه ها گوش کند! یا برای رسانه ها تحلیل و خبر بنویسد. پس این همه تبلیغات جنگ، در آرامش کامل صورت می گیرد. مخالفان هم به همین صورت ارزیابی می شود. اگر همه دنیا مخالف جمهوری اسلامی بود، که چهل سال دوام نمی اورد. حتی اگر فقط 35 میلیون در ایران مخالف بود، نمی گذاشت نصف دیگر کاری بکند! این است که مخالف واقعی جمهوری اسلامی ایران هم، فقط یک نفر است. آنهم کسی جز پیر زن ریش دار، بنام قجر عضداتنلو کس دیگری نیست. فقط او می داند که چه می خواهد. بقیه دشمنان فریب خورده هستند. یعنی فکر میکنند مریم رجوی، بهتر از عمل خواهد کرد! و طبیعی است که دیکته نانوشته، غلط ندارد. کسی که خود را نمی تواند کنترل کند، و هر روز در دامن کسی است! و دست گدایی اش زیرچانه آنها است، چه کاری می تواند بکند. این مخالف خوانی انها، یک موضوع پیچیده تر را هم ثابت می کند که: در عین سادگی قابل تحلیل نیست. و آن اینکه: رهبران مظلوم و ساده زیست، دچار مخالفان زیاد می شوند. زیرا رهبران ثروتمند با پرداخت پول، زبان دشمنان خود را می بندند، یا بارشوه آنها را می خرند. و یا گلوله آنها را ساکت می کنند. ولی رهبران متقی، چنین کاری نمی کنند. این کار هم، برای دشمنان توهم ایجاد می کند و: دست به خلیفه کشی می زنند. بطور مثال اگر عمربن خطاب هم مانند: سلاطین برای خود گارد جاویدان درست می کرد. ابولولو ایرانی، نمی توانست او را ترور کند. یا حضرت علی ع همینطور. در عراق هم، برهم صالح گارد جاویدان دارد (پیشمرگه) لذا، کسی جرات نمی کند او را: مسبب مشکلات عراق بداند. اما ایت الله سیستانی یا امام جمعه کربلا و نجف، در میان مردم هستند. توهین و حمله به آنها هم جرمی ندارد! واگر کسی هم اطاعت نکرد، دستگیر نمی شود. بعبارت بهتر، ساده زیستی رهبران باعث: تبلیغات منفی از سوی صاحبان زر و زور می شود، تا جاییکه امام حسین ع در اثر همین نوع تبلیغات، در روز عاشورا تنها مانده و شهید شد. ولی یزید و عبیدالله فاسد و شرابخوار، نماز جماعت می خوانند و همه مردم، برای اقتدا به آنها دست و پا می شکنند، و خود را عاقل تر از امام حسین می دانند.
Why is there so much opposition?
Why is everyone oppressing their mothers, the opposition? Why is there so much opposition in Iraq, Lebanon and outside Iran? His simple answer is: Their advertising is high, not their number. For example, all those who chanted slogans in the Tahrir Square in Iraq do not become half of the Iraqi population! But the media is so propagandized that: 25 million Iraqis are gathered in the square. The same media of 30 million true pilgrims in Karbala never see it! Even though all those gathered in Tahrir Square, only one of them knows what to say! He is also competent. Because none of the slogans were competent against each other. And this shows every slogan of the language: The protesters are coming out with something that: the righteous disagree with them. He also seeks to conquer the other two powers, to turn the whole of Iraq into a province. The same is true of war. Now the war in the world is really just happening in northern Syria. Every few days! But the media is propagating this: that there is war all over the world, and 7 billion people have pulled out a gun. It would be natural if there was a dialectical contradiction or a vicious circle as much as the media reflected. Because if 7 billion fight each other, no one will have a media left! Even if a million of these people are at war, no one is comfortable listening to the media! Or write news and analysis for the media. So all the propaganda of war is in complete peace. The opposition is similarly valued. If the whole world opposed the Islamic Republic, it would not last forty years. Even if only 35 million were opposed in Iran, he would not be able to do half as much! This is the only true opposition to the Islamic Republic of Iran. And there is no one else but the bearded old woman named Azadatanlu. Only he knows what he wants. The rest of the enemies are cheated. That means they think Maryam Rajavi will do better than Hassan Rouhani! And it is natural that unwritten dictation is not wrong. Someone who can't control himself, and he's in someone's lap every day! And his begging is what they can do. This opposition to their reading proves a more complex issue: it is not easy to analyze. And that: the oppressed and simple leaders of the opposition are facing a lot of opposition. For rich leaders, by paying money, they shut down their enemies' language, or buy them rains. Or the bullets silence them. But regular leaders do not. This, too, creates an illusion for the enemies: they carry out the caliphate. For example, if Umaran addressed, like: The kings would make an eternal guard for themselves. Iranian Abulolo could not assassinate him. Or Prophet Ali as well. In Iraq, too, he has an eternal guardian (Peshmerga) so no one dares to call him: the cause of Iraq's problems. But Ayatollah Sistani or the Friday Imam of Karbala and Najaf are among the people. No offense to attacking them! If no one obeys, they won't be arrested. In other words, the simple, biased of the leaders causes: negative propaganda by the owners of force, so long as Imam Hussein as a result of such propaganda, was left alone and martyred on the day of Ashura. But Yazid and Abidullah corrupt and wine-eaters pray for the congregation, and all the people break their hands to follow them, and find themselves wiser than Imam Hussein.
لماذا هناك الكثير من المعارضة؟
لماذا يضطهد الجميع أمهاتهم المعارضة؟ لماذا يوجد الكثير من المعارضة في العراق ولبنان وخارج إيران؟ إجابته البسيطة هي: الإعلان مرتفع ، وليس عددهم. على سبيل المثال ، كل الذين هتفوا بشعارات في ميدان التحرير في العراق لا يصبحون نصف سكان العراق! لكن وسائل الإعلام دعاية بحيث: 25 مليون عراقي تجمعوا في الميدان. نفس وسائل الإعلام التي يبلغ عدد سكانها 30 مليون حاج في كربلاء لا ترى ذلك أبداً! على الرغم من أن جميع الذين تجمعوا في ميدان التحرير ، واحد منهم فقط يعرف ماذا يقول! هو أيضا المختصة. لأن أيا من الشعارات كانت المختصة ضد بعضها البعض. وهذا يدل على كل شعار للغة: يخرج المحتجون بشيء: لا يوافق الصالحين معهم. كما يسعى إلى التغلب على القوتين الأخريين ، لتحويل العراق كله إلى مقاطعة. وينطبق الشيء نفسه على الحرب. الآن الحرب في العالم تحدث بالفعل في شمال سوريا. كل بضعة أيام! لكن وسائل الإعلام تنشر هذا: أن هناك حربًا في جميع أنحاء العالم ، وقد سحب 7 مليارات شخص سلاحًا. سيكون من الطبيعي إذا كان هناك تناقض جدلي أو حلقة مفرغة بقدر ما تنعكس الوسائط. لأنه إذا كان هناك 7 مليارات يقاتلون بعضهم البعض ، فلن يتبقى لأحد وسائل إعلام! حتى لو كان مليون من هؤلاء الأشخاص في حالة حرب ، فلا أحد مريح في الاستماع إلى وسائل الإعلام! أو اكتب الأخبار والتحليلات لوسائل الإعلام. لذلك كل الدعاية للحرب في سلام تام. المعارضة لها نفس القيمة. إذا عارض العالم كله الجمهورية الإسلامية ، فلن يدوم أربعين سنة. حتى لو كان هناك 35 مليون شخص فقط عارضوا في إيران ، فلن يتمكن من فعل نصف هذا! هذه هي المعارضة الحقيقية الوحيدة لجمهورية إيران الإسلامية. ولا يوجد أحد غير المرأة العجوز الملتحية المسماة أزاداتانلو. فقط يعرف ما يريد. يتم خداع بقية الأعداء. هذا يعني أنهم يعتقدون أن مريم رجوي ستحسن من حسن روحاني! ومن الطبيعي أن الإملاء غير المكتوب ليس خطأ. شخص لا يستطيع السيطرة على نفسه ، وهو في حضن شخص ما كل يوم! والتسول له هو ما يمكنهم القيام به. تثبت هذه المعارضة لقراءتها قضية أكثر تعقيدًا: ليس من السهل تحليلها. وهذا: يواجه قادة المعارضة المضطهدون والبسيطون الكثير من المعارضة. للقادة الأثرياء ، من خلال دفع المال ، أغلقوا لغة أعدائهم ، أو اشتروا أمطارًا. أو الرصاص يسكت لهم. لكن القادة النظاميين لا. وهذا أيضًا يخلق وهمًا للأعداء: فهم يقومون بالخلافة. على سبيل المثال ، إذا تم توجيه عمران ، مثل: فإن الملوك سيصنعون حرسًا أبديًا لأنفسهم. لم يستطع أبو أبو الإيراني اغتياله. أو النبي علي كذلك. في العراق أيضاً ، لديه وصي أبدي (البشمركة) ، لذلك لا يجرؤ أحد على تسميته: سبب مشاكل العراق. لكن آية الله السيستاني أو إمام جمعة كربلاء والنجف من بين الناس. لا جرم لمهاجمتهم! إذا لم يطيع أحد ، فلن يتم القبض عليه. بمعنى آخر ، الأسباب البسيطة والمنحازة للقادة: الدعاية السلبية من قبل أصحاب القوة ، طالما أن الإمام حسين نتيجة لهذه الدعاية ، تُرك بمفرده واستشهد في يوم عاشوراء. لكن يزيد وعبد الله الفاسدون وأكلوا الخمر يصلي من أجل الجماعة ، وجميع الناس يكسرون أيديهم لاتباعهم ، ويجدون أنفسهم أكثر حكمة من الإمام الحسين.
Whyima dijberî ewqas heye?
Everyoneima her kes dijberî dayikên xwe, dijber in? Whyima li Iraq, Lubnan û li derveyî outsideranê dijberî ev çend heye? Bersiva wî hêsan e: Reklama wan pir e, ne hejmara wan e. Mînakî, hemû yên ku dirûşmên li meydana Tahrîr li raqê dirûşm digirin nîvê nifûsa becomeraqê nabe! Lê medya ew çend tête belav in ku: 25 milyon Iraqraqî li meydanê kom dibin. Di heman kovarê de 30 mîlyon hecîyên rastîn ên li Karbala, qet carî nabînin! Tevî ku tevahiya kesên ku li meydana Tehrîr civiyan, tenê yek ji wan dizane çi bibêje! Ew jî guncan e. Ji ber ku yek ji dirûşman nebawer bû li hember hev. This ev her dirûşmeya ziman destnîşan dike: Xwepêşanderan bi tiştekê derdikevin ku: rastdar bi wan re nerazî dibe. Ew her weha hewil dide ku hêzên du hêzên din dagir bike, da ku tevahiya intoraqê bibe parêzgehek. Heman tişt rastiya şer e. Naha li cîhanê şer tenê diqewime li bakurê Sûriyê diqewime. Her çend rojan! Lê medya vê yekê dişopîne: ku li seranserê cîhanê şer heye, û 7 milyar mirov çekek derxistine. Ger ku têlefonê diyalektîk an dorpêçek nerehet be jî bi qasî ku medya destnîşan di, dê xwezayî be. Ji ber ku eger 7 mîlyar bi hevûdu re şer bikin, dê çu medya tune bimîne! Ku mîlyonek ji van mirovan di şer de bin jî, tu kes guh nade medya! An jî nûçe û analîzên ji bo medyayê binivîsin. Ji ber vê yekê hemû propagandaya şer di aştiya bêkêmasî de ye. Muxalefet bi heman rengî nirxandî ye. Ger ku dinya li dijî Komara slamî be, ew ê çil sal bidomîne. Heya ku tenê li onlyranê tenê 35 mîlyon dijber bûn, ew ê nikaribû nîvê qasî ku bike! Ev dijayetiya yekane ya Komara Islamicslamî ya ranê ye. Is çu kesekî din heye lê jina pîr a bejandî ya bi navê Azadatanlu ye. Tenê ew dizane ku ew çi dixwaze. Dijî dijmin têne xapandin. Ev tê wê wateyê ku ew difiin ku Maryam Rajavi dê ji Hesen Ruhanî çêtir bike! It xwezayî ye ku dîktimek nenivîsandin ne xelet e. Yekî / a ku nikare xwe kontrol bike, û ew her roj di destê kesekî de ye! Beg begava wî tiştê ku ew dikarin bikin. Ev dijberî ya xwendina wan mijareke zexmtir îsbat dike: ne analîzina hêsan e. That ew: Serokên dijber û sade yên dijberî gelek dijberî rû didin. Ji bo serokên dewlemend, bi dayîna drav, ew zimanê dijminên xwe bar dikin, an jî baran dibirin. An jî gule li wan bêdeng dike. Lê serokên birêkûpêk nabin. Ev jî, ji bo dijminan êşek derdixe holê: ew xilafetê dikin. Mînakî, heke Umaran mijûl be, mîna: Padîşah dê ji bo xwe cerdevanek bêdawî çêbikin. Abulolo yê Iranianranî nekarî wî bikujê. An jî pêxember Ali bixwe jî. Di heman demê de li ,raqê jî parêzerek wî ya bêdawî (pêşmerge) heye loma kes guh nade wî bangî dike: sedema pirsgirêkên Iraqê. Lê Ayatullah Sistani an Imammam Fridaynya ya Karbala û Najaf di nav mirovan de ye. Ne sûc e ku êrîşî wan bike! Ger kes negire, ew ê neyên girtin. Bi gotinek din, serwerên hêsan, biheybet dibe sedem: propagandaya neyînî ji hêla xwedan hêzan ve, heya ku Husseinmam Husên wekî encamek bi vî rengî ji propagandayê re, bi tenê bimîne û di roja Ashura de şehîd ket. Lê idzîd û Abidullah xedar û şerab dixwend civînê, û hemû xelk destê xwe dişopînin da ku li pey wan herin, û xwe ji Imammam Husên jê re biaqil bibînin.
اگر ملت فلسطین شیعه بود، هرگز اعلامیه بالفور را قبول نمی کرد، و زمین های خود را در اختیار یهودیان نمی گذاشت. موقع تظاهرات بازگشت، بی محابا به سرزمین های اشغالی میرفت، و آنجا راقبضه می کرد! چنانچه اسرائیل از ترس حزب الله شیعه، هفت کیلومتر تا عمق اسرائیل فرار کرده، و عقب رانده شده. اگر ملت آمریکا شیعه بود، الان میرفتند بالای کوه های لس آنجلس، و مانند امام رضا نماز باران می خواندند، و خداوند بباران می فرستاد و: آتش را خاموش می کرد. اگر مردم عراق همه شیعه بودند، نمی گذاشتند یک زندیق، رئیس جمهور انها شود. که این همه توطئه کند تا: هرسه قوا را در اختیار بگیرد! زیرا استعفای نخست وزیر، خلا قانونی ایجاد می کند و او خود را، برای این کار کاندیدا کرده! انتخابات زودرس هم به منزله تعطیلی قوه مقننه است، و او بجای مجلس هم، قانون گذاری خواهد کرد. ملت عراق به هوش باشند! اگر این بار هم امتیاز بگیرد، آن را رها نمی کند. و با همین روش ارعاب و ارهاب، قوای سه گانه را از بین خواهد برد، و دیکتاتوری اقلیم را، در سراسر عراق گسترش خواهد داد. اگر مردم لبنان هم شیعه بودند، کابینه هم شیعه می شد. اما الان با اینکه اکثریت با حزب الله است، با ندانم کاریها باعث شده: تا سعد حریری ها سرکار بیایند، و با وام گرفتن از خارجیها، 150میلیارد دلار ملت لبنان را بدهکار کنند. که فقط سود آن معادل بودجه هرسال لبنان است. حق الناس این است، لذا سید حسن بیخودی فروتنی نکند! کابینه را تشکیل دهد، و مانع تضییع بیت المال شود. اگر مردم اروپا شیعه بودند، می دیدند معنویت نیاز های مادی انسان را برطرف می کند. شیعه عقیده دارد معاد جسمانی است. یعنی هرچه شما نیت می کنید، در روز قیامت به ماده تبدیل می شود! برای همین خداوند به بشر این اجازه را داده. در دنیا هم چنین است. یک فکر بکر از هزارن روز کار کردن در امد بیشتری دارد.(یکساعت تفکر، از هزار سال عبادت بهتر است) همانطور که پیامبر اسلام معاد جسمانی داشت. روایت است هرکس صلوات بفرستد،بخشی از یک خانه در بهشت برای او ساخته می شود. یعنی صلوات به مصالح تبدیل می شود. آنها با عبادت همه مشکلات روخی روانی، و نهایتا شغلی و اقتصادی را حل خواهند کرد. تمام گرفتاریهای غرب، در این است که درآمد و اشتعال شان از قاچاق اسلحه و مواد مخدر، مشروبات و مشاغل حرام است. اگر آل سعود شیعه می شدند، بجای پیاده روی در کربلا، که مردم آنجا را ناراحت می کند! پیاده روی به سوی بقیع می گذاشتند. بین مکه و مدینه! تا همه بیابانها آباد شود. و همه مسیر های مردمی، از بین صحراها به گلستان تبدیل شود. اگر چین شیعه می شد؟ مردم مجبور نبودند ساعت ها کار کنند،عاقبت سوسک و موش بخورند. اگر سلطنت طلب ها شیعه بودند، میدانستند که کورش، همان قرش یا قریش است و: نیت کورش ایران بزرگ بود. لذا بجای اینکه برای جدایی عراق از ایران، نقشه بکشند، بحرین را هم به ایران برمی گرداندند! اما آنقدر بد نیت بودند و هستند که: خاک ایران هم هیچکدام از انها را نمی پذیرد! و باید گورشان را گم کنند! مصری ها اگر شیعه بودند، زینبیه را بیشتر گرامی می داشتند، و میدانستند که الازهر همان اهرا است.اینهمه برای السیسی دم نمی جنباندند. گرچه، همه دنیا شیعه هستند، بدون اینکه خود بدانند، حضرت علی ع را قبول دارند، گرچه نمی تواند اسم ببرد! فاطمه زهرا را می شناسد. از امام رضا طلب حاجت می کند و در انتظار امام زمان است. به همین جهت امام زمان هم آنها را کمک می کند.حداقل آنکه نمی گذارد جنگ شود. چون تبلیغات حنگ طلبان زیاد است، فقط چند نفر هستند، که جنگ دارند، و 7میلیارد بشر در صلح می باشند.
If the Palestinian people were Shiites!
If the Palestinian people were Shia, they would never have accepted the Balfour Declaration, and would not have given their land to the Jews. At the time of the return demonstrations, he would invariably travel to the occupied territories, and there he would be dragged! If Israel escaped from Shiite Hezbollah fears seven kilometers deep into Israel, it would be pushed back. If the American people were Shiites, they would now go over the Los Angeles Mountains and pray like Imam Reza, and God would send rain and extinguish the fire. If the Iraqis were all Shiites, they would not let a Zandiq become their president. To conspirate so much: to possess all three powers! Because the resignation of the Prime Minister creates a legal vacuum and he has nominated himself to do so! Early elections also mean the closure of the legislature, and he will legislate instead of parliament. Let the Iraqi people be smart! If he gets points this time, he won't give up. And by this method of intimidation, it will eliminate the triple powers, and spread the dictatorship of climate throughout Iraq. If the Lebanese were Shiite, the cabinet would be Shiite. But now, though the majority is with Hezbollah, I do not know what to do: bring Saad Hariri to work, and borrow $ 150 billion from the Lebanese nation by borrowing from foreigners. That's just the benefit of Lebanon's annual budget. That's right, so Sayyed Hassan does not humble himself! To form a cabinet, and prevent the degradation of bailiffs. If the people of Europe were Shiites, they would see that spirituality would satisfy one's material needs. The Shiites believe it is a physical resurrection. That is, whatever you intend becomes a matter on the Day of Judgment! That is why God has allowed man to do so. So is the world. A virgin thought is worth more than working for thousands of days (one hour of thinking is better than a thousand years of worship), as the Prophet of Islam had physical resurrection. It is narrated that if anyone sends salat, a part of a house in paradise will be built for him. That is, the salad becomes a material. They will solve all the psychic, and ultimately occupational and economic problems. All the plight of the West is that their incomes and flames are forbidden from the smuggling of weapons and drugs, liquors and jobs. If Al Saud were Shiites, instead of walking in Karbala, which would upset the people there! Walking towards the rest. Between Mecca and Medina! So that all the deserts can flourish. And all the popular paths, from the desert to the Golestan. If China was Shiite? People did not have to work for hours, eventually eating beetles and mice. If the monarchists were Shia, they would have known that Cyrus was Qureshi or Qureshi and that Cyrus' intentions were great Iran. So instead of plotting to separate Iraq from Iran, they would return Bahrain to Iran! But they were and are so bad: Iran's soil does not accept any of them! And they must lose their graves! If the Egyptians were Shiites, they would have honored Zaynabiyyah more, and they knew that Al-Azhar is Al-Zahra. However, all the world is Shiite, without knowing it, they accept Prophet Ali, though he cannot name it! She knows Fatima Zahra. He demands Imam Reza and is waiting for Imam of time. That is why Imam Zaman helps them too. At least he does not allow war. Because the propaganda is rampant, there are only a few who are at war, and 7 billion people are at peace.
لو كان الشعب الفلسطيني شيعة!
لو كان الشعب الفلسطيني شيعة ، فلن يقبلوا أبدًا بإعلان بلفور ، ولم يعطوا اليهود أرضهم. في وقت عودة المظاهرات ، كان يسافر دائمًا إلى الأراضي المحتلة ، وسيتم جره هناك! إذا هربت إسرائيل من حزب الله الشيعي تخشى عمق سبعة كيلومترات داخل إسرائيل ، فسيتم ردها. إذا كان الشعب الأمريكي شيعيًا ، لكانوا يذهبون الآن إلى جبال لوس أنجلوس ويصلون مثل الإمام رضا ، والله سيرسل المطر ويطفئ النار. إذا كان العراقيون جميعهم من الشيعة ، فلن يسمحوا يانديك أن يصبح رئيسًا لهم. للتآمر كثيرا: لامتلاك القوى الثلاث! لأن استقالة رئيس الوزراء تخلق فراغا قانونيا وقد رشح نفسه للقيام بذلك! الانتخابات المبكرة تعني أيضًا إغلاق الهيئة التشريعية ، وسنشر التشريعات بدلاً من البرلمان. دع الشعب العراقي ذكيًا! إذا حصل على نقاط هذه المرة ، فلن يستسلم. وبهذه الطريقة من الترهيب ، ستقضي على القوى الثلاثية ، وتنشر ديكتاتورية المناخ في جميع أنحاء العراق. لو كان اللبنانيون شيعة ، فإن الحكومة ستكون شيعية. لكن الآن ، على الرغم من أن الأغلبية مع حزب الله ، إلا أنني لا أعرف ما يجب فعله: جلب سعد الحريري للعمل ، واقتراض 150 مليار دولار من الشعب اللبناني عن طريق الاقتراض من الأجانب. هذه فقط فائدة الميزانية السنوية للبنان. هذا صحيح ، لذلك السيد حسن لا يواضع نفسه! لتشكيل مجلس الوزراء ، ومنع تدهور المحضرين. إذا كان شعب أوروبا من الشيعة ، لكانوا يرون أن الروحانية ستلبي احتياجات الفرد المادية. الشيعة يعتقدون أنها قيامة جسدية. وهذا هو ، كل ما تنوي يصبح مسألة يوم القيامة! لهذا السبب سمح الله للإنسان بالقيام بذلك. هكذا العالم. الفكر البكر يستحق أكثر من العمل لآلاف الأيام (ساعة تفكير أفضل من ألف سنة من العبادة) ، لأن رسول الإسلام كان له قيامة جسدية. روى أنه إذا أرسل أحد صلاة ، سيتم بناء جزء من منزل في الجنة له. وهذا هو ، سلطة يصبح مادة. سوف يحلون كل المشاكل النفسية والاقتصادية والمهنية في نهاية المطاف. كل محنة الغرب هي أن دخولهم وهيبهم ممنوعون من تهريب الأسلحة والمخدرات والمشروبات الكحولية والوظائف. إذا كان آل سعود شيعة ، فبدلاً من المشي في كربلاء ، فإن ذلك سيزعج الناس هناك! المشي نحو الباقي. بين مكة والمدينة! بحيث يمكن أن تزدهر جميع الصحارى. وجميع المسارات الشعبية ، من الصحراء إلى جید لو كانت الصين شيعية؟ لم يكن على الناس العمل لساعات ، وفي النهاية تناولوا الخنافس والفئران. إذا كان الملكيون شيعة ، لكانوا يعرفون أن قورش كان قريشي أو قريشي وأن نوايا قورش كانت إيران عظيمة. فبدلاً من التخطيط لفصل العراق عن إيران ، سيعودون البحرين إلى إيران! لكنهم كانوا وسيئون للغاية: التربة الإيرانية لا تقبل أي منهم! ويجب أن يفقدوا قبورهم! لو كان المصريون شيعة ، لكانوا قد كرموا اينية أكثر ، وكانوا يعلمون أن الأزهر هو اهراء. ومع ذلك ، فإن العالم كله شيعي ، دون أن يعرفوا ذلك ، فإنهم يقبلون النبي علي ، رغم أنه لا يستطيع تسميته! هي تعرف فاطمة اهراء. يطالب الإمام رضا وينتظر إمام الوقت. هذا هو السبب في أن الإمام زمان يساعدهم أيضًا ، على الأقل لا يسمح بالحرب. لأن الدعاية متفشية ، لا يوجد سوى عدد قليل من الذين في حالة حرب ، و 7 مليارات شخص في سلام.
Ger gelên Fîlîstînê Shiiî bûn!
Ger Fîlîstîn şiî bûn, ew ê tu carî biryara Balfour qebûl nediin, û ew ê axa xwe neda Cihûyan. Di dema xwenîşandanên vegerê de, ew ê herdem guvaştî derbasî deverên dagirî bû, û li wir wê wî binkeftin! Ger Israelsraîl ji Hezexa Shiii rizgar bibû ditirse ku heft kîlometre li kûrahiya Israelsraîl bimîne, ew dê paşde were vegerandin. Ger gelê Amerîkî itesii bûn, ew ê êdî derbasî Mountiyayên Los Angeles bibin û mîna Rezamam Rezayê dua bikin, û Xwedê dê baran bişîne û agir bişewitîne. Ger israqî hemî itesiî bûn, ew ê nehêlin zandiq bibe serokê wan. Daxwaza ewqas komplo: xwedan her sê hêzan! Ji ber ku îstifa ina serokwezîr valahiyek dadrêsî diafirîne û wî jî xwe namzed iye ku wusa bike! Hilbijartinên zû jî tê wateya girtina zagonê, û ew dê li şûna parlamentoyê qanûnê bide. Bila gelên Iraqiraqî xak hebin! Heke ew di vê demê de heb bidest bixe, ew ê dev jê nekeve. In bi vî rengî tehliyeker dê hêza sêyemîn hilweşîne, û dê dîktatoriya avhewa li seranserê spreadraqê belav bike. Ger Lubnanî iteiî bûn, kabîneya beîe be. Lê naha, her çend piranî bi Hizbullah re be jî, ez nizanim çi bikim: Saad Hariri bînin kar, û 150 milyar dolar ji miletê Libnanî bi deyn ji biyaniyan deyn bikin. Ew tenê berjewendiya budceya salane ya Libnanê ye. Rast e, ji ber vê yekê Seyîd Hesen xwe bi rûmet nake! Ji bo avaina kabîneyê, û pêşî li hilweşîna darizandinan bigire. Ger gelên Ewrûpa Shiiî bûn, ew ê bibînin ku giyanî dê hewcedariyên yekî yên madî pêk bîne. Theii bawer dikin ku ew vejînek laşî ye. Ango, her tiştê ku hûn armanc dikin wê bibe rojek darizandinê! Bi vê yekê Xwedê destûr daye mirov. Dî cîhan e. Ramanek virikî ji xebata bi hezaran rojan hêja ye (yek demjimêra ramînê ji hezina hezar salî çêtir e), ji ber ku Pêxemberê Islamslamê vejîna laşî hebû. Tête vegotin ku ger kes salav bişîne, dê perçeyek ji xaniyek li bihiştê ji bo wî ava bibe. Ango, salox dibe materyalek. Ew ê hemî pirsgirêkên psîkolojîk, û di dawiyê de pirsgirêkên dagirkerî û aborî çareser bikin. Hemû tengasiya Rojava ev e ku hatin û flamayên wan ji qaçaxçitiya çekan û narkotîkê, pûç û karên wan qedexe ye. Ger Al Saud şiî bû, ji bilî ku li Karbala dimeşin, ku dê gelên li wir aciz bike! Li gorî yên mayî dimeşin. Di navbera Mekke û Medîneyê de! Wusa ku hemî çolan dikare diherin. All hemî rêyên populer, ji çolê berbi Golestan. Ger Chinaîn şiî bû? Mirov neçar ma ku bi demjimêran bixebitin, di dawiyê de beyt û mişk dixwun. Ger monarşiya iaîi bûya, ew ê zanibin ku Kêrsa Qurehi an Qureshi ye û niyeta Cyrus .rana mezin bû. Ji ber vê yekê li şûna ku plan bikin ku Iraq ji Iraqranê cuda bikin, ew ê Bahreyn vegerin Iranranê! Lê ew bûn û ew qas xerab in: axa Iran'sranê yek ji wan qebûl nake! They divê ew gorên xwe winda bikin! Ger Misir wereii bûn, ew ê Zaynabiyya bêtir rûmet bikin, û wan zanibû ku Al-Azhar Al-Zahra ye. Lêbelê, hemî cîhan şiî ye, bêyî ku pê zanibin, ew pêxember Alî qebûl dikin, her çend ew nikare navê xwe bide! Ew Fatima Zahra nas dike. Ew daxwaziya Rezamam Reza dike û li benda Imammamê dema ye. Ji ber vê yekê Zmam Zaman jî ji wan re dibe alîkar Bi kêmanî ew destûrê nade şer. Ji ber ku kampanyayên propagandayê ewqas zêde ne, tenê çend heb jî yên ku li şer in, û 7 mîlyar kes jî li aşitiyê ne.
وقتی که آمریکا گفت: نیروهایش را از سوریه و همه کشورهای جهان، بیرون می برد موجی از خوشحالی، در جهان ایجاد شد که این مزاحم همیشگی، در حال دفع شدن است. اما مزدوران و ضدانقلاب او را از این کار منصرف کردند، به او پیشنهاد دادند آنها را به عراق ببرد، تا بتوانند به عنوان لباس شخصی، لباس عربی بپوشند و: به کربلا اعزام شوند تا: تظاهرات ضد ایرانی برپا کنند. به همین جهت اغلب آنها، صورت خود را می پوشانند. ولی قدرت بدنی انها در تخریب اماکن، و ترساندن مردم ثابت می کند که: همگی کماندو و از رمبوهای امریکایی می باشند. اما آنها با این روش هم به جایی نمیرسند: زیرا موقعی که همه چیز داشتند، کاری نتوانستند بکنند، حالا با چند شعار می خواهند رژیم عوض کنند. متاسفانه به علت قدرت بدنی ورزمندگی انها، پلیس عراق قادر به دستگیری انها نیست. ولی میتواند آنها را با دوربین های مخفی و پهبادی، دنبال کند تا ببیند که برای تغذیه به کجا مراجعه می کنند، و یا بعد از تظاهرات در کجا ساکن می شوند. یا اینکه در شبها و روزهای تظاهرات، آمار سربازان آمریکایی را چک کنند. در آنصورت خواهند دید که: آنها اغلب در خانه کردهای وابسته ساماندهی می شوند. اسناد ارائه شده به رئیس جمهور عراق، همگی این را ثابت می کند. و وی دستورات لازم را برای: دقت هرچه بیشتر سربازان، برای ناشناس ماندن می دهد. بسیاری از این اسناد هم، سوزانده می شود تا به دست: نخست وزیر یا رئیس مجلس نیافتد. متاسفانه مقتدا صدر هم، گول این حرکتها را خورده و استعفای نخست وزیر را می خواهد، در حالیکه وی به دلیل عدم اجرای دستورات رئیس جمهور، مورد غضب واقع شده. به گزارش ماهین نیوز از بغداد، تاکنون بارها برهم صالح، وی را تهدید کرده است. اما دلایل خود را مقتدا پسند می گوید! ولی منظور او تضعیف مقتدا و العبادی، به وسیله یکدیگر است. خط سیری که اقلیم کردستان، سالها است که دنبال می کند: تا با تضعیف موقعیت مجلس ودولت، اختیارات خود را گسترش دهد و: برای این کار از دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی، تا همکاری با داعش و آمریکا بهره می برد. دایره عملکردی او هم مشخص است: اغلب جاهایی که قبلا ارهابیون بودند، و سردار سلیمانی آنها را پاکسازی کرد، اکنون مرکز تظاهرات ضد دولتی شده اند. مردم عراق این را می دانند، و به همین دلیل انها را زندیق می خوانند. زیرا در راهپیمایی اربعین، نه تنها شرکت نمی کنند، بلکه مانع شرکت اهل سنت نیز می شوند. در اقلیم کردستان، پست ترین کارها را به عربها، یعنی عراقی های جنوب می دهند و با آنها، رفتار اهانت آمیزی دارند. در حالیکه مردم عراق شعار می دهند: کل عراق واحد، ولی آنها شعار می دهند کردستان بزرگ. لذا اقلیم را مرکزی برای سازماندهی: چریکها و جنگجویانی کرده اند که: به ترکیه و سوریه و ایران حمله ببرند. تا راه برای فروش نفت به اسرائیل، باز شود و کم کم اسرائیل از طرف: سوریه و ایران و عراق هم، به رسمیت شناخته شود. البته ایران موضوع را میداند، با حمله دقیق مرکز آنها را نابود کرد. ولی عراقی ها دستشان بسته است. زیرا که قانون چنین اجازه ای را نمی دهد. رئیس جمهور عراق خود، حامی این تروریسم پنهان هلال کردی است. تنها راه حل نجات عراق هم، این است که رئیس جمهور از سوی مردم انتخاب شود. یعنی نظام طایفه ای و قبیله ای کنار گذاشته شود. نظام فعلی باعث شده تا اقلیت، بتواند بالاترین حوزه قدرت را در اختیار داشته باشد، و با اهرم های ان، دولت را مجبور به استعفا کند. مقتدا صدر اگر راست می گوید رفراندوم قانون اساسی جدید را پیگیری کند، که در ان همه چیز به رای اکثریت مردم باشد نه اقلیت.
American soldiers, in Karbala! In Arabic dress.
When the United States said it was pulling its troops out of Syria and all the countries of the world, a wave of happiness was created in the world that this constant nuisance is being repelled. But the mercenaries and the counter-revolutionary deterred him, offering him to bring them to Iraq so they could dress as Arabs, dress as Arabs, and: be sent to Karbala to stage anti-Iranian demonstrations. That's why most of them cover their faces. But their physical strength in destroying places, and scaring people, proves that they are all commandos and American Rambo. But they don't get it this way either: because when they had everything they couldn't do, they now want to change the regime with a few slogans. Unfortunately, because of their physical strength, the Iraqi police are unable to arrest them. But it can track them with hidden cameras and drones to see where they go for food, or where they reside after demonstrations. Or check the numbers of American soldiers on the night and day of the protests. They will then find: They are often organized in the home of dependent Kurds. The documents presented to the Iraqi President all prove this. And he gives the instructions to: The more precise the soldiers, the more anonymous they are. Many of these documents are also burnt to the ground: not to be prime minister or speaker of parliament. Sadly, Muqtada al-Sadr has swallowed up these moves and demands the resignation of the prime minister, but he is outraged by his failure to comply with the president's orders. According to Mahin News from Baghdad, Saleh has repeatedly threatened him. But Muqtada says his reasons are good! But he meant the weakening of Muqtada and al-Abadi by one another. The trajectory that the Kurdish climate has been pursuing for many years has been: to expand its powers by weakening the position of the Majlis and the government: to do so by fomenting Shia and Sunni divisions, working with ISIS and the United States. His line of work is also clear: most of the places that were formerly Arabs, and Commander Suleiman cleared them, have now become the center of anti-government demonstrations. The Iraqi people know this, and that's why they call it Zindagi. Not only do they not participate in the march, but they also prevent the Sunnis from participating. In the Kurdish climate, the Arabs, the southern Iraqis, are being given the most inferior jobs, and they are treated with insult. While Iraqis chant: the whole of Iraq, but they chant Greater Kurdistan. So the climate has become a center of organization: guerrillas and warriors who: attack Turkey, Syria, and Iran. To open the way to sell oil to Israel, and gradually Israel to be recognized by: Syria, Iran and Iraq. Iran, of course, knows the issue, and with its careful attack destroyed the center. But the Iraqis have their hands closed. Because the law does not allow that. The Iraqi president himself is a supporter of the hidden Kurdish terrorism. The only way to save Iraq is to elect a president from the people. That is, the tribal and tribal system should be abolished. The current system has enabled the minority to have the highest level of power, forcing the government to step down with its levers. Muqtada al-Sadr, if he says the truth, will pursue a referendum on the new constitution, in which everything is for the majority, not the minority.
الجنود الأمريكيون في كربلاء! في اللباس العربي.
عندما قالت الولايات المتحدة إنها تسحب قواتها من سوريا وجميع دول العالم ، نشأت موجة من السعادة في العالم يتم صدها. لكن المرتزقة والثورة المضادة ردعوه ، وعرضوا عليه إحضاره إلى العراق حتى يتمكنوا من ارتداء ملابسهم كملابس عربية ، ويرتدون ملابس عربية ، ويرسلون إلى كربلاء لتنظيم مظاهرة ضد إيران. لهذا السبب يغطّي معظمهم وجوههم. لكن قوتهم الجسدية في تدمير الأماكن ، وإخافة الناس ، تثبت أنهم جميعا كوماندوس وأمبو رامبو. لكنهم لا يفهمونها بهذه الطريقة أيضًا: لأنه عندما يكون لديهم كل ما لا يمكنهم فعله ، فإنهم يريدون الآن تغيير النظام ببضعة شعارات. لسوء الحظ ، بسبب قوتها البدنية ، لا تستطيع الشرطة العراقية اعتقالهم. ولكن يمكن أن تتعقبهم بالكاميرات والطائرات بدون طيار لمعرفة أين يذهبون لتناول الطعام ، أو أين يقيمون بعد المظاهرات. أو تحقق من أعداد الجنود الأمريكيين في ليلة ويوم الاحتجاجات. سوف يجدون بعد ذلك: إنهم منظمون غالبًا في منزل الأكراد المعالين. إن المستندات المقدمة إلى الرئيس العراقي تثبت ذلك. وهو يعطي التعليمات إلى: كلما كان الجنود أكثر دقة ، كلما كانوا مجهولي الهوية. العديد من هذه الوثائق محترقة أيضًا على الأرض: ألا تكون رئيسًا للوزراء أو رئيسًا للبرلمان. للأسف ، قام مقتدى الصدر بابتلاع هذه التحركات ويطالب باستقالة رئيس الوزراء ، لكنه غاضب من فشله في الامتثال لأوامر الرئيس. وفقا لمهين نيوز من بغداد ، صالح هدده مرارا وتكرارا. لكن مقتدى يقول إن أسبابه جيدة! لكنه كان يعني إضعاف مقتدى العبادي من جانب الآخر. كان المسار الذي سعى إليه المناخ الكردي لسنوات هو: توسيع صلاحياته عن طريق إضعاف موقف المجلس ، و: القيام بذلك عن طريق إثارة الانقسامات الشيعية والسنية ، والعمل مع داعش والولايات المتحدة. خط عمله واضح أيضاً: معظم الأماكن التي كانت في السابق من العرب ، والقائد سليمان قام بتطهيرها ، أصبحت الآن مركز المظاهرات المناهضة للحكومة. يعرف الشعب العراقي هذا ، ولهذا يسمونه "زنداجي". لا يشاركون في المسيرة فحسب ، بل يمنعون السنة أيضًا من المشاركة. في المناخ الكردي ، يحصل العرب ، الجنوبيون العراقيون ، على الوظائف الأكثر شأنا ، وهم يعاملون بإهانة. بينما يهتف العراقيون: العراق كله ، لكنهم يهتفون كردستان الكبرى. لذا أصبح المناخ مركزًا للتنظيم: المقاتلون والمحاربون الذين: يهاجمون تركيا وسوريا وإيران. لفتح الطريق لبيع النفط لإسرائيل ، وبالتدريج يتم الاعتراف بإسرائيل من قبل: سوريا وإيران والعراق. بالطبع ، إيران تعرف القضية ، وبهاجتها الدقيقة دمرت المركز. لكن أيدي العراقيين مغلقة. لأن القانون لا يسمح بذلك. الرئيس العراقي نفسه من مؤيدي الإرهاب الكردي الخفي. الطريقة الوحيدة لإنقاذ العراق هي انتخاب رئيس من الشعب. وهذا هو ، يجب إلغاء النظام القبلي والقبلي. لقد مكن النظام الحالي الأقلية من الحصول على أعلى مستوى من القوة ، مما أجبر الحكومة على التنحي مع أدواتها. إن مقتدى الصدر ، إذا قال الحقيقة ، سيواصل استفتاء على الدستور الجديد ، يكون فيه كل شيء للأغلبية وليس للأقلية.
Leşkerên Amerîkî, li Karbala! Bi kincê erebî.
Dema ku Dewletên Yekbûyî digot ku ew hêzên xwe ji Sûriye û hemî welatên cîhanê vekişand, li cîhanê pêlek bextewariyek hate afirandin ku ev aciziya domdar tê qewirandin. Lê xêrxwaz û dijî-şoreşger ew nehiştin, wî pêşkêşî wî in da ku wan nekeve bringraqê da ku bikaribin wek kincên ereb, bi cilên ereb binav in, û şandin Kîrbala da ku xwepêşandanek dijî-Iranianranî pêk bîne. Ji ber vê yekê piraniya wan rûyên xwe dihejînin. Lê hêza wan ya laşî li tuneina cihan, û tirsandina mirovan, îspat dike ku ew hemî komando û Rambo Amerîkî ne. Lê ew bi vî rengî jî nestînin: ji ber ku dema wan her tişt bû ku nekaribin wan bikin, niha ew dixwazin rejîmê bi çend dirûşman ve biguhezînin. Mixabin, ji ber hêza wan laşî, polîsên areraqê nekarin wan bigirin. Lê ew dikare wan bi kamerayan û dronên veşartî bişopîne da ku bibînin ka ew ji bo xwarinê çûne, yan li ku derê xwepêşandanan li ku derê dijîn. An jî li ser şev û roja protestanan hejmarên leşkerên Amerîkî kontrol bikin. Wê gavê wê bibîne: Ew gelek caran di xaniyê xweyên bi Kurd ve girêdayî de têne rêxistin in. Belgeyên ku pêşkêşî Serokwezîrê Iraqiraqê dikin hemî vê yekê îsbat dikin. He ew şîretan dide: Ku leşkeran bêtir rastir, ew bêexlaq bin jî. Piraniya van belgeyan jî li erdê şewitî ne: ne ku bibin serokwezîr an serokê meclîsê. Mixabin, Muqtada al-Sadr van tevgeran gişt û daxwaza îstifa ina serokwezîr , lê ew ji ber nekeftina wî bi fermanên serokwezîr aciz dibe. Li gorî Mahin News ji Bexdayê, Saleh çend caran gef li wî iye. Lê Muqtada dibêje sedemên wî baş in! Lê ew wateya qelsina Muqtada û al-Abadi ji hêla yekî din ve. Rêgeza ku klima Kurd bi salan tê meşandin ev e: berfirehina desthilatdariya xwe bi qelsina pozîsyona Meclîsê û hukûmetê: ina wiya ji alîyê parçebûna şîe û sunnî, xebata bi DA ISIS and û Dewletên Yekbûyî re. Xeta xebata wî jî diyar e: Piraniya deverên ku berê Ereb bûn, û Fermandar Suleiman wan vala derxist, niha bûne navenda xwepêşandanên dijî hikûmetê. Gelê thisraqî vê yekê dizane û ji ber vê yekê jê re dibêjin Zindagi. Ew ne tenê ne beşdarî meşê dibin, lê ew jî pêşiya beşdarbûna Sunniyan dikin. Li herêma Kurdistanê, ew tişta herî şerm dikin bi ereban, başûr-iraqiyan re dikin û bi nefretî jê re derman dikin. Dema ku Iraqraqî digotin: gişt Iraqe, lê ew Kurdistan a Mezin dibêjin. Ji ber vê yekê avhewa bûye navendek rêxistinê: gerîla û balafirvanên ku: êrişî Tirkiye, Sûriye û Iranranê dikin. Ji bo ku rê li ber firotina neftê ji Israelsraîl re veke, û hêdî hêdî Israelsraîl were nasin: Sûriye, Iranran û Iraq. Iranran, bê guman, pirsgirêkê dizane, û bi êrîşa bi baldarî wê navendê hilweşand. Lê israqiyan destên xwe girtî ne. Ji ber ku zagon nahêle ew. Serokomarê himselfraqê bixwe alîgirê terorê yê veşartî yê kurdan e. Yekane rê ji bo rizgarina israqê hilbijartina serokek ji gel e. Ango, divê pergala eşîrî û eşîrî were rain. Pergala heyî hûrgelê hûrgulî ku xwedan asta herî bilind a desthilatê be, ku hikûmetê bi darê zorê ji holê ra. Muqtada al-Sadr, ger ew rastiyê bibêje, ew ê referandumek li ser makeqanûna nû bimeşîne, ku tê de her tişt ji bo piraniyê ye, ne hindikahî ye.
ترامپ به آتش سوزی کالیفرنیا برسد! نمی خواهد برای جهان آقایی کند. اگر فقط یک چیز را از ایرانی ها یاد میگرفت، کافی بود: آنکه هنگام بلایای طبیعی، مانند سیل و زله در ایران، فوری ارتش و سپاه فراخوان می دهند. و قبل از هلال احمر و غیره می رسند، و کار را جمع می کنند. مانند همین سیل اخیر در خوزستان، یا زله در کرمانشاه. کافی است ترامپ بجای اینکه پهباد را برای: خرابکاری در ایران بفرستد، ماموریت بدهد که در هواشناسی آنجا، کمک نماید. ارتش و پنتاگون را بجای اینکه در سراسر دنیا پخش، وبی خاصیت کند، همه را به کالیفرنیا ببرد، تا این آتش را خاموش کنند. ما که در چند هزار کیلومتری این اتش سوزی هستیم، گرمای آن را حس می کنیم، وای به حال مردم آنجا. آیا ارزش یک قدرتنمایی در دونگوز اباد را ندارند؟ بیایند و قدرت خود را به کمک مردم خود، بکار گیرند. هرچیزی اندازه خودش را می خواهد. آمریکا نمی تواند آقای دنیا باشد، این فقط کورش و کورش زادگان هستند، که میتوانند دنیا را اداره کنند. خوشبختانه شماهم که او را می شناسید! و روز تولد او را تبریک گفتید. حتی پمپیو گفت در کنار ملت ایران است. بسم الله: کورش همه دنیا را تسخیر کرد. هیچ جایی نبود که تحت حکومت او نباشد. حالا اگر شما می خواهید بخاطر کورش، کنار ملت ایران باشید، آمریکا را تحویل ایران دهید. نه اینکه مانند قجر ها یا پهلوی ها، از ایران بگیرید! چرا در عراق و لبنان آشوب می کنید که: از ایران جدا شوند؟ مگر یمن یا سوریه ضرری دیدند؟ البته آنها ضرر دیدند ولی، از دست دخالت های شما. حالا آمریکا نیروی نظامی خود را، وارد عراق کرده تا با لباس شخصی، بروند و تظاهرات کنند که: از ایران جدا شوید؟ عراقی ها خودشان شعار می دادند: (ایران والعراق لایمکن الفراق.) امکان جدایی: بین ملت ایران و عراق نیست. هرچه دشمنان مشت بر سندان بکوبند، فایده ندارد. از زمان داریوش و کورش و کمبوجیه تا امروز، با هم بودند. فقط چند روزی صدام خبیث را، جلو انداختند تا جنگی بین آنها براه بیاندازد، آنهم سی سال است که تمام شده! و هر دو آن را فراموش کرده اند. نه تنها عراق بلکه لبنان و سوریه و افغانستان و پاکستان، از مصر تا چین قلمرو کورش و داریوش بود. ما اگر امروز یاد کورش را گرامی داریم، برای ایده های اوست. آنها تمام ارزویشان حکومت جهانی، زیر نظر ایرانیان بود. برای این کار کورش به مصر و فلسطین هم رفت. برخی ها می گویند(رئیس دانشگاه الازهر) فرعونیان، دست نشانده او بودند(خراسانی) ولی به انحراف رفتند. البته عده ای می خواهند: کورش را هم منحرف کنند! و از او یک چهره تجزیه طلب، ضد خدا و دین درست کنند. در این اشوب های عراق، که مصادف با روز تولد کورش بود، این خباثت آنها آشکار شد. سلطنت طلبها مخصوصا پهلوی سوم، در راس این خبیث های بی وطن هستند. خاک ایران هم، هیچکدام از انها را نپذیرفت! رضاخان در ژوهانسبورگ مرد(ها که دست نداشتند)پسرش، در مصر مرد. حالا معلوم نیست زنش یا نوه اش کجا بمیرند! آنها با جشنهای 2500ساله، خواستند کورش را مثل خودشان: بی وطن و دیکتاتور، تجزیه طلب و ضد خدا معرفی کنند. اما کورش همان قریش است، که معرب شده. فرزندان او را کورشی یا قرشی (قوم من کورش) می گویند، که ما امروز به سلسله جلیله سادات می شناسیم. بنابر این فرزندان واقعی کورش، مانند خود کورش، تسلط کامل بر جهان دارند. بدون اینکه کسی را مجبور کنند: دینش را عوض کند یا حکومت و مرز را تغییر دهد. ولی دشمنان نقابدار کورش، می خواهخند مثل پهلوی، بحرین و آرارات و هیرمند و اروند را بدهند. الان هم قصد دارند: عراق و لبنان را جدا کنند.
Let's conquer the conquest of Cyrus the Great.
Trump reaches California fires! He doesn't want to be gentleman for the world. If they only learned one thing from the Iranians, it was enough: they would immediately call for the army and the army during natural disasters, such as floods and earthquakes in Iran. And before they reach the crescent and so on, they gather. Like the recent flood in Khuzestan, or the earthquake in Kermanshah. Instead of sending the drone to: sabotage in Iran, Trump is just going to help with the meteorology there. Instead of spreading the web around the world, the military and the Pentagon bring everyone to California to extinguish this fire. We, who are within a few thousand kilometers of this fire, feel the heat, woe to the people there. Don't they deserve a power show in Dongguan Abad? To come and use their power with the help of their people. Everything wants its own size. America cannot be the master of the world, it is only Cyrus and Cyrus who are born, who can rule the world. Luckily I know you know him! And you congratulated him on his birthday. Even Pompey said he was with the Iranian people. Bismillah: Cyrus conquered the whole world. There was no place that was not under his rule. Now if you want to be with the Iranian people for Cyrus' sake, hand over America to Iran. Not like the Khajars or the Pahlavi's, get it from Iran! Why are you in chaos in Iraq and Lebanon: to break away from Iran? Did Yemen or Syria find harm? Of course, they lost, but because of your interference. Now the United States has deployed its military force to Iraq in plainclothes to demonstrate: Get out of Iran? The Iraqis were chanting: The possibility of separation: Not between the Iranian nation and Iraq. No matter what the enemies punch on the anvil. They have been together since Darius and Cyrus and Cambodia until today. Only a few days they thwarted Saddam Hussein to wage a war between them, which is over thirty years! And they both have forgotten it. Not only Iraq but Lebanon, Syria and Afghanistan and Pakistan, from Egypt to China, were the territories of Cyrus and Darius. If we commemorate Cyrus today, it is for his ideas. They had all the ambitions of a world government under Iranian control. Cyrus went to Egypt and Palestine to do so. Some say (the head of Al-Azhar University) the Pharaohs were his puppets (Khorasani) but they went astray. Of course, some want to: distract Cyrus too! And make him a divisive figure, anti-God and religion. In the Iraqi riots, which coincided with the day of Cyrus' birthday, their revulsion was revealed. Monarchists, especially the Third Pahlavi, are at the forefront of these stateless villains. Iranian soil, too, did not accept any of them! Reza Khan dies in Johannesburg (mullahs have no hand) His son dies in Egypt. Now it is unclear where his wife or grandchild will die! With a celebration of 2,500 years, they wanted to introduce Cyrus as their own: stateless and dictator, separatist and anti-God. But Cyrus is the Quraysh, who is trained. His children are called Cyrus or Qureshi (my people Cyrus), whom we now know as the Galilean Sadat dynasty. Thus, the true children of Cyrus, like Cyrus himself, have complete control of the world. Without forcing anyone to change religion or change government and borders. But the masked enemies of Cyrus want to give like Pahlavi, Bahrain and Ararat and Hirmand and Arvand. Now they plan to separate Iraq and Lebanon.
دعونا قهر فتح قورش الكبير.
ترامب يصل حرائق كاليفورنيا! إنه لا يريد أن يكون رجل نبيل للعالم. إذا تعلموا شيئًا واحدًا فقط من الإيرانيين ، فكان هذا كافيًا: كانوا سيطالبون الجيش والجيش على الفور أثناء الكوارث الطبيعية ، مثل الفيضانات والازل في إيران. وقبل أن يصلوا إلى الهلال وهكذا ، يجتمعون. مثل الفيضانات الأخيرة في خوزستان ، أو اال في كرمانشاه. بدلاً من إرسال الطائرة بدون طيار إلى: التخريب في إيران ، يحتاج ترامب ببساطة إلى المساعدة في الأرصاد الجوية هناك. بدلاً من نشر الويب في جميع أنحاء العالم ، أحضر الجيش والبنتاغون الجميع إلى كاليفورنيا لإخماد هذه النار. نحن ، الذين يقعون على بعد بضعة آلاف من هذه النار ، نشعر بالحرارة ، ونرى للناس هناك. لا يستحقون عرض السلطة في دونغقوان آباد؟ للمجيء واستخدام قوتهم بمساعدة شعبهم. كل شيء يريد حجمه. لا يمكن لأميركا أن تكون سيد العالم ، فلن يولد سوى قورش وسوروس ، وهما القادران على حكم العالم. لحسن الحظ أنا أعلم أنك تعرفه! وهنأته في عيد ميلاده. حتى بومبي قال إنه كان مع الشعب الإيراني. بسم الله: غزا كورش العالم كله. لم يكن هناك مكان لم يكن تحت حكمه. الآن إذا كنت تريد أن تكون مع الشعب الإيراني من أجل كورش ، سلّم أمريكا إلى إيران. ليس مثل الخاجار أو البهلوي ، احصل عليه من إيران! لماذا أنت في فوضى في العراق ولبنان: الانفصال عن إيران؟ هل اليمن أو سوريا وجدوا ضررًا؟ بالطبع ، فقدوا ، ولكن بسبب تدخلك. الآن نشرت الولايات المتحدة قوتها العسكرية في العراق بملابس مدنية لإظهار: الخروج من إيران؟ كان العراقيون يرددون: إمكانية الانفصال: ليس بين الأمة الإيرانية والعراق. لا يهم ما الأعداء لكمة على السندان. لقد كانوا معا منذ داريوس وسيروس وكمبوديا حتى اليوم. بضعة أيام فقط أحبطوا صدام حسين لشن حرب بينهم ، والتي استمرت أكثر من ثلاثين عامًا! ونسياهما. لم يقتصر الأمر على العراق ، بل لبنان وسوريا وأفغانستان وباكستان ، من مصر إلى الصين ، على أراضي سايروس وداريوس. إذا احتفلنا بذكرى قورش اليوم ، فهذا لأفكاره. كانت لديهم كل طموحات حكومة عالمية تحت السيطرة الإيرانية. ذهب سايروس إلى مصر وفلسطين للقيام بذلك. يقول البعض (رئيس جامعة الأزهر) إن الفراعنة كانوا دمى له (خراساني) لكنهم ضلوا. بالطبع ، يريد البعض: صرف انتباه سايروس أيضًا! وجعله شخصية خلافية ، معادية لله والدين. في أعمال الشغب العراقية ، التي تزامنت مع يوم عيد ميلاد كورش ، تم الكشف عن غضبهم. يحتل النظام الملكي ، وخاصة البهلوي الثالث ، طليعة هؤلاء الأشرار عديمي الجنسية. التربة الإيرانية أيضًا لم تقبل أي منها! وفاة رضا خان في جوهانسبرغ (الملالي ليس لهم يد) وفاة ابنه في مصر. الآن من غير الواضح أين تموت زوجته أو حفيده! مع الاحتفال بـ 2500 عام ، أرادوا تقديم كخاصتهم: عديمي الجنسية والديكتاتور ، والانفصاليين ومناهض الله. لكن سايروس هو قريش ، الذي تم تدريبه. يطلق على أطفاله قورش أو قريشي (شعبي قورش) ، الذي نعرفه الآن باسم أسرة السادات الجليلية. لذلك فإن أطفال كورش الحقيقيين ، مثل كورش نفسه ، لديهم سيطرة كاملة على العالم. دون إجبار أي شخص على تغيير الدين أو تغيير الحكومة والحدود. لكن أعداء ملثمين من قورش يريدون إعطاء مثل بهلوي والبحرين وآرارات وهيرماند وأرفاند. الآن يخططون للفصل بين العراق ولبنان.
Böyük Kirin fəthini fəth edək.
Trump California atəşlərinə çatır! Dünya üçün centlmen olmaq istəmir. İranlılardan yalnız bir şey öyrənsəydilər, kifayət idi: İranda sel və zəlzələ kimi təbii fəlakətlər zamanı dərhal orduya və orduya çağırardılar. Aypara və sairə çatmadan əvvəl toplanırlar. Xuzistandakı son daşqın və ya Kermanşahdakı zəlzələ kimi. Pilotsuz təyyarəni İrandakı təxribata göndərmək əvəzinə, Trump sadəcə oradakı meteorologiya ilə kömək etməlidir. Dünyada internet yaymaq əvəzinə, hərbi və Pentaqon bu yanğını söndürmək üçün hər kəsi Kaliforniyaya gətirir. Bu yanğının bir neçə min kilometrliyində olan biz, istilik hissi keçiririk, oradakı insanların halına. Dongguan Abad bir güc şousuna layiq deyildilər? Gəlib xalqlarının köməyi ilə güclərindən istifadə etmək. Hər şey öz ölçüsünü istəyir. Amerika dünyanın ağası ola bilməz, dünyaya rəhbərlik edə bilən yalnız Cyrus və Cyrusdur. Xoşbəxtlikdən bilirəm ki, sən onu tanıyırsan! Və onu ad günü münasibətilə təbrik etdin. Hətta Pompey İran xalqının yanında olduğunu söylədi. Bismillah: Kir bütün dünyanı fəth etdi. Onun hakimiyyəti altında olmayan bir yer yox idi. İndi Cyrus xatirinə İran xalqının yanında olmaq istəyirsinizsə, Amerikanı İrana təhvil verin. Xəcərlər və ya Pəhləvilər kimi deyil, İrandan alın! İraqda və Livanda niyə xaosdasan: İrandan ayrılmaq? Yəmən və ya Suriya zərər tapdı? Əlbəttə ki, itirdilər, amma müdaxilələrinizə görə. İndi ABŞ nümayiş etdirmək üçün hərbi gücünü İraqa göndərdi: İrandan çıxın? İraqlılar səslənirdilər: Ayrılma ehtimalı: İran milləti ilə İraq arasında deyil. Düşmənlər dırnaq üstündə nə olursa olsun. Dariylə Kirdən və Kambocadan bu günə qədər birlikdə idilər. Cəmi bir neçə gün Səddam Hüseyni otuz ildən çox davam edən aralarında müharibə aparmaq üçün əllərindən aldılar! Və ikisi də unutmuşdular. Nəinki İraq, Livan, Suriya və Əfqanıstan və Pakistan, Misirdən Çinə qədər, Kir və Daryusun əraziləri idi. Bu gün Cirin xatirəsini yad ediriksə, bu onun filəri üçündür. İranın nəzarəti altında bir dünya hökumətinin bütün ehtirasları var idi. Kir bunu etmək üçün Misir və Fələstinə getdi. Bəziləri (Əl-Əzhər Universitetinin rəhbəri) fironların onun kuklaları (Xorasani) olduğunu söylədilər, ancaq azdılar. Əlbətdə ki, bəziləri istəyirlər: Ciri də yayındırın! Onu bir-birindən ayıran, anti-Tanrı və din et. Kirusun doğum gününə təsadüf edən İraqdakı iğtişaşlarda onların ləğvi üzə çıxdı. Monarxistlər, xüsusən Üçüncü Pəhləvi, bu vətəndaşlığı olmayan yaramazların başında durur. İran torpağı da bunların heç birini qəbul etmədi! Rza xan Yohannesburqda öldü (mollaların əli yoxdur) Oğlu Misirdə öldü. İndi həyat yoldaşının və ya nəvəsinin harada öləcəyi bəlli deyil! 2500 illik qeydlərlə, Kirusu özləri kimi tanıtmaq istədilər: vətəndaşlığı olmayan və diktator, separatçı və anti-Tanrı. Lakin Kir təlim keçmiş Qureyşdir. Onun övladlarına indi Cəliley Sadat sülaləsi kimi tanıdığımız Cyrus və ya Qureshi (xalqım Cyrus) deyilir. Beləliklə, Cyrusun həqiqi övladları, Cyrusun özü kimi, dünyanı tam idarə edir. Kimisə dinini dəyişdirməyə və ya dövləti və sərhədi dəyişdirməyə məcbur etmədən. Lakin Kirin maskalı düşmənləri Pəhləvi, Bəhreyn və Ararat, Hirmand və Arvand kimi vermək istəyirlər. İndi İraq və Livanı ayırmağı planlaşdırırlar.
از سال 1348 که بحرین از ایران جدا شد، مردم اعتراضهای مختلف کردند، اما سلطنت طلبها گفتند بجای ان، تنب کوچک و بزرگ را گرفتند! البته آنها در همه جای ایران این خیانت را کردند. گفتند که انسوی اروند را دادیم، بجای ان کشتیرانی در اروند را گرفتیم!(قرارداد الجزابر 1975) ارارات را دادیم و چند روستا را عوض کردیم، هیرمند را دادیم و مانع از جنگ و برادر کشی شدیم! حالا دم در آورده می گویند بحرین از اول مال ایران نبود! یا می گویند زمان قاجار واگذار شد. زمان قاجار که حسابش جدا است، نقشه ایران کوچک و کوچکتر شد، چون مردان کوچکی بودند، و قدرت اداره مملکت بزرگ را نداشتند، و ممالک محروسه، فقط لفظ قلم آنها بود. این بدبختی پادشاهان را می خواهند، با یاد کوروش تسلی بدهند! آدم جعلی که نامی از ان در هیچ کتاب تاریخی نیست. و همزمان با ایجاد اسرائیل، در ایران جعل شد. یک بنایی را هم یدند و بنام او کردند. وروز 7ابان را هم بنامش زدند. آنها فقط به این سوال جواب دهند: اگر کورش وجود خارجی دارد، چرا انگلیس و آمریکا از ان حمایت می کنند؟ آنها که همیشه ایران را استعمار و تجزیه نمودند، چطور به کورش علاقه پیدا کردند؟ زیرا کورش به گفته خودشان، همه دنیا را برای ایران تسخیر کرد. برای هرکدام یک شاه تعیین نمود، و خودش هم شد شاه شاهان، یعنی شاهنشاه. اگر کورش را قبول کنند، باید انگلیس را هم به ایران پس بدهند! مصر و شامات و چین و ماچین که، جای خود دارد. همزمان با یاد آوری کورش، در عراق و لبنان تظاهرات بر علیه ایران راه انداخته اند، که آنجا را از ایران جدا کنند. در زمان جدایی بحرین هم این کار را کردند: اول گفتند آنها عرب هستند! و ما با عربها دشمن هستیم، پس بگذار بروند! بعد هم در بحرین تظاهرات ساختگی درست کردند، که آنها می خواهند از ایران جدا شوند. الان هم خام کردن مردم، به یاد کورش برای این است که: عراق و یمن و شامات و لبنان را، از ایران ناراحت کنند، تا آنها هم جدا بشوند. درحالیکه به نظر می رسد: قضیه برعکس است. کورش از کلمه قریش گرفته شده است، قرشی یا کورشی به عده ای گفته می شد که: از ایران به عربستان رفته بودند. و از نوادگان اسماعیل پسر ابراهیم ع محسوب می شدند. زیرا اسماعیل ایرانی بود، و در ایلام بدنیا آمده، ولی به دلیل مذهبی پدرش او را به عربستان برد، همچنان که پسر دیگرش را به فلسطین برد. یعینی یهودیان (بنی اسرائیل) با قریش پسرعمو بودند، و همه هم، ایرانی. از سوی دیگر: جم یعنی جمشید و اران یعنی ایران، و جماران به معنی آن فر ایرانی است، و اشاره به امام خمینی دارد، که از نوادگان اسماعیل(سلسله سادات) می باشد. لذا تاریخ واقعی، درست برعکس گفته های انها است. حکومت سادات که الان در: یمن و لبنان و عراق و سوریه است، نشان از ان فر ایزدی است، که از زمان جم(یعنی ابراهیم بزرگ) در ایران پدید آمده، و تا امروز سلسله وار خود را حفظ کرده، و چون خورشیدی جهانتاب، برعالم می تابد. علائم و مدارک زیادی وجود دارد که: همه مردم دنیا ایرانی هستند، و تنها کسی می تواند جهان را متحد کند، که از سلاله پاک این(حضرت ابراهیم ع) خاندان باشد. پیامبر اسلام پیش بینی های زیادی در مورد ایرانیان، و کمک آنها به امام زمان دارد. علوم پیشرفته را نزد ایرانیان می داند، و در تفسیر (و آخرین لما یلحقوا بهم) به سلمان فارسی اشاره می کند و می فرماید: از قوم ایشان هستند که بعدا به ما ملحق می شوند. تنها در این فرضیه است که جهان، یک دست و متحد به نظر می رسد، و تفرقه و جدایی و دشمنی در ان جایی ندارد. همه دنیا با ایدئولوژی الهی، و با پرچم واحد، حکومت واحد جهانی را خواهند داشت.
Bahrain Recovery Campaign
Since Bahrain broke away from Iran in 1348, people have been protesting, but monarchists say they have taken the big and small tomb! Of course, they betrayed it everywhere in Iran. They said that we had given up Arvand, instead of shipping Arvand! Now it is said Bahrain was not Iran's first! Or say the time of the Qajar was entrusted. By the time of the Qajar, whose account was separate, the map of Iran became smaller and smaller, because they were small men, lacking the power to govern a large country, and the deprived kingdoms were just their pen. They want this misery of kings, to console Cyrus! A fake man who is not mentioned in any history book. And with the creation of Israel, it was forged in Iran. They robbed a building and called it. Today they also called him Aban 7. They only answer the question: If Cyrus is foreign, why do Britain and America support it? How did those who always colonized and disintegrated Iran became interested in Cyrus? Because Cyrus, according to them, conquered the whole world for Iran. He appointed one king for each, and he became the king himself, that is, the king. If they accept Cyrus, they have to give England back to Iran too! Egypt, Damascus, and China and Machin. At the same time as Cyrus remembers, demonstrations against Iran were held in Iraq and Lebanon to separate Iran there. At the time of Bahrain's separation, they did: First they said they were Arabs! And we are enemies with the Arabs, so let them go! Then they made a fake demonstration in Bahrain that they want to leave Iran. Now the crushing of the people is reminiscent of Cyrus: to upset Iran, Iraq, Yemen, Damascus and Lebanon, so that they will be separated. While it seems: The opposite is the case. Cyrus is derived from the word Quraysh. Quraysh or Cyrus was said to have been said to have gone from Iran to Saudi Arabia. And they were descendants of Ismail the son of Abraham. Ismail was Iranian, and was born in Ilam, but because of religious reasons his father took him to Saudi Arabia, as he carried his other son to Palestine. It means the Jews (the children of Israel) were cousins to Quraysh, and all of them were Iranians. On the other hand: Jam means Jamshid and Eran means Iran, and Jamaran means Persian oven, referring to Imam Khomeini, who is a descendant of Ismail (Sadat dynasty). So real history is just the opposite of what they say. The Sadat government, now in Yemen, Lebanon, Iraq and Syria, is an example of the goddess, who emerged in Iran from the time of Jam (ie Abraham the Great), and has maintained her dynasty to this day, as the sunshine of the world. , It glows. There are many signs that: All the people of the world are Iranians, and only one person can unite the world, from the pure descendants of this (Prophet Abraham) family. The Prophet of Islam has many predictions about the Iranians, and their help to the Imam of Time. He considers the advanced sciences among the Iranians, and in the commentary () refers to Salman Farsi and says: They belong to his people who later join us. It is only in the assumption that the world seems to be one and united, and that there is no separation and enmity. The whole world will be governed by a universal ideology, with a divine ideology and a single flag.
حملة استعادة البحرين
منذ انفصال البحرين عن إيران في عام 1348 ، كان الناس يحتجون ، لكن الملكيين يقولون إنهم أخذوا القبر الكبير والصغير! بالطبع ، لقد خانوه في كل مكان في إيران. قالوا أننا تخلينا عن أروند ، بدلاً من شحن أروند! الآن يقال أن البحرين لم تكن إيران الأولى! أو قل من عهد الكاجار. بحلول زمن الكاجار ، أصبحت خطة إيران أصغر وأصغر ، لأنهم كانوا رجالًا صغارًا ، وكانوا يفتقرون إلى القدرة على حكم بلد كبير ، وكانت الممالك المحرومة مجرد قلمهم. انهم يريدون هذا البؤس من الملوك ، لتعزية سايروس! رجل مزيف لم يرد ذكره في أي كتاب تاريخ. ومع قيام إسرائيل ، تم تزويرها في إيران. سرقوا مبنى ووصفوه. اليوم دعوه أيضا أبان 7. يجيبون فقط على السؤال التالي: إذا كان سايروس أجنبيًا ، فلماذا تدعمه بريطانيا وأمريكا؟ كيف أصبح أولئك الذين استعمروا إيران وتفككها دائمًا مهتمين بقورش؟ لأن كورش ، حسب رأيهم ، غزا العالم كله لإيران. لقد عين ملكًا واحدًا لكل منهم ، وأصبح هو الملك نفسه ، أي الملك. إذا قبلوا كورش ، فعليهم إعادة إنجلترا إلى إيران أيضًا! مصر ودمشق والصين وماشين. في نفس الوقت الذي يتذكر فيه سايروس ، نظمت مظاهرات ضد إيران في العراق ولبنان لفصل إيران هناك. في وقت انفصال البحرين ، فعلوا ذلك: أولاً قالوا إنهم عرب! ونحن أعداء مع العرب ، فليذهبوا! ثم قاموا بمظاهرة وهمية في البحرين ، يريدون مغادرة إيران. الآن يذكّر سحق الشعب بسيروس: لإزعاج إيران والعراق واليمن ودمشق ولبنان ، بحيث يتم فصلهم. بينما يبدو: العكس هو الصحيح. قورش مشتق من كلمة قريش ، قريش أو قورش قيل إنهما ذهبا من إيران إلى المملكة العربية السعودية. وكانوا من نسل إسماعيل بن إبراهيم. كان إسماعيل إيراني ، وُلد في إيلام ، ولكن لأسباب دينية أخذه والده إلى المملكة العربية السعودية ، حيث حمل ابنه الآخر إلى فلسطين. وهذا يعني أن اليهود (أبناء إسرائيل) كانوا أبناء عمومة لقريش ، وجميعهم من الإيرانيين. من ناحية أخرى: المربى تعني جمشيد وعيران تعني إيران ، وجماران تعني الفرن الفارسي ، في إشارة إلى الإمام الخميني ، وهو من نسل إسماعيل (سادات السادات). لذلك التاريخ الحقيقي هو عكس ما يقولون. يعد نظام السادات ، الموجود حاليًا في اليمن ولبنان والعراق وسوريا ، مثالًا للإلهة التي ظهرت في إيران منذ زمن المربى (أي إبراهيم الكبير) ، وقد حافظت على حكمها حتى يومنا هذا ، كمصورة شمسية. يضيء. هناك العديد من الدلائل التي تشير إلى أن: جميع شعوب العالم هم إيرانيون ، ويمكن لشخص واحد فقط أن يوحد العالم ، من أحفاد عائلة النبي إبراهيم. لرسول الإسلام تنبؤات كثيرة عن الإيرانيين ومساعدتهم لإمام امن. إنه يعتبر العلوم المتقدمة بين الإيرانيين ، وفي التعليق () يشير إلى سلمان فارسي ويقول: إنهم ينتمون إلى قومه الذين انضموا إلينا لاحقًا. إنه فقط في افتراض أن العالم يبدو عالمًا موحدًا ، وأنه لا يوجد انفصال وعداء. سيحكم العالم كله أيديولوجية عالمية ، بإيديولوجية إلهية وعلم واحد.
Bəhreyn Bərpa Kampaniyası
Bəhreyn 1348-ci ildə İrandan ayrıldıqdan bəri insanlar etiraz edir, lakin monarxistlər böyük və kiçik məzarı götürdüklərini söyləyirlər! Əlbəttə, İranın hər yerinə xəyanət etdilər. Dedilər ki, Arvandı göndərmək əvəzinə Arvandan imtina etdik! (Əl Cəzirə müqaviləsi 1975) Erarata verdik və bəzi kəndləri dəyişdirdik, Hirmand verdik və müharibə və qardaşlıq qarşısını aldıq! İndi Bəhreynin İranın ilk olmadığı deyilir! Ya da Qacar vaxtının əmanət olunduğunu söylə. Hesabları ayrı olan Qacarın vaxtında İranın xəritəsi daha kiçik və kiçik oldu, çünki kiçik bir adam olduqları üçün böyük bir ölkəni idarə etmək gücünə sahib idilər və məhrum krallıqlar yalnız onların qələmləri idi. Bu padşahların bu səfalətini, Cyrusa təsəlli verməsini istəyirlər! Heç bir tarix kitabında xatırlanmayan saxta adam. İsrailin yaradılması ilə İranda saxlandı. Bir binanı qarət etdilər və onu çağırdılar. Bu gün də onu Aban 7 adlandırdılar. Onlar yalnız suala cavab verirlər: əgər Kir xaricidırsa, Britaniya və Amerika niyə dəstəkləyir? Həmişə İranın müstəmləkə etdiyi və parçalananların Kir ilə maraqlanmaları necə oldu? Çünki Kir, onların fikrincə, İran üçün bütün dünyanı fəth etdi. Hər biri üçün bir padşah təyin etdi və özü də padşah oldu, yəni padşah oldu. Cyrusu qəbul etsələr, İngiltərəni də İrana qaytarmalıdırlar! Misir, Şam, Çin və Maşın. Cyrusun xatırlatdığı eyni zamanda, İranın orada ayrılması üçün İraq və Livanda İrana qarşı nümayişlər təşkil edildi. Bəhreynin ayrılığı zamanı belə etdilər: Əvvəlcə ərəb olduqlarını dedilər! Biz də ərəblərlə düşmənik, qoy gedək! Sonra Bəhreyndə İranı tərk etmək istədikləri barədə saxta nümayiş etdirdilər. İndi xalqın əzilməsi Cyrus'u xatırladır: İran, İraq, Yəmən, Dəməşq və Livanı incitmək ki, ayrılsınlar. Göründüyü halda: Əksinə vəziyyətdir. Cyrus Quraysh kəlməsindən yaranmışdır.Qurayş ya da Cyrus'un İrandan Səudiyyə Ərəbistanına getmiş bir adam olduğu bildirildi. Və onlar İbrahim oğlu İsmayılın nəslindən idilər. İsmayıl iranlı idi və İlamda anadan olmuşdu, lakin dini səbəblərə görə atası digər oğlunu Fələstinə apardığı üçün Səudiyyə Ərəbistanına apardı. Demək, yəhudilər (İsrail övladları) Qureyşə əmiuşaq idilər və hamısı iranlı idilər. Digər tərəfdən: Cəm Cəmşid deməkdir, Eran isə İran deməkdir, Cəmaran isə fars sobası deməkdir ki, İsmayılın (Sadat sülaləsi) nəslindən olan İmam Xomeyniyə istinad edir. Deməli, həqiqi tarix onların dediklərinin əksinədir. İndi Yəməndə, Livanda, İraqda və Suriyada olan Sadat hökuməti, İranda Cəm (yəni İbrahim Böyük) dövründən yaranan və sülaləsini bu günə qədər dünyanın günəşi olaraq qoruyan tanrıça nümunəsidir. , Parıldayır. Bir çox əlamət var: Dünyanın bütün insanları iranlıdır və bu (İbrahim peyğəmbər) ailəsinin saf nəsillərindən yalnız bir nəfər dünyanı birləşdirə bilər. İslam Peyğəmbərinin iranlılar və zamanın imamına kömək etmələri ilə bağlı bir çox proqnozu var. İranlılar arasında qabaqcıl elmləri nəzərdən keçirir və şərhdə () Salman Farsiyə istinad edir və deyir: Onlar sonradan bizə qoşulan xalqına aiddir. Dünyanın bir və vahid olduğu, ayrılıq və düşmənçiliyin olmaması yalnız fərziyyədədir. Bütün dünya ilahi bir məfkurə və vahid bir bayraqla ümumbəşəri bir ideologiya tərəfindən idarə ediləcəkdir
گفتگو برخلاف ظاهر زیبای آن، امری شیطانی است! مگر اینکه در چارچوب رحمانی باشد.( لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ)یکی از اشکال آن مناظره است، که همیشه ابزاری برای تحقیر اسلام بوده. دشمنان با طرح مناظره در ملا عام، حتی در صورت شکست، با افزونه بار تبلیغی، آن را وسیله ای برای تحقیر حقیقت می کردند. بارها و بارها در جلسات مناظره، همه طرفها، از امام رضا ع شکست می خوردند، ولی مگر دست بردار بودند؟ زیرا هدف برگزار کننده، جوسازی علیه دین بود. در مذاکره که نوع دیگر گفتگو است، معمولا دو طرف وزن مساوی ندارند، لذا اغلب به ضرر کم وزن ها است، آنها هم که از قبل محکوم بودند، از این ببعد بیشتر مورد حمله قرار می گیرند. نمونه آن مذاکره اشعری یا صلح امام حسن ع است. با اینکه پیمان نامه هم نوشتند، ولی پیمان نامه را زیر پا گذاشتند، و درست برعکس ان عمل کردند. گفتگوی جمعی یا همان گفتگوی تمدن ها، شکل دیگری از این است که باعث تولید: داعش و القاعده و طالبان شد. زیرا استکبار جهانی نمی دانست: حرف تازه انقلاب اسلامی چیست؟ لذا کور کورانه با آن مبارزه می کرد، و همیشه عقب نشینی به او تحمیل می شد. اما از جلسات گفتگو، متوجه اصل منظور انقلاب اسلامی شدند، لذا پادزهر ان را آماده کردند! اگر ایران ادعا می کرد: ولی فقیه دارد و ون تحصیلکرده، در راس امور هستند، آنها رفتند و سه هزار مدرسه طلبگی! فقط در پاکستان درست کردند و گروه طالبان را، به جهان عرضه کردند. اگر ادعا شهادت طلبی و نترسیدن از کشته شدن بود! آنها گروه القاعده را سامان دادند. اگر ادعای این بود که شعار الله اکبر می دهیم، و به قران و عربی تسلط داریم! آنها گروه داعش را درست کردند. یعنی دقیقا نکته را گرفتند، و به روش خودشان برعلیه ما استفاده کردند. به عبارت بهتر گفتگو، وسیله ای شد تا رازهای نهانی افشا و: در اختیار دشمنان قرار گیرد، چیزی که امام صادق ع، یکی از اصول مومن بودن فرد را، حفظ اسرار می داند. اما لیبرال ها یا اصلاحطلبان ایرانی، درس نگرفتند و گفتگوی تمدن ها را، درسطح کوچکتر ادامه دادند! چه در مسئله برجام و چه در گفتگوهای: دوطرفه سوری_سوری(آستانه و سوچی) یا: اصرار بر مذاکرع یمنی –یمنی و: اخیرا هم عراقی-عراقی! که نتیجه ای جز زمین گیر شدن نیروهای وفادار انقلاب اسلامی، و یا بهار عربی ندارد. زیرا در جلسات گفتگو، اسرار فاش می شود و دشمن، به طرح های عملیاتی پی می برد و: پاتک می زند. به همین دلیل هیچ پیشنهاد گفتگو، مخصوصا بین دشمنان، نباید مطرح شود بلکه فقط رفراندوم گذاشته شود. تا اصول دمکراسی یعنی حاکمیت اکثریت، برقرار شود. در این صورت جمهوری اسلامی در عراق و یمن ولبنان، برقرار خواهد و رهبران آنها هم، از سلسله سادات خواهند بود. اما هر روش دیگری از جمله گفتگو، باعث خواهد شد همان اصول قومیت پرستی، حاکم شود و برای همیشه شاهد: درگیری های طائفه ای باشیم. در یمن الحوثی ها، با اینکه اکثریت هستند، ولی در گفتگوها فقط یک قبیله محسوب شده! طرف مقابل دهها قبیله، خواهند بود و یک رای در مقابل چندرای انها، بی اثر می شود. مانند اول انقلاب که هر روز، یک گروه کمونیستی درست می شد، با اینکه حزب جمهوری بسیار بزرگ بود، ولی با سازمان تازه تاسیس پیکار، رای مساوی داشت! در لبنان هم بزرگترین حزب جهان، یعنی حزب الله یک رای دارد! یهودی های نیم درصدی هم یک رای! یا در عراق کردهای اقلیت، شیعه اکثریت یک رای. در عراق هزاران قبیله وجود دارند، و میتوانند درمقابل گروه بزرگ مقتدی صدر، بالاتر باشند! در سوریه، رهبران اقلیت، خود را بهتر ازبشار اسد می بینند!
Dialogue among Civilizations or ISIL Production?
Conversation, despite its beautiful appearance, is evil! Unless it is within the framework of rahmani Enemies by public debate, even in the event of a defeat, with the added burden of propaganda, made it a means to humiliate the truth. Time and again, during the debates, all parties were defeated by Imam Reza, but were they abandoned? Because the organizer's purpose was to stamp out religion. Negotiations, which are another type of dialogue, usually do not have equal weight, so they are often at a disadvantage, and those who are already convicted are more likely to be attacked later. An example is the Ash'arite negotiation or Imam Hassan peace. Although they wrote the treaty, they violated the treaty, and did the exact opposite. Mass dialogue, or civilization dialogue, is another form of production: ISIS, al-Qaeda and the Taliban. Because global arrogance did not know: what is the new word of the Islamic Revolution? So the blind fought against it, and he was always forced to retreat. But from the discussions they realized the essence of the Islamic Revolution, so they prepared the antidote! If Iran claimed: But the supreme leader and the educated clerics are in charge, they went and demanded three thousand schools! They just made it in Pakistan and introduced the Taliban to the world. If he claimed to be a martyr and not afraid of being killed! They organized al-Qaeda. If we were to claim that we are chanting Allah Akbar, and that we are mastering the Qur'an and Arabic! They created the ISIS group. That is, they took exactly the point, and used it in their own way against us. In a better way, the conversation became a means of revealing the secrets and disclosing them to the enemies, something that Imam Sadegh, one of the tenets of being a believer, preserves secrets. But the Iranian liberals or reformists did not learn and continued the dialogue of civilizations on a smaller scale! Whether in the Brajam issue or in talks: Syria-Syria (Astana and Sochi) or: Insist on Yemeni-Yemeni negotiations and: Lately Iraqi-Iraqi! That has nothing to do with the fall of the loyalists of the Islamic Revolution, or the Arab Spring. Because during the dialogue, secrets are revealed and the enemy realizes the action plans and: For this reason, no proposal for dialogue, especially between enemies, should be raised, only a referendum. Until the principles of democracy, the rule of the majority, are established. Then the Islamic Republic will be established in Iraq and Yemen and Lebanon, and their leaders will be from the Sadat dynasty. But any other way, including dialogue, will lead to the same principles of ethnicity, and we will see forever: tribal strife. In Yemen, the Houthis, although they are the majority, are just a tribe in the talks! There will be dozens of tribes on the opposite side, and one vote against many will be ineffective. Like the first revolution, a communist group was being formed every day, even though the Republican Party was very large, but with a newly established militant organization, it had equal votes! In Lebanon, the world's largest party, Hezbollah, has one vote! Half a percent of the Jews have one vote! Or in Iraq, a Kurdish minority, a Shiite majority. There are thousands of tribes in Iraq, and they can be higher than Muqtada al-Sadr's large group! In Syria, minority leaders see themselves better than Bashar al-Assad!
الحوار بين الحضارات أم إنتاج داعش؟
المحادثة ، رغم مظهرها الجميل ، شريرة! ما لم يكن في إطار رحماني أحد أشكاله هو النقاش ، الذي كان دائمًا أداة ازدراء للإسلام. أعداء النقاش العام ، حتى في حالة الهزيمة ، مع عبء الدعاية الإضافي ، جعلوها وسيلة لإذلال الحقيقة. مرارًا وتكرارًا ، خلال النقاشات ، هزم جميع الأطراف الإمام رضا ، لكن هل تم التخلي عنها؟ لأن الغرض من المنظم هو القضاء على الدين. عادةً ما لا يكون للمفاوضات ، التي تعد نوعًا آخر من الحوار ، ثقلًا متساوًا ، لذلك تكون في الغالب في وضع غير مؤات ، ومن المرجح أن يتعرض المدانون بالفعل لهجمات لاحقًا. مثال على ذلك التفاوض الأشعري أو الإمام حسن السلام. على الرغم من أنهم كتبوا المعاهدة ، إلا أنهم انتهكوا المعاهدة ، وفعلوا العكس تماماً. الحوار الجماهيري ، أو حوار الحضارة ، هو شكل آخر من أشكال الإنتاج: داعش والقاعدة وطالبان. لأن الغطرسة العالمية لم تعرف: ما هي الكلمة الجديدة للثورة الإسلامية؟ حارب المكفوفين ضده ، واضطر دائمًا إلى التراجع. لكن من خلال المناقشات أدركوا جوهر الثورة الإسلامية ، لذا أعدوا الترياق! إذا زعمت إيران: لكن القائد الأعلى ورجال الدين المتعلمون هم المسؤولون ، ذهبوا وطالبوا بثلاثة آلاف مدرسة! لقد صنعوها للتو في باكستان وقدموا طالبان إلى العالم. إذا ادعى أنه شهيد ولا يخاف من القتل! لقد نظموا القاعدة. إذا كنا ندعي أننا نردد الله أكبر ، وأننا نتقن القرآن والعربية! قاموا بإنشاء مجموعة ISIS. وهذا هو ، أخذوا هذه النقطة بالضبط ، واستخدموها بطريقتهم الخاصة ضدنا. بطريقة أفضل ، أصبحت المحادثة وسيلة لكشف الأسرار والكشف عنها للأعداء ، وهو الشيء الذي يحافظ عليه الإمام الصادق ، وهو أحد مبادئ كونك مؤمنًا ، على الأسرار. لكن الليبراليين أو الإصلاحيين الإيرانيين لم يتعلموا واستمروا في حوار الحضارات على نطاق أصغر! سواء في قضية براجام أو في المحادثات: سوريا - سوريا (أستانا وسوتشي) أو: الإصرار على المفاوضات اليمنية اليمنية و: العراقية العراقية في الآونة الأخيرة! لا علاقة لذلك بسقوط أنصار الثورة الإسلامية أو الربيع العربي. لأنه أثناء الحوار ، يتم الكشف عن الأسرار ويدرك العدو الخطط التشغيلية و: لهذا السبب ، لا ينبغي طرح أي اقتراح للحوار ، خاصة بين الأعداء ، بل مجرد استفتاء. حتى يتم تأسيس مبادئ الديمقراطية ، حكم الأغلبية. ثم سيتم تأسيس الجمهورية الإسلامية في العراق واليمن ولبنان وقادتهم سيكونون من أسرة السادات. ولكن بأي طريقة أخرى ، بما في ذلك الحوار ، سوف تؤدي إلى نفس مبادئ العرق ، وسوف نرى إلى الأبد: الصراع القبلي. في اليمن ، رغم أن الحوثيين هم الأغلبية ، إلا أنهم مجرد قبيلة في المحادثات! سيكون هناك عشرات القبائل على الجانب الآخر ، وسيكون صوت واحد ضد الكثيرين غير فعال. مثل الثورة الأولى ، يتم تشكيل مجموعة شيوعية كل يوم ، على الرغم من أن الحزب الجمهوري كان كبيرًا جدًا ، ولكن مع وجود منظمة متشددة حديثة الإنشاء ، كان لها أصوات متساوية! في لبنان ، أكبر حزب في العالم ، حزب الله ، له صوت واحد! نصف في المئة من اليهود لديهم صوت واحد! أو في العراق ، أقلية كردية ، أغلبية شيعية. هناك الآلاف من القبائل في العراق ، ويمكن أن تكون أعلى من مجموعة مقتدى الصدر الكبيرة! في سوريا ، يرى قادة الأقليات أنفسهم أفضل من بشار الأسد!
Sivilizasiyalararası dialoq və ya İŞİD istehsalı?
Söhbət, gözəl görünüşünə baxmayaraq, pisdir! Rəhmani () çərçivəsində olmasa, onun formalarından biri daima İslama qarşı hörmətsizlik vasitəsi olmuş mübahisədir. İctimai məğlubiyyətli düşmənlər, hətta məğlub olsalar da, əlavə təbliğat yükü ilə bu həqiqəti aşağılamaq üçün bir vasitə etdi. Dəfələrlə, debatlar zamanı bütün tərəflər İmam Rza tərəfindən məğlub oldu, ancaq tərk edildi? Çünki təşkilatçının məqsədi dini ləkələmək idi. Başqa bir dialoq növü olan danışıqlar, ümumiyyətlə bərabər çəkiyə malik deyildir, buna görə də çox vaxt əlverişsiz vəziyyətdədirlər və onlardan əvvəl məhkum olanlar daha sonra hücuma məruz qalırlar. Buna misal olaraq Aşarit danışıqları və ya İmam Həsənin barışığı göstərilir. Müqaviləni yazsalar da, müqaviləni pozdular və tam əksini etdilər. Kütləvi dialoq, ya da mədəniyyətlərarası dialoq istehsalın başqa bir formasıdır: İŞİD, Əl-Qaidə və Taliban. Çünki qlobal təkəbbür bilmirdi: İslam İnqilabının yeni sözü nədir? Beləliklə, korlar buna qarşı mübarizə apardılar və həmişə geri çəkilməyə məcbur edildi. Amma müzaələrdən İslam İnqilabının mahiyyətini dərk etdilər, buna görə antidot hazırladılar! İran iddia edirsə: Ancaq ali rəhbər və savadlı din adamları rəhbərlik edir, gedib üç min məktəb tələb etdilər! Sadəcə Pakistanda bunu etdilər və Talibanı dünyaya tanıtdılar. Şəhid olduğunu iddia etsəydi və öldürülməkdən qorxmazsa! Əl-Qaidə təşkil etdilər. Allah Əkbərə səsləndiyimizi və Quran və Ərəb dilini mənimsədiyimizi iddia etsəydik! İŞİD qruplaşmasını yaratdılar. Yəni dəqiq bir nöqtəni götürdülər və bundan özlərinə qarşı bizə qarşı istifadə etdilər. Daha yaxşı bir şəkildə, sirrləri açmaq və düşmənlərə izah etmək üçün bir vasitə oldu, iman gətirməyin əsaslarından biri olan İmam Sadiqin sirləri qoruduğu bir şey. Ancaq İran liberalları və ya islahatçılar öyrənmədilər və sivilizasiyalararası dialoqu daha kiçik miqyasda davam etdirdilər! İstər Brajam məsələsində, istərsə də danışıqlarda: Suriya-Suriya (Astana və Soçi) və ya: Yəmən-Yəmən danışıqlarında israr et və: Son zamanlar İraq-İraq! Bunun İslam İnqilabının və ya Ərəb Baharı tərəfdarlarının süqutu ilə heç bir əlaqəsi yoxdur. Çünki dialoq zamanı sirlər aşkarlanır və düşmən əməliyyat planlarını həyata keçirir və: Bu səbəblə, xüsusən düşmənlər arasında dialoq üçün heç bir təklif qaldırılmamalı, yalnız referendum olmalıdır. Demokratiya prinsipləri, əksəriyyət qaydası qurulana qədər. Sonra İraqda, Yəməndə və Livanda İslam Respublikası qurulacaq və onların liderləri Sadat sülaləsindən olacaqlar. Ancaq başqa hər hansı bir yol, o cümlədən dialoq eyni etnik etnik prinsiplərə yol açacaq və biz əbədi görəcəyik: qəbilə fitnəsi. Yəməndə, hutilər, əksəriyyət olsalar da, danışıqlarda sadəcə bir qəbilədir! Digər tərəfdən onlarla qəbilə olacaq və bir çoxuna qarşı bir səs təsirsiz olacaq. İlk inqilab kimi, hər gün bir kommunist qrupu yaradılırdı, Respublikaçılar Partiyası çox böyük olmasına baxmayaraq, yeni qurulmuş bir milis təşkilatı ilə bərabər səslərə sahib idi! Livanda dünyanın ən böyük partiyası Hizbullah bir səsə sahibdir! Yəhudilərin yarısı faizi bir səsə sahibdir! Və ya İraqda kürd azlığı, şiələrin çoxluğu. İraqda minlərlə qəbilə var və onlar Muqtada əs-Sədrin böyük dəstəsindən yüksək ola bilər! Suriyada azlıq liderləri özlərini Bəşər Əsəddən daha yaxşı görürlər!
نیروی بازدارنده اسلامی
دنیا امروزه نیاز به قدرت مانع شونده دارد. قدرتی که بتواند مانع آمریکا به عراق شود، و مانع از ترکیه به سوریه و اسرائیل به غزه. این امر نیازی به تعریف جدید از مرزها ندارد، و شاید مرزبندی نیاز نباشد. باید اجازه داشته باشد هرجا، آمریکا می رود به دنبالش رفته، آنها را بیرون اندازد. اگر هند به کشمیر می کند، یا روسیه به اکراین هیچ فرقی برای او نداشته باشد. واین امر بسیار ساده است. زیرا که آمریکا با کمترین نیرو، وارد عراق شده یا ترکیه به سوریه حمله کرده است. اگر یک موشک یا راکت به سوی آنها پرتاب شود، راه خود را برمی گردند. اما وقتی کسی جلودار انها نیست، افسار گسیخته جلو می روند و نتیجه آن، کشتار مردم بی گناه یا: آواره شدن آنها در این زمستان سرد است. سازمان ملل تا کنون نتوانسته، این امر را تحقق بخشد زیرا خودش، یکی از ابزار های تسلط آمریکا است. لذا باید نیروی جدیدی در جهان، برای حفاظت از صلح و آرامش و: دفاع از مظلومین تشکیل شود. مرکز آن را می توان در یمن، یا در جنوب لبنان باشد. یگان موشکی باشد کافی است، و تولید موشک به فراوانی است، و میتواند جوابگوی نیاز های انها باشد. براساس ایه ای از قران نیز، چنین نیروی بازدارنده ای برای جهان نیاز است: وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ المنکر، و باز براساس آیه قران: (الصلح خیر)، امر به خیر یعنی امر به صلح است، و نهی از منکر نهی از جنگ و ستیز است. اما چه کسانی میتوانند، یا صلاحیت آن را دارند؟ قرار بود سازمان ملل چنین نقشی داشته باشد، ولی به جای دعوت به صلح، شورای امنیت دستور جنگ صادر می کرد. همچنانکه آمریکا مدتی نیروی: واکنش سریع یا بازدارنده تشکیل داد. ولی بجای صلح، جنگ و خونریزی را به ارمغان آورد. همه مظلومان جهان مورد ستم واقع شده، و کشته یا آواره شدند و قدرتمندان و زور گویان، بر قدرتشان اضافه شد. به نظر می رسد که تنها راه، تشکیل گروه ضربت در یمن باشد. الحوثی ها برگزیده شدند، تا همه مستکبران جهان را بر سر جایش بنشانند. آنها نباید در تله تجزیه طلبان باشند، که مامورند نیروی هر دو طرف یمنی را، از بین ببرند. موقعی که یمن با آل سعود می جنگد، خداوند قدرت بزرگتری به او عطا می کند، ولی وقتی به پیشنهاد لیبرالهای ایرانی، به سوی گفتگوی یمنی – یمنی می رود، همیشه بازنده است. زیرا که طرح دشمنان، ایجاد دشمنی بین ملتها است. در واقع کینه های قدیمی استعمار را، به یاد آنها می اورد و آنها را، در دام حود اسیر می کند. حتی در سوریه، تا موقعی که داعش بود، سوریه موفق عمل می کرد، ولی در دام گفتگوهای سوری-سوری افتاد زمینگیر شد. زیرا به معنی تجزیه یک ملت، و رسمیت یافتن رو در رو قرار دادن آن هاست. که همان ت تفرقه بیانداز و حکومت کن است. روزولت می گفت: اگر در جنگ جهانی دوم، روسیه اسلحه بخواهد به او می دهیم! واگر روسیه قوی شد، به آلمان کمک می کنیم! اجازه می دهیم آنها آنقدر از یکدیگر بکشند، تا دشمنی برای امریکا باقی نماند! هیچگاه این گفتگوهای درون ملتی، به نتیجه نرسیده بلکه به تحریک دشمنان بیشتر هم شده است. لذا یمن ماموریت دارد که: آل سعود را از بینببرد و مرکز فرماندهی اسلام باشد، وهمان امت وسط باشد. او با تجهیزات پهبادی و موشکی خود، میتواند در جامو و کشمیر یا در سوریه آرامش ایجاد کند. زیرا که ترکیه م است، و کسی مقابل خود نمی بیند. آمریکا هم عراق را حیات خلوت خود کرده. عراق هم الان درگیر گفتگوی عراقی-عراقی است. و می بینیم مثل لبنان و یمن شده، نه فقط نتیجه ای ندارد، بلکه اعتراضات قبیله ای را بیشتر و شعله ورتر می کند.
Islamic deterrent force
The world today needs impeding power. A power that can prevent the US invasion of Iraq, and prevent Turkey from invading Syria and Israel into Gaza. This does not require a new definition of boundaries, and perhaps no demarcation. It has to be allowed wherever America goes to pursue it, throw it out. If India invades Kashmir, or Russia does not make any difference to Ukraine. And this is very simple. This is because the US has either invaded Iraq or attacked Syria with the least force. If a rocket or rocket is launched at them, they will return. But when no one is bothering them, the raging tide goes ahead, and the result is the killing of innocent people or: their displacement in this cold winter. The UN has so far failed to do so because it is one of the tools of American dominance. Therefore, there must be a new force in the world, for the protection of peace and protection of the oppressed. Its headquarters can be in Yemen, or in southern Lebanon. A missile unit is sufficient, and the missile production is abundant, and can meet their needs. According to one Koran, such a blocking force is needed to give the world the following: According to the Qur'an, such a blocking force is needed: The cirrhosis of the sacred almighty Yadayon, the goddess of the alchemy, and the king of the alumni; , And denying denial is forbidding war and strife. But who can, or is it qualified for? The UN was supposed to play such a role, but instead of calling for peace, the Security Council ordered war. As America did for a while: a rapid or deterrent reaction. But instead of peace, it brought war and bloodshed. All the oppressed of the world were oppressed, killed or displaced, and the powerful and the violent were added to their power. The only way seems to be to form a task force in Yemen. The Houthis were chosen to make all the world's arrogant. They should not be in the trap of separatists, who want to destroy the power of both sides of Yemen. When Yemen fights with Al-Saud, God grants him greater power, but he always loses when he goes to the Yemeni-Yemeni dialogue at the suggestion of Iranian liberals. Because the enemy's plan is to create enmity between nations. In fact, he remembers the old hatreds of colonialism and enslaves them. Even in Syria, Syria was successful while it was ISIS, but fell into the trap of Syrian-Syrian dialogue. Because it means dividing a nation, and recognizing it face to face. That is the policy of divide and rule. Roosevelt would say, "If in World War II, Russia will give us a gun!" If Russia gets stronger, we will help Germany! Let them kill each other so much so that there will be no hostility to America! These in-nation talks have never been successful, but they have provoked more enemies. Therefore, Yemen has a mission: to destroy Al Saud and be the headquarters of Islam, and to be the center of the Ummah. He can relax in Jammu and Kashmir or in Syria with his drone and rocket equipment. Because Turkey is an aggressor, and nobody sees it. The United States has also made Iraq its own backyard. Iraq is already involved in Iraqi-Iraqi dialogue. And as we see in Lebanon and Yemen, not only does it have results, it also intensifies the tribal protests.
قوة الردع الإسلامية
يحتاج العالم اليوم إلى قوة معوقة. قوة يمكنها أن تمنع الغزو الأمريكي للعراق ، وتمنع تركيا من غزو سوريا وإسرائيل إلى غزة. هذا لا يتطلب تعريفا جديدا للحدود ، وربما لا يوجد ترسيم الحدود. يجب السماح به أينما ذهبت أمريكا لمتابعته ، وطرده. إذا غزت الهند كشمير ، أو أن روسيا لا تحدث أي فرق بالنسبة لأوكرانيا. وهذا بسيط جدا. وذلك لأن الولايات المتحدة إما غزت العراق أو هاجمت سوريا بأقل قوة. إذا تم إطلاق صاروخ أو صاروخ عليهم ، فسوف يعودون. لكن عندما لا يزعجهم أحد ، يمضي المد الهائج إلى الأمام والنتيجة هي قتل الأبرياء أو: نزوحهم في هذا الشتاء البارد. فشلت الأمم المتحدة حتى الآن في القيام بذلك لأنها واحدة من أدوات الهيمنة الأمريكية. لذلك ، يجب أن تكون هناك قوة جديدة في العالم ، لحماية السلام وحماية المظلومين. يمكن أن يكون مقرها في اليمن ، أو في جنوب لبنان. وحدة الصواريخ كافية ، وإنتاج الصواريخ وفير ، ويمكن تلبية احتياجاتهم. وفقًا لقرآن واحد ، هناك حاجة إلى مثل هذه القوة المعيقة لإعطاء العالم ما يلي: وفقًا للقرآن ، هناك حاجة إلى مثل هذه القوة المعوقة: تليف الكبد المقدّس يادايون ، إلهة الخيمياء ، وملك الخريجين ؛ وإنكار الحرمان يحرم الحرب والصراع. لكن من يستطيع ، أم هو مؤهل؟ كان من المفترض أن تلعب الأمم المتحدة مثل هذا الدور ، لكن بدلاً من الدعوة إلى السلام ، أمر مجلس الأمن بالحرب. كما فعلت أمريكا لفترة من الوقت: رد فعل سريع أو رادع. ولكن بدلاً من السلام ، جلبت الحرب وسفك الدماء. جميع المقهورين في العالم تعرضوا للاضطهاد والقتل والنزوح ، وتم إضافة الأقوياء والعنف إلى قوتهم. يبدو أن الطريقة الوحيدة هي تشكيل قوة عمل في اليمن. تم اختيار الحوثيين لجعل العالم متكبرًا. لا ينبغي أن يكونوا في فخ الانفصاليين ، الذين يريدون تدمير قوة جانبي اليمن. عندما تقاتل اليمن مع آل سعود ، يمنحه الله قوة أكبر ، لكنه يخسر دائمًا عندما يذهب إلى الحوار اليمني اليمني بناءً على اقتراح الليبراليين الإيرانيين. لأن خطة العدو هي خلق عداوة بين الأمم. في الواقع ، يتذكر الكراهية القديمة للاستعمار ويستعبدها. حتى في سوريا ، كانت سوريا ناجحة بينما كانت داعش ، لكنها سقطت في فخ الحوار السوري السوري. لأنه يعني تقسيم الأمة والتعرف عليها وجهاً لوجه. هذه هي سياسة الفجوة والحكم. كان روزفلت يقول ، "إذا في الحرب العالمية الثانية ، فإن روسيا ستمنحنا سلاحًا!" إذا أصبحت روسيا أقوى ، فسوف نساعد ألمانيا! دعهم يقتلون بعضهم البعض لدرجة أنه لن يكون هناك عداء لأمريكا! لم تكن هذه المحادثات الداخلية ناجحة أبدًا ، لكنها أثارت المزيد من الأعداء. لذلك ، لدى اليمن مهمة: تدمير آل سعود وأن يكون مقر الإسلام ، وأن يكون مركز الأمة. يمكنه الاسترخاء في جامو وكشمير أو في سوريا باستخدام طائرته بدون طيار ومعدات الصواريخ. لأن تركيا معتدية ولا أحد يراها. جعلت الولايات المتحدة من العراق أيضاً فناءً خلفياً. يشارك العراق بالفعل في الحوار العراقي العراقي. ونحن نرى ، مثل لبنان واليمن ، ليس فقط له نتائج ، بل يجعل الاحتجاجات القبلية أكثر حدة.
İslami caydırma gücü
Bugün dünyanın engelleyici güce ihtiyacı var. ABD'nin Irak'ı işgalini engelleyebilecek ve Türkiye'nin Suriye ve İsrail'i Gazze'ye işgal etmesini önleyebilecek bir güç. Bu, yeni bir sınır tanımı gerektirmez ve belki de sınırlandırma gerektirmez. Amerika'nın peşinden gittiği her yere, onu dışarı atmasına izin verilmeli. Hindistan Keşmir'i işgal ederse ya da Rusya Ukrayna'da bir fark yaratmaz. Ve bu çok basit. Bunun nedeni ABD’nin ya Irak’ı istila etmesi ya da en az güçle Suriye’ye saldırmasıdır. Eğer onlara bir roket ya da roket fırlatılırsa geri dönerler. Ancak hiç kimse onları rahatsız etmiyorsa, öfkeli gelgit devam eder ve sonuç masum insanların ya da: bu soğuk kışın yerinden olmalarının öldürülmesidir. BM şu ana kadar bunu yapamadı çünkü Amerikan hakimiyetinin araçlarından biri. Bu nedenle dünyada barışı korumak ve ezilenlerin korunması için yeni bir güç olmalıdır. Genel merkezi Yemen'de veya güney Lübnan'da olabilir. Bir füze birimi yeterli ve füze üretimi çok fazla ve onların ihtiyaçlarını karşılayabilir. Bir Kuran'a göre, dünyaya aşağıdakileri vermek için böyle bir engelleyici kuvvete ihtiyaç duyulmaktadır: Kuran'a göre, böyle bir engelleyici kuvvete ihtiyaç vardır: Kutsal kudretli Yadayon'un sirozu, simya tanrıçası ve mezunların kralı; , Ve inkr reddetme savaş ve çekişme yasaklıyor. Ama kim yapabilir veya bunun için nitelikli mi? BM'nin böyle bir rol oynaması gerekiyordu, ancak Barış çağrısı yerine Güvenlik Konseyi savaş emri verdi. Amerika'nın bir süre yaptığı gibi: hızlı veya caydırıcı bir tepki. Ancak barış yerine, savaş ve kan dökülmesine neden oldu. Dünyanın ezilenleri ezildi, öldürüldü ya da yerinden edildi, güçlü ve şiddetli güçleri eklendi. Tek yol Yemen'de bir görev gücü oluşturmak gibi görünüyor. Houthis'ler tüm dünyanın kibirli olması için seçildi. Yemen'in her iki tarafının gücünü yok etmek isteyen ayrılıkçıların tuzağında olmamalıdırlar. Yemen el-Suud ile savaştığında, Tanrı ona daha fazla güç verir, ancak İranlı liberallerin önerisi üzerine Yemen-Yemen diyaloğuna gittiğinde daima kaybeder. Çünkü düşmanın planı milletler arasında düşmanlık yaratmaktır. Aslında, eski sömürgecilik nefretlerini hatırlar ve onları köleleştirir. Suriye'de bile Suriye, DAEŞ sırasında başarılı oldu, ancak Suriye-Suriye diyaloğunun tuzağına düştü. Çünkü bir milleti bölmek ve yüz yüze tanımak demek. Böl ve yönet politikası budur. Roosevelt, "II. Dünya Savaşı'ndaysa Rusya bize bir silah verir!" Derdi. Rusya güçlenirse, Almanya'ya yardım edeceğiz! Birbirlerini o kadar öldürmelerini sağlayın ki Amerika’ya düşmanlık gelmesin! Bu ülke içi görüşmeler hiçbir zaman başarılı olmadı, ancak daha fazla düşman kışkırttılar. Bu nedenle, Yemen'in bir misyonu var: Al-Suud'u yıkmak, İslam'ın merkezi olmak ve Ümmet'in merkezi olmak. Uçağı ve roket ekipmanı ile Jammu ve Keşmir'de veya Suriye'de rahatlayabilir. Çünkü Türkiye saldırgandır ve kimse görmez. ABD ayrıca Irak'ı kendi arka bahçesinde yaptı. Irak, Irak-Irak diyaloğunda zaten var. Lübnan ve Yemen'de gördüğümüz gibi, sadece sonuçları olmakla kalmıyor, aynı zamanda kabile protestolarını da yoğunlaştırıyor.
از کسی که امید به او دارد. لذا قهر کردن مردم با خدا، به معنی دشمنی با خدا یا انکار او نیست. بلکه امید توجه بیشتر را دارند. یعنی با قهر کردن می خواهند: امتیازات بیشتری از خدا بگیرند. همانطور که بچه ها هم به این شکل عمل می کنند. لذا دستور اسلامی این است که: اگر کسی قهر کرد شما آنها را آشتی دهید، و از قهرشده بخواهید توجه بیشتری به: قهر کننده داشته باشد. یا اینکه گفته شده: نگذارید مدت قهر طولانی شود. پس یک اصل مسلم است که: قهر با دوستان است نه با دشمنان. متاسفانه در ابعاد ی، این موضوع خلط می شود! یکی از مسئولین شاید از سرنادانی گفته است که: چهل سال است نمی دانیم با دنیا تعامل کنیم، یا خیر! او نمی داند طرف قهر همیشه دوستان هستند، والا بین دشمنان که قهر معنی ندارد. چون دشمنان از همدیگر جز دشمنی انتظار نمیرود. بحث امیداواری و یا انتظار خیر از انها، امری بیهوده است. وقتی که ایران با عربستان دشمن است، نه بخاطر مسائل شخصی یا پیش پا افتاده است. بلکه اساسا رژیم آل سعود، برپایه خون ریزی بنا شده، و با کشتن شیعیان ادامه پیدا کرده. از همان ابتدا که در فیلم سلطان شن ها می بینیم، از مردم مکه و مدینه آنقدر کشتار می کنند، که مسجد پیامبر پر از خون می شود. بعد هم با خونهای تازه: مسلمانان کشته شده، وضو می گیرند و نماز می خوانند. آنها همه آثار تاریخی را در مکه و مدینه تخریب کردند، وهنوز هم اجازه باز سازی بقیع را نمی دهند. یا اسرائیل همینطور: تاریخ فلسطین گواه است که: آنها جز ترور و کشتار کاری نداشتند. آنهم از کسانی که هیچ گناهی نداشته، در سرزمین خود کشته می شدند، و زمین های انها غصب می شد. وهنوز هم بعد از 70سال اجازه باز گشت به آنان نمی دهند. سفید پوستان نژاد پرست آمریکا از این بدتر! آنها سرخپوستان را با کشتار وسیع، از سرزمین های خود بیرون کرده اند، هنوز هم راضی نیستند که: حق سرخپوستان را بدهند یا: به اشتباهات خود اعتراف کنند. بنایر این زر وزور و تزویر، یا همان امپریالیسم و صهیونیزم و ارتجاع عرب، دشمنان اصلی بشر هستند. و انقلاب اسلامی اساسا با انها در تضاد است. و تا موقعی که اشتباهات خود را جبران نکنند، و صاحبان حق را راضی نکنند، دشمنی انقلاب اسلامی با آنها ادامه دارد. پس معنی ندارد ما بگوییم هنوز مشخص نیست! خط امام خمینی و بعدا خط امام ای، همین است. و تا حالا تغییر نکرده که: کسی بخواهد صحبت از نمی دانیم! بکند. مشکل آنها هم همین جا است. آنها تمام دنیایشان: صهیونیزم وامپریالیزم و ارتجاع عرب است. وبقیه را دنیا نمی دانند! یعنی اگر سازمان ملل 197 کشور عضو داشته باشد، و فیفا 202عضو! فقط سه تای انها مهم هستند، بقیه داخل آدمیزاد نیستند. بنابر این تعامل با دنیا در نظر انها، یعنی به رسمیت شناختن اسرائیل، آل سعود و آمریکایی های نژاد پرست است. لذا تعامل با 194 کشور دیگر ارزشی ندارد، و اصلا نباید به حساب بیاید. به همین دلیل گاهی توهم به انها دست می دهد و: فکر می کنند مقام معظم رهبری گفته که: با امریکا مذاکره کنید، و گاهی می گوید مذاکره نکنید! یا گاهی می گوید اسرائیل را به رسمیت بشناسید، و گاهی می گوید نشناسید. و یا آل سعود همینطور. ولی انها بدانند ما با همه دنیا تعامل داریم، جز این سه کشور، که نماد استکبار جهانی هستند. تعامل با آنها مشروط به آن که: دست از ظلم و ستم بردارند. و حقوق پایمال کرده دیگران را پس بدهند. اگر نتانیاهو به آمریکا برود، و برای خودش کشاورزی کند، کسی با او کاری ندارد! یا اگر ترامپ در برج خود بنشیند، و تجارت کند و یا آل سعود، به درعا برگردند و دامداری کنند، کسی با انها کاری ندارد! دنیا گلستان می شود. ایا درک این مسئله خیلی سخت است؟
Who does man love?
From someone who hopes for him. Therefore, being angry with God does not mean to disobey God or deny Him. Rather, they hope for more attention. That is, they want to be angry: to receive more concessions from God. As kids do. So the Islamic command is: If anyone gets angry you should reconcile them, and ask the angry one to pay more attention to: the angry one. Or as it is said: don't let the rage last long. So one thing is for sure: Anger is with friends, not with enemies. Unfortunately, in political terms, this is confused! One of the officials may have said in a citation: "For forty years we do not know how to interact with the world, or not!" He does not know the side of the hero are always friends, above all the enemies that the hero does not mean. Because the enemies are not expected to be apart from the enemy. It is futile to hope for or expect good news from them. When Iran is hostile to Saudi Arabia, it is not for personal or trivial matters. Rather, the Al-Saud regime was founded on bloodshed and continued to kill the Shiites. From the very beginning we see in the movie Sultan of the Sands, they kill so many people in Mecca and Medina that the mosque of the Prophet is filled with blood. And then with fresh blood: Muslims killed, wooed and prayed. They destroyed all the monuments in Mecca and Medina, and still do not allow the rest to be restored. Or Israel as well: Palestinian history bears witness: they had nothing but assassination and killing. Those who had no sin were killed on their land, and their land was usurped. And still they are not allowed to return after 70 years. More racist white Americans than this! They have expelled the Indians from their lands by mass slaughter, still not content to: give the Indians the right or: confess their mistakes. The founders of this shining arm, or imperialism, Zionism and Arab reaction, are the main enemies of mankind. And the Islamic Revolution is basically at odds with them. And as long as they do not make up for their mistakes, and the right-holders are not satisfied, the enmity of the Islamic Revolution continues with them. So it doesn't make sense to say it's not clear yet! This is the line of Imam Khomeini and later the line of Imam Khamenei. And so far it has not changed: Someone wants to talk about we do not know! Do it. That's where their problem is. They are their whole world: Zionism, imperialism and Arab reaction. The rest of the world is not known! That is, if the UN has 197 member states, and FIFA 202! Only three of them are important, the rest are not inside humans. So engaging with the world is, in their view, the recognition of Israel, al-Saud, and racist Americans. So interacting with 194 other countries is of no value, and should not be taken into account. That's why they sometimes give them the illusion that: They think the supreme leader has said, "Negotiate with America, and sometimes say don't negotiate!" Or sometimes he says to recognize Israel, and sometimes he says you don't. Or: al-Saudi as well. But they know that we are interacting with the rest of the world, except for the three countries that symbolize global arrogance. Interact with them on the condition that they stop oppression. And trample on others' rights. If Netanyahu goes to America, and does farming for himself, nobody has anything to do with him! Or if Trump sits in his tower, and trades or Al Saud, go back to Deraa and farm, nobody has anything to do with them! The world is becoming a flower. Is this difficult to understand?
من يحب الرجل؟
من شخص يأمل له. لذلك ، الغضب من الله لا يعني عصيان الله أو إنكاره. بدلا من ذلك ، يأملون في المزيد من الاهتمام. أي أنهم يريدون أن يكونوا غاضبين: لتلقي المزيد من التنازلات من الله. كما يفعل الأطفال. فالأمر الإسلامي هو: إذا غضب أحد ، فعليك التوفيق بينهما ، واطلب من الغاضب أن يولي المزيد من الاهتمام: الأمر الغاضب. أو كما يقال: لا تدع الغضب يدوم طويلًا. شيء واحد مؤكد: الغضب مع الأصدقاء ، وليس مع الأعداء. لسوء الحظ ، من الناحية السياسية ، هذا مشوش! ربما قال أحد المسؤولين في استشهاد: "لمدة أربعين عامًا لا نعرف كيف نتفاعل مع العالم ، أم لا!" إنه لا يعرف أن جانب البطل صديقان دائمًا ، وقبل كل شيء الأعداء الذين لا يعنيهم البطل. لأن الأعداء ليس من المتوقع أن يكونوا بعيدين عن العدو. من غير المجدي أن نأمل أو نتوقع أخباراً جيدة منهم. عندما تكون إيران معادية للمملكة العربية السعودية ، فإنها لا تتعلق بالأمور الشخصية أو التافهة. بدلا من ذلك ، تم تأسيس نظام آل سعود على سفك الدماء واستمر في قتل الشيعة. منذ البداية التي نشاهدها في فيلم سلطان الرمال ، يقتلون الكثير من الناس في مكة والمدينة لدرجة أن مسجد النبي مملوء بالدم. وبعد ذلك بدماء جديدة: قتل المسلمون ، استغلوا وصلوا. لقد دمروا جميع الآثار في مكة والمدينة ، وما زالوا لا يسمحون باستعادة البقية. أو إسرائيل أيضًا: التاريخ الفلسطيني يشهد: لم يكن لديهم سوى الاغتيال والقتل. أولئك الذين ليس لهم خطيئة قُتلوا على أرضهم ، وتم اغتصاب أرضهم. وما زال لا يُسمح لهم بالعودة بعد 70 عامًا. الأميركيين البيض أكثر عنصرية من هذا! لقد طردوا الهنود من أراضيهم عن طريق المذبحة الجماعية ، لكنهم لم يكتفوا بما يلي: إعطاء الهنود حقوقًا أو: الاعتراف بأخطائهم. مؤسسو هذه الذراع المشرقة ، أو الإمبريالية والصهيونية ورد الفعل العربي ، هم الأعداء الرئيسيون للبشرية. والثورة الإسلامية على خلاف بينهما. وطالما أنهم لا يعوضون عن أخطائهم ، وأصحاب الحقوق غير راضين ، فإن عداوة الثورة الإسلامية مستمرة معهم. لذلك ليس من المنطقي القول أنه ليس واضحًا بعد! هذا هو خط الإمام الخميني ولاحقًا خط الإمام خامنئي. وحتى الآن لم يتغير: شخص ما يريد أن يتحدث عن أننا لا نعرف! افعلها هذا هو مشكلتهم. هم عالمهم كله: الصهيونية والإمبريالية ورد الفعل العربي. بقية العالم غير معروف! هذا هو ، إذا كانت الأمم المتحدة تضم 197 دولة عضو ، و FIFA 202! ثلاثة منهم فقط من المهم ، والباقي ليس داخل البشر. لذا فإن الانخراط مع العالم هو ، في نظرهم ، الاعتراف بإسرائيل ، آل سعود ، والأمريكيين العنصريين. لذلك فإن التفاعل مع 194 دولة أخرى لا قيمة له ، ويجب ألا يؤخذ في الاعتبار. لهذا السبب يعطونهم أحيانًا وهم: يعتقدون أن المرشد الأعلى قال: "تفاوض مع أمريكا ، وأحيانًا تقول لا تتفاوض!" أو في بعض الأحيان يقول إنه يعترف بإسرائيل ، وأحيانًا يقول أنك لا تفعل ذلك. أو آل سعود. لكنهم يعلمون أننا نتفاعل مع بقية العالم ، باستثناء الدول الثلاث التي ترمز إلى الغطرسة العالمية. تفاعل معهم بشرط أن يوقفوا الظلم. وتدوس على حقوق الآخرين. إذا ذهب نتنياهو إلى أمريكا وقام باراعة من أجل نفسه ، فلا أحد لديه علاقة معه! أو إذا كان ترامب يجلس في برجه ، ويتاجر أو آل سعود ، يعود إلى درعا والمزرعة ، لا أحد له علاقة بهما! العالم أصبح زهرة. هل هذا صعب الفهم؟
İnsan kimləri sevir?
Ona ümid edən birisindən. Buna görə də Allaha qəzəblənmək, Allaha itaət etmək və ya onu inkar etmək demək deyil. Əksinə, daha çox diqqət ümid edirlər. Yəni qəzəblənmək istəyirlər: Allahdan daha çox güzəşt almaq. Uşaqlar kimi. Buna görə İslam əmri belədir: Kimsə qəzəblənərsə, onları barışdırmalı və qəzəblənəndən daha çox diqqət göstərməsini xahiş et: qəzəblənənə. Və ya deyildiyi kimi: qəzəbin uzun sürməsinə imkan verməyin. Beləliklə, bir şey dəqiqdir: qəzəb düşmənlərlə deyil, dostlarla olur. Təəssüf ki, siyasi baxımdan bu qarışıqdır! Məmurlardan biri bir sitatla belə söylədi: "Qırx ildir dünya ilə necə münasibət quracağımızı bilmirik, ya yox!" Qəhrəmanın tərəfinin həmişə dost olduğunu, qəhrəmanın mənasını verməyəcəyi bütün düşmənlərdən üstün olduğunu bilmir. Çünki düşmənlərin düşməndən ayrı olacağı gözlənilmir. Onlardan yaxşı bir xəbər ümid etmək və ya gözləmək faydasızdır. İran Səudiyyə Ərəbistanına düşmən olduqda, şəxsi və mənasız məsələlər üçün deyil. Əksinə, Əl-Səud rejimi qan tökmək üzərində quruldu və şiələri öldürməyə davam etdi. Qumların sultanı filmində gördüyümüz ilk vaxtlardan Məkkə və Mədinədə o qədər insan öldürürlər ki, Peyğəmbər məscidi qanla doludur. Və sonra təzə qanla: Müsəlmanlar öldürdülər, vüqud oldular və dua etdilər. Məkkə və Mədinədəki bütün abidələri dağıtdılar və hələ də qalan hissəsinin bərpa olunmasına imkan vermirlər. Və ya İsrail də: Fələstin tarixi şahidlik edir: sui-qəsd və öldürməkdən başqa bir şey yox idi. Günahı olmayanlar torpaqlarında öldürüldü, torpaqları qəsb edildi. Və yenə də 70 ildən sonra geri qayıtmalarına icazə verilmir. Bundan irqçi ağ amerikalılar daha çoxdur! Hindistanlıları kütləvi qırğın yolu ilə torpaqlarından qovdular, yenə də hindlilərə haqq vermək və ya: səhvlərini etiraf etmək. Bu parlayan qolun və ya imperializmin, sionizmin və ərəb reaksiyasının baniləri bəşəriyyətin əsas düşmənləridir. İslam İnqilabı isə əsasən onlara ziddir. Səhvlərini düzəltmədikləri və haqq sahiblərini məmnun etmədikləri müddətcə İslam İnqilabına düşmənçilik onlarla davam edir. Buna görə hələ aydın olmadığını söyləmək mənası yoxdur! Bu İmam Xomeyninin xətti və daha sonra İmam Xameneinin xətti. Və bu günə qədər dəyişməyib: kimsə bilmədiyimiz haqqında danışmaq istəyir! Et. Onların problem olduğu yer budur. Onların bütün dünyasıdır: sionizm, imperializm və ərəb reaksiyası. Dünyanın qalan hissəsi məlum deyil! Yəni, BMT-nin 197 üzvü varsa, FIFA 202-dir! Bunlardan yalnız üçü vacibdir, qalanları insan daxilində deyil. Belə ki, dünya ilə məşğul olmaq, onların fikrincə, İsrail, əl-Səud və irqçi Amerikalıların tanınmasıdır. Beləliklə, 194 digər ölkə ilə qarşılıqlı əlaqənin heç bir əhəmiyyəti yoxdur və nəzərə alınmamalıdır. Buna görə də bəzən onlara xəyallar verirlər: Ali rəhbərin "Amerika ilə görüş, bəzən də danışıq etmə!" Dediyini düşünürlər. Və ya bəzən İsraili tanımaq üçün deyir, bəzən isə sən demirsən. Və ya Əl Səud. Ancaq bilirlər ki, qlobal təkəbbürü simvolizə edən üç ölkə istisna olmaqla, dünyanın qalan hissəsi ilə qarşılıqlı münasibətdəyik. Zülmü dayandırmaq şərti ilə onlarla münasibət qurun. Başqalarının hüquqlarını tapdalamaq. Netanyahu Amerikaya gedib özü üçün əkinçilik etsə, heç kimin onunla əlaqəsi yoxdur! Və ya Trump öz qülləsində oturub ticarət edirsə və ya Al Saud, Deraa və fermaya qayıdırsa, heç kimin onlarla əlaqəsi yoxdur! Dünya bir çiçəyə çevrilir. Bunu başa düşmək çətindir?
قوه قضائیه باید راهی پیدا کند تا: برای شفافیت بیشتر بتواند به: حسابهای ایرانیان خارج از کشور دسترسی داشته باشد. اگر لازم است لایحه یا موافقتامه به مجلس بدهد، یا به قاضی و بازپرس های زیاد ماموریت بدهد، و یا یک مجتمع اقتصادی ویژه در اروپا و امریکا ایجاد کند، و یا در میان وابستگان اقتصادی سفارت خانه ها، مامورانی را معرفی کند تا بتواند: به این حسابها دسترسی پیدا کند. زیرا براساس آمار موجود بیش از 80تریلیون دلار، مجموعه دارایی نقدی و امانی ایرانیان است، که از ابتدای تاسیس بانکها در آمریکا یا اروپا، در آنجا نگهداری می شود. کلیه پادشاهان قاجار و پهلوی، برای گشت و گذار در فرنگ و: تحصیل آقازاده هایشان عتیقه جات، طلا و سکه و اسکناس فراوانی را به انجا فرستاده و یا: به حساب واریز کرده اند. بانکهای سوئیس بیشترین دریافت را داشته اند. زیرا به بهانه امانت داری! و حفظ اسرار مشتریان، از ارائه عملکرد به دولت ایران خو داری کرده، و گقته اند حسابها سری هستند. طبیعی است وقتی کشور نیاز به این مبالغ دارد، منافع ملی بر منافع اشخاص یا اموات! برتری دارد. و باید با سازوکاری معین، بانکها را وادار به پاسخگویی و شفاف سازی نمود، تا از پولشویی های ضد ایرانی، جلوگیری به عمل اید. بیش از 40تریلیون دلار از این درآمدها، متعلق به افراد فوت شده بلا وارث، یا بلاصاحب است که در اینحالت، باید در اختیار سرپرستی دادگستری دها قرار گیرد. و لازم است تا آنها را به ایران برگردانند. و یا بدهیهای ایران را صاف کنند. فقط 10میلیارد آن هر سال آزاد شود، کل بودجه کشور بیمه شده، و نیازی به درآمد های نفتی، و اخذ مالیات نیست! دلیل ادامه این کار نه تنها تامین بودجه است، بلکه باعث کاهش اختلاف روسای قوه مجریه و قضائیه شده، و فشار بر مردم کاهش یافته و: قیمت ها پایین می آید. زیرا دلیل عمده گرانی ها، بدهی دولت به بانکها به سبب کسری بودجه است. که فشار روانی بر رئیس جمهور وارد کرده و باعث: افزایش مالیاتها می شود. در گزارش کمیسیون رونق تولید نیز، به این موضوع اشاره شده. براساس این گزارش، همه بخش های تولیدی اعم از کشاورزی، صنعتی و سنتی همه بخاطر تحریم ها، و تغییرات نرخ ارز دچار رکود شده اند. و نسبت به سال قبل رشد منفی داشته اند. که در مجموع همه اقتصاد، رشد منفی پیدا می کند. اقدام به برگرداندن اموال ایران از بانکهای خارجی، اگر حتی به نتیجه هم نرسد، لا اقل مانع اضافه شدن است! و غارتگران بیت المال بدانند که: روزی ایران قادر خواهد شد: این پولها را از گلوی انها بیرون بکشد و آن روز دیر نیست. لذا جلوی خالی شدن خزانه دولت گرفته می شود: واردات کاهش می یابد، و توجه به تولید داخلی بیشتر می شود. سرمنشا تمام بدبختی ها، گرانی ها و تورم در ایران بانکها هستند. با خالی کردن خزانه به هر بهانه، دولت نمی تواند در زیر ساختها سرمایه گذاری کند، لذا اشتغال و تولید هردو ضربه می خورند. بهانه آنها واردات کالاهای اساسی است، که این خود باعث سقوط کالاهای داخلی و: نابودی تولید می شود. از همه مهمتر، خرید خارجی(واردات) پورسانت بالایی! به صورت محرمانه برای وارد کننده دارد. که در حسابهای بانکی خارج از کشور واریز می شود. و دوبار خزانه خالی می شود: یکبار برای پرداخت قیمت و هزینه حمل! یکبار هم برای پورسانت وارد کنندگان. گاهی پورسانت وارد کننده، دهها برابر قیمت کالا می شود. زیرا با مکانیزم ارز دولتی: یا دلار سوبسید دار، و بهانه کالاهای اساسی، وارد کنندگان اجناس بنجل و حراجی(مانند ذرتهای آلوده) را وارد می کنند، و هیچ بهایی پرداخت نمی کنند! ولی در ایران بالاتر از قیمت بازار، به عنوان کالای خارجی باکیفیت! به فروش می رسانند.
Confiscation of Swiss banks
The judiciary should find a way to: For more transparency, access to: Iranian accounts abroad. If it is necessary to submit a bill or agreement to parliament, or to assign judges and prosecutors, or to establish a special economic complex in Europe and the United States, or to appoint agents among the economic affiliates of embassies to: Access these accounts. Because, according to statistics, more than $ 80 trillion is the Iranian cash and loan portfolio, which has been held there since the founding of banks in the US or Europe. All the kings of Qajar and Pahlavi have sent antique, gold, coins, and banknotes to or from: to deposit their money on: Swiss banks have received the most. Because you are under the pretext of lending! And keep the secrets of customers, reluctant to submit to the Iranian government, and the accounts are secret. Naturally, when the country needs these sums, the national interest over the interests of individuals or assets! it's advantageus. And you need to make banks accountable and transparent with a certain mechanism in place to prevent anti-Iranian money laundering. More than $ 40 trillion of these proceeds belong to the heirs of the deceased, or the unmarried, who should then be given custody of the Justice Department. And they need to get them back to Iran. Or smooth Iran's debt. Only 10 billion of it is released every year, the whole state budget is insured, and there is no need for oil revenues, and no taxation! The reason for this is not only funding, but also reducing the divisions of the executive and judiciary, and the pressure on the people has decreased and prices have fallen. Because of the high cost, government debt to banks is due to budget deficits. That puts a lot of pressure on the president to increase taxes. This is also mentioned in the report of the Commission on the Production Boom. According to the report, all manufacturing sectors, including agricultural, industrial and traditional, have all been stagnated due to sanctions and exchange rate changes. And they have seen negative growth over the previous year. Overall, all economies are experiencing negative growth. Returning Iranian property from foreign banks, if not even a success, is at least a hindrance! And looters know that: Someday Iran will be able to: pull this money out of their throats and it's not too late. Thus, the government treasury is being emptied: imports are reduced, and the focus on domestic production is increased. Banks are the source of all the misery, cost and inflation in Iran. By dropping the Treasury on any pretext, the government cannot invest in infrastructure, so employment and production are both affected. Their excuse is the import of staples, which in turn causes the collapse of domestic goods and the destruction of production. Most importantly, buy foreign (import) high potential! Confidential for the importer. Deposited in overseas bank accounts. And the coffin is empty twice: once for the price and shipping cost! Once for importers. Sometimes the importer's porcelain is tens of times the price of the commodity. Because with the government's currency mechanism: or subsidized dollars, and excuses for staples, importers buy shoddy goods, and pay no price! But in Iran higher than the market price, as a quality foreign goods! Sell
مصادرة البنوك السويسرية
يجب أن يجد القضاء طريقة ل: لمزيد من الشفافية ، الوصول إلى: الحسابات الإيرانية في الخارج. إذا كان من الضروري تقديم مشروع قانون أو اتفاق إلى البرلمان ، أو تعيين القضاة والمدعين العامين ، أو لإنشاء مجمع اقتصادي خاص في أوروبا والولايات المتحدة ، أو لتعيين وكلاء بين الشركات الاقتصادية التابعة للسفارات من أجل: الوصول إلى هذه الحسابات. لأنه ، وفقًا للإحصاءات ، فإن أكثر من 80 تريليون دولار هي محفظة النقود والقروض الإيرانية ، والتي تم الاحتفاظ بها هناك منذ تأسيس البنوك في الولايات المتحدة أو أوروبا. أرسل جميع ملوك القاجار و الپهلویه، القطع الأثرية والذهبية والعملات المعدنية والأوراق النقدية من وإلى: لإيداع أموالهم على: تلقت البنوك السويسرية أكثر من غيرها. لأنك تحت ذريعة الإقراض! والحفاظ على أسرار العملاء ، ويحجمون عن الخضوع للحكومة الإيرانية ، والحسابات سرية. وبطبيعة الحال ، عندما تحتاج البلاد إلى هذه المبالغ ، فإن المصلحة الوطنية على مصالح الأفراد أو الأصول! لديه ميزة. وتحتاج إلى جعل البنوك مسؤولة وشفافة مع وجود آلية معينة لمنع غسل الأموال ضد إيران. أكثر من 40 تريليون دولار من هذه العائدات هي من ورثة المتوفى ، أو من غير المتزوجين ، الذين يجب أن يحصلوا على رعاية وزارة العدل. وهم بحاجة إلى إعادتهم إلى إيران. أو تخفيف الديون الإيرانية. يتم إصدار 10 مليارات فقط منها كل عام ، يتم تأمين ميزانية الدولة بأكملها ، وليس هناك حاجة لعائدات النفط ، ولا ضرائب! والسبب في ذلك ليس فقط التمويل ، ولكن أيضًا تقليل انقسامات السلطة التنفيذية والقضائية ، كما انخفض الضغط على الأشخاص وتراجعت الأسعار. بسبب التكلفة العالية ، يرجع الدين الحكومي للبنوك إلى عجز الموازنة. هذا يضع الكثير من الضغط على الرئيس يادة الضرائب. وهذا مذكور أيضًا في تقرير لجنة ازدهار الإنتاج. ووفقًا للتقرير ، فإن جميع قطاعات التصنيع ، بما في ذلك اراعة والصناعية والتقليدية ، كانت جميعها راكدة بسبب العقوبات وتغيرات سعر الصرف. وقد شهدوا نموا سلبيا عن العام السابق. بشكل عام ، تشهد جميع الاقتصاديات نمواً سلبياً. إن إعادة الممتلكات الإيرانية من البنوك الأجنبية ، إن لم يكن النجاح ، يشكل عائقًا على الأقل! ويعرف اللصوص أن: يومًا ما ستكون إيران قادرة على: سحب هذه الأموال من حناجرها ولم يفت الأوان بعد. وبالتالي ، يتم إفراغ الخزانة الحكومية: يتم تقليل الواردات ، ويزداد التركيز على الإنتاج المحلي. البنوك هي مصدر كل البؤس والتكلفة والتضخم في إيران. من خلال إسقاط وزارة الخزانة تحت أي ذريعة ، لا يمكن للحكومة الاستثمار في البنية التحتية ، لذلك يتأثر كل من العمالة والإنتاج. عذرهم هو استيراد المواد الغذائية ، والذي بدوره يؤدي إلى انهيار السلع المحلية وتدمير الإنتاج. الأهم من ذلك ، شراء الأجنبية (استيراد) إمكانات عالية! سرية للمستورد. المودعة في الحسابات المصرفية في الخارج. والتابوت فارغ مرتين: مرة واحدة للسعر وتكلفة الشحن! مرة واحدة للمستوردين. في بعض الأحيان يكون الخزف المستورد عشرات أضعاف سعر السلعة. لأنه باستخدام آلية العملة الحكومية: أو الدولارات المدعومة ، والأعذار عن السلع الأساسية ، يقوم المستوردون بشراء البضائع التافهة ، ولا يدفعون أي ثمن! لكن في إيران أعلى من سعر السوق ، كسلع أجنبية ذات جودة! إلى بيع
İsveçrə banklarının müsadirə edilməsi
Məhkəmə yolu tapmalıdır: Daha çox şəffaflıq əldə etmək üçün: Xaricdəki İran hesablarına. Bir qanun layihəsi və ya razılaşmanı parlamentə təqdim etmək və ya hakim və prokurorları təyin etmək, ya da Avropa və ABŞ-da xüsusi bir iqtisadi kompleks yaratmaq və ya səfirliklərin iqtisadi filialları arasında agent təyin etmək lazımdırsa: Bu hesablara daxil olun. Çünki statistikaya görə 80 trilyon dollardan çox ABŞ və ya Avropada banklar qurulandan bəri orada saxlanılan İranın pul və kredit portfelidir. Qacar və Pəhləvi bütün padşahları pullarını yatırmaq üçün antikvar, qızıl, sikkələr və əskinaslar göndərdilər: Ən çox İsveçrə bankları aldı. Çünki borc vermək bəhanəsindəsiniz! İran hökumətinə tamaşa təqdim etməkdən çəkinən müştərilərin sirlərini gizlədir və bu hesablar gizlidir. Təbii ki, ölkəyə bu məbləğlər lazım olduqda, milli maraqlar ayrı-ayrı şəxslərin və ya aktivlərin maraqlarından üstündür! Üstünlüyə malikdir. İran əleyhinə çirkli pulların yuyulmasının qarşısını almaq üçün müəyyən bir mexanizmlə bankları hesabatlı və şəffaf etmək lazımdır. Bu qazancın 40 trilyon dollardan çoxu mərhumun varislərindən və ya Ədliyyə İdarəsinin qəyyumluğuna verilməli olan subay şəxslərdəndir. Onları İrana qaytarmaq lazımdır. Və ya İranın borclarını hamarlaşdırın. Bunun hər il yalnız 10 milyardı sərbəst buraxılır, bütün dövlət büdcəsi sığortalanır, neft gəlirlərinə ehtiyac yoxdur və vergi də yoxdur! Bunun səbəbi təkcə maliyyələşdirmə deyil, həm də icra və məhkəmə orqanlarının bölünmələrinin azalması, insanlara təzyiq azaldı və qiymətlər aşağı düşdü. Baha olmasına görə dövlətin banklara borcu büdcə kəsirləri ilə əlaqədardır. Bu, prezidentə vergilərin artırılması üçün çox təzyiq göstərir. Bu, İstehsal Boomu ilə əlaqədar Komissiyanın hesabatında da qeyd olunur. Hesabata görə, sanksiyalar və məzənnə dəyişikliyi səbəbindən kənd təsərrüfatı, sənaye və ənənəvi bütün istehsal sektorları hamısı durğun vəziyyətə düşmüşdür. Bir əvvəlki ilə nisbətən mənfi artım gördülər. Ümumilikdə, bütün iqtisadiyyatlarda mənfi artım müşahidə olunur. İran əmlakının xarici banklardan geri alınması, hətta bir uğur olmasa da ən azı bir maneədir! Talançılar bunu bilirlər: Bir gün İran edə biləcək: pulları boğazlarından çıxarın və hələ gec deyil. Beləliklə, dövlət xəzinəsi boşaldılır: idxal azalır və yerli istehsala diqqət artırılır. Banklar İrandakı bütün səfalətlərin, xərclərin və inflyasiyanın mənbəyidir. Xəzinədarlığı hər hansı bir bəhanə ilə əldən verməklə hökumət infrastruktura investisiya edə bilməz, buna görə məşğulluq və istehsal hər iki təsirə məruz qalır. Onların bəhanəsi zımbaları idxal etməkdir, bu da öz növbəsində yerli malların dağılmasına və istehsalın məhv edilməsinə səbəb olur. Ən əsası, xarici (idxal) yüksək potensiala sahib olun! İdxalçı üçün məxfi. Xaricdəki bank hesablarında saxlanılır. Xəzinə iki dəfə boş olur: ödəmə və göndərmə üçün bir dəfə! Bir dəfə idxal edənlər üçün. Bəzən idxalçının mənbəyi malın qiymətindən on qat qat olur. Çünki hökumətin valyuta mexanizmi ilə: ya da subsidiya olunmuş dollar və zımbalar üçün bəhanə ilə, idxalçılar yaraşıqlı mallar alırlar və heç bir qiymət ödəmirlər! Ancaq İranda keyfiyyətli bir xarici mal olaraq bazar qiymətindən yüksəkdir! Satilir
قوه قضائیه باید راهی پیدا کند تا برای شفافیت بیشتر بتواند به حسابهای ایرانیان خارج از کشور دسترسی داشته باشد. اگر لازم است لایحه یا موافقتامه به مجلس بدهد و یا به قاضی و بازپرس های زیاد ماموریت بدهد و یا یک مجتمع اقتصادی ویژه در اروپا و امریکا ایجاد کند و یا در میان وابستگان اقتصادی سفارت خانه ها مامورانی را معرفی کند تا بتواند به این حسابها دسترسی پیدا کند. زیرا براساس آمار موجود بیش از 80ترلیون دلار مجموعه دارایی نقدی و امانی ایرانیان است که از ابتدای تاسیس بانکها در آمریکا یا اروپا در انجا نگهداری می شود. کلیه پادشاهان قاجار و پهلوی برای گشت و گذار در فرنگ و تحصیل آقازاده هایشان عتیقه جات و طلا و سکه و اسکناس فراوانی را در انجا فرستاده و به حساب واریز کرده اند.بانکهای سوئیس که بیشترین دریافت را داشته اند. زیرا به بهانه امانت داری! و حفظ اسرار مشتریان از ارائه عملکرد به دولت ایران خو داری می کند و حسابها درواقع سری هستند. طبیعی است وقتی کشور نیاز به این مبالغ دارد منافع ملی بر منافع اشخاص یا اموات! برتری دارد و باید با سازوکاری معین بانکها را وادار به پاسخگویی و شفاف سازی نمود تا از پولشویی های ضد ایرانی جلوگیری به عمل اید. بیش از 40تریلیون دلار از این درآمدها متعلق به افراد فوت شده بلا وارث یا بلاصاحب است که در اینحالت در اختیار سرپرستی دادگستری باید قرار گیرد و لازم است تا آنها را به ایران بگردانند و یا در انجا به کالا تبدیل تبدیل یا بدهیهای ایران را صاف کنند. فقط 10میلیارد آن هر سال آزاد شود کل بودجه کشور بیمه شده و نیازی به در امد های نفتی و اخذ مالیات نیست! دلیل ادامه این کار نه تنها تامین بودجه است بلکه باعث کاهش فشار بر مردم شده و قیمت ها را پایین می اورد. زیرا دلیل عمده گرانی بدهی دولت به بانکها و داشتن کسری بودجه است که فشار روانی افزایش مالیاتها را بدنبال دارد. در گزارش کمیسیون رونق تولید نیز به این موضوع اشاره شده. براساس این گزارش همه بخش های تولیدی اعم از کشاورزی و صنعتی و سنتی همه بخاطر تحریم ها و تغییرات نرخ ارز دچار رکود شده اند. ونسبت به سال قبل رشد منفی داشته اند که در مجموع همه اقتصاد رشد منفی پیدا می کند. اقدام به برگرداندن اموال ایران از بانکهای خارجی اگر حتی به نتیجه هم نرسد لا اقل این ترس را بوجود می اورد تا بران اضافه نشود! و غارتگران بیت المال بدانند که روزی ایران فقط خواهد شد و این پولها را از گلوی انها بیرون می کشد و آن روز دیر نیست. لذا جلوی خالی شدن خزانه دولت گرفته می شود. واردات کاهش می یابد و توجه به تولید داخلی بیشتر می شود. زیرا بانکهای خارجی سرمنشا تمام بدبختی ها و گرانی ها و تورم در ایران هستند. با خالی کردن خزانه به هر بهانه، دولت نمی تواند در زیر ساختها سرمایه گذاری کند لذا اشتغال و تولید هردو ضربه می خورند. از ان طرف برای بهانه تراشی هم شده برخی کالاها وارد کشور می شود تا جای این دلارها را پر کند که این خود باعث سقوط کالاهای داخلی و نابودی تولید می شود. و از همه مهمتر هر خرید خارجی پورسانت بالایی به صورت محرمانه برای وارد کننده دارد که بازهم در حسابهای بانکی خارج از کشور واریز می شود یعنی با خرید هر کالای خارجی دوبار خزان خالی می شود یکبار برای پرداخت قیمت و هزینه حمل و یکبار هم برای پورسانت وارد کنندگان. گاهی پورسانت وارد کننده دهها برابر قیمت کالا می شود. زیرا با مکانیزم ارز دولتی یا دلار سوبسید دار و بهانه کالاهای اساسی، وارد کنندگان اجناس بنجل و حراجی را وارد می کنند و هیچ بهایی پرداخت نمی کنند ولی در ایران بالاتر از قیمت بازار به عنوان کالای خارجی باکیفیت به فروش می رسانند
دکتر بعنوان رئیس جمهور گاهگاهی اقدام به تفسیر قران یا روایت می کند که البته برخی از انها تفسیر به رای است یعنی در هیچ منبع تفسیری یا روایی از ان یاد نشده است. مانند اینکه ایشان می گوید با پیمان شکنان دوبار پیمان می بسته است. واز اینکه ساده لوح باشد ناراحت نبود. ایشان حتی در تفسیر قانون اساسی نیز خودرای است و شورای نگهبان را به عنوان متولی تفسیر قانون قبول ندارد. وی در مورد فتاوای رهبری نیز تشکیک می کند. مثلا در جایی که می گوید اگر مصالح کشور اقتضا کند با هر کسی پای میز مذاکره می نشینیم. در حالیکه مذاکره از سوی رهبری یعنی مجتهد جامع الشرایط واجب الاطاعه مذاکره منع شده و ایشان صراحتا فرموده که با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد. این صخنان ایشان دو حالت دارد. اول اینکه خود را مجتهد جامع الشرایط و برتر از رهبری می داند. و میتواند شخصا منافع ملت را تنشخیص دهد و راسا هم اقدام کند. که این امر هم ایراد قانونی دارد و هم شرعی. ایراد قانونی آن است که رئیس جمهور مسدول اجرای قانون اساسی است نه تفسیر و تبیین آن. یعنی همانطور که از نامش پیداد است رئیس قوه مجریه است. حتی اگر تشخیص و یا تفسیری هم داشته باشد باید به مجمع تشخیص مصلحت اراوه کند نه اینکه راسا آن را اعلام کند کهمعنی دیگر این کار یعنی کودتا برعلیه نظام است کودتا برعلیه قانون اساسی و برعلیه رهبری نظام. وکنار گذاشتن اصل 110قانون اساسی. و یا رهبری و ولی فقیه خود خوانده شدن. که با گفته جدید او تطابق کامل دارد که در صدا و سیما هم پخش شد: وی گفته در آینده من هستم و به آنها خواهم گفت! این حرف نشان از برنامه ریزی برای رهبر شدن خودش را بیان می کند چون ریاست جمهوری ایشان که دوسال دیگر تمام می شود و نمی تواند دوباره شرکت کند. اما احتمال دومی که داده می شود آن است که ایشان خود را مجتهد و ولی فقیه نمی داند بلکه کس دیگری را ولی فقیه می داند که این آیات و روایات را از انها استفاده می کند. که طبیعتا کسی غیر از رهبری و یا فقهای شورای نکهبان و مراجع تقلید قم خواهد بود زیرا هیچکدام از انها چنین فتوایی را نداده اند و چنین تفسیر هایی ندارند. این موضوع هم مثل موضوع اول کودتای ضد قانونی است. زیرا آن شخص در قانون اساسی جایگاهی ندارد ولی جکماو نافذ و دستور او برای آقای رئیس جمهور لازم الاجرا است. حدس اولیه آقای خاتمی است چرا که ایشان در پایان سخنان خود به آقای خاتمی سلام دادند یعنی به اعتبار ایشان چنین حرفهایی را زده است. و شاید هم اقای صانعی باشد. در اینکه این دونفر مجتهد جامع الشرایط و لازنم الاتباع هستند مناقشه ای نیست ولی باید راه قانونی طی کند. یعنی آقای خاتمی یا صانعی را مجلس خبرگان به رهبری برگزیند. و یا اجماع علما بر آنها واقع شود. که اگر اولی باشد حکم قانونی پیدا می کنند ولی در دومی حکم قانونی ندارند بلکه حکم شرعی بران مترتب می شود در غیر این صورت برنامه ریزی برای نابودی قانون اساسی محسوب می شود.
اومانیسم شیعه باعث شده، تا همه ادیان و مذاهب ارج و قرب داشته باشند، و برای ماندگاری خود بکوشند. برخلاف اومانیسم اسلامی، او مانیسم غربی، خود را در مقابل خدا و دین قرارداد، بنابر این همه را سرکوب کرد. اومانیسم شیعه هم در قران و هم، در کلام معصومین است. حضرت علی به مالک اشتر می نویسد: مردم دودسته هستند یا با تو، همدین هستند یا همنوع! بنابر این برای حاکم اسلامی همینکه موجودی به نام انسان است، باید از او حمایت کند، و حقوق او را محترم بشمارد. استاد علیدوست در یازدهمین دور گفتگوی دینی، در سازمان ارتباطات، از این موضوع بعنوان برادری بین دینداران و بی دینان، که 13بار در قران آمده یاد می کند. معصومین ما هم گفته اند که: هیچکس را برتر از خود ندانید! یعنی حتی اگر یک کافر و بی دین را هم دیدید، نگویید من از او بهترم زیرا که: از عاقبت کار و باطن آن ها مطلع نیستید. از این رو شیعیان به حکم امامان خود، همه را از خود بهتر می دانند، و هیچ نیت بدی در مورد آنان ندارند. این امر باعث می شود در حکومت شیعه، همه انسانها بر عقاید خود بمانند. مرزهای همدیگر را بشناسند و: با احترام متقابل رفتار نمایند. به همین جهت اگر امروز آمریکا یا اروپا، خود را مقتدر می داند و بقیه را سرکوب می کند، همین امر باعث سقوط آنها شده. و اگر یک آمار گیری درستی از جهان شود، خواهند دید که درکل جهان، فقط یک درصد به این روش آنها اعتماد دارند! 99درصد مردم دنیا، تابع جمهوری اسلامی ایران هستند. زیرا جمهوری اسلامی، زبان و قومیت و مرز های انها به رسمیت می شناسد، و بر تمامیت ارضی آنها تکیه دارد. در حالیکه اسرائیل، آمریکا و آل سعود(نماد زور وزر وتزویر) اشغالگر و سرکوبگر هستند. اسرائیل فلسطین را اشغال کرده، آل سعود یمن جنوبی را، آمریکا افغانستان را. و هرسه به یک روش، مردم را قتل عام می کنند: تا مالک سرزمین آنها شوند. نه تنها امروز این حاکمیت معنوی ایران، برجهان وجود دارد، بلکه از گذشته هم به همین شکل بوده. کورش کبیر و داریوش از ابتدا، با همه قومیت ها و ادیان به برابری رفتار می کردند. که البته این کار برای برخی ها، ناشناخته بود و آن را مانند ضدانقلاب های ایران، حاکی از ضعف و فروپاشی آن می دانستند. در حالیکه مردم دنیا از قدیم هم، طرفدار کسانی بودند که در امور داخلی، قومی و مذهبی انها دخالت نکند. این حالت در دوران عباسیان یا امویان، کمرنگ شده بود و آنها عرب را برعجم ترجیح می دادند.(که ائمه شیعه مانع شدند) زیرا، پیامبر فرموده بود بین سید قرشی(کورشی) و: سیاه حبشی (افریقایی) هیچ فرقی نیست. قران هم می فرماید: هیچ فرقی بین انسانها نیست. اگر هم می خواهید فرقی بگذارید(بیشتر احترام کنید)، به افراد متقی ومردمدار نمره بیشتری بدهید. این افراد همانهایی هستند که همه مردم را دوست دارند، و دیگران را از خود بهتر می دانند. لذا هیچ جنگی پیش نمی اید. جنگ زمانی بوجود می آید که شخصی، خود را بهتر از دیگران بداند! و خواهان سهم زمین بیشتر، ثروت بیشتر و قدرت بالاتر است. علاوه بر اینها از لحاظ تئوری هم، شیعه باعث شده که همه ادیان و مذاهب حفظ شوند. تا قبل از نزول قران ادیان الهی، به فراموشی سپرده شده، یا دچار تخریف شده بودند. ایرانیان یکتاپرست، به آتش پرست تبدیل شده بودند! مسیحیان صلح جو به مان رومی تغییر شکل داده، یهودیان قوم برتر، به انسان های نزولخوار ومالدوست و جادوگر. قران که نازل شد، واقعیت عقاید آنها را تذکر داد، تصفیه نموده، سره را از ناسره جدا کرد. و اسرائیلیات را افشا نمود. درواقع تذکرات تاریخی، یا قصه های قرانی برای آن بود که: ادیان از خرافه رهایی یابند.
Shiite factor in the survival of religions and religions
Shiite humanism has made all religions and religions worthy of worship and strive for their survival. Contrary to Islamic humanism, he opposed Western Manism in the face of God and religion, thus suppressing them all. Shi'a humanism is in both the Qur'an and the word of the innocent. Imam Ali writes to Malik Ashtar: People are in love with you, they are sympathizers with you or they are with you! Therefore, for the Islamic ruler to be a human being in the name of man, he must support him, and respect his rights. Professor Alidost in the eleventh round of religious dialogue at the Communications Organization mentions this as a brotherhood between the religious and the non-religious, which has been mentioned in the Koran 13 times. Our innocents have also said: Do not make anyone superior to yourself! That is, even if you see an infidel and a non-believer, do not say I am better than him because: You are not aware of the end of their work. Therefore, the Shiites, according to their Imams, know everyone better than themselves, and have no ill intentions about them. This makes all Shiites in the Shiite regime hold their own beliefs. Know each other's boundaries and: Treat each other with respect. So if America or Europe today finds itself strong and oppresses the rest, it will bring them down. And if a proper census of the world is made, they will find that only one percent trust the world in this way! 99% of people in the world belong to the Islamic Republic of Iran. Because the Islamic Republic recognizes their language, ethnicity and borders, and relies on their territorial integrity. Israel, America and Al Saud () are occupiers and oppressors. Israel occupies Palestine, Al Saud in southern Yemen, America in Afghanistan. And they are killing the people in one way or another: to own their land. Not only does this spiritual rule of Iran exist in the world today, it has been the same in the past. From the beginning, Cyrus the Great and Darius were treated with equality by all ethnicities and religions. To some, this was unknown to some, and they regarded it as weakening and collapsing like the Iranian counter-revolution. Whereas the people of the world have long favored those who did not interfere in their internal, ethnic and religious affairs. This was diminished in the era of the Abbasids or Umayyads, and they preferred the Arabs over the Najm (which the Shiite imams were forbidden) because the Prophet had said there was no difference between Sayyid Qureshi (Kursi) and: Black Ibn (African). The Koran also says: There is no difference between humans. If you also want to make a difference (respect more), give more people and business people a higher score. These people are the ones who love all people, and know others better than themselves. So you have no wars. War is when someone knows themselves better than others! And it wants more land share, more wealth and more power. In addition, theoretically, the Shia have preserved all religions. They had been forgotten, or distorted, before the fall of the Qur'an. The monotheistic Iranians had become ardent! The pacifist Christians were transformed into Roman invaders, superior Jewish people, into despicable and wicked men. The Qur'an, which was revealed, reminded them of the reality of their beliefs, purified them, and separated them from Nazareth. And he exposed Israel. In fact, historical reminders, or Qur'anic stories, were for: Religions to get rid of superstition.
عامل شيعي في بقاء الديانات والأديان
لقد جعلت النزعة الإنسانية الشيعية جميع الديانات والأديان جديرة بالعبادة والسعي من أجل بقائها. على عكس النزعة الإنسانية الإسلامية ، عارض النزعة الغربية في وجه الله والدين ، وبالتالي قمعها جميعًا. الإنسانية الشيعية في كل من القرآن وكلمة الأبرياء. يكتب الإمام علي لمالك عشتار: الناس في حبك ، إنهم متعاطفون معك أو هم معك! لذلك ، لكي يكون الحاكم الإسلامي إنسانًا باسم الإنسان ، يجب عليه دعمه واحترام حقوقه. يذكر البروفيسور ألدوست في الجولة الحادية عشرة للحوار الديني في منظمة الاتصالات هذا كإخوة بين الديني وغير الديني ، والذي ظهر في القرآن 13 مرة. لقد قال أبرياءنا أيضًا: لا تجعل أحدًا متفوقًا على نفسك! هذا ، حتى لو رأيت كافرًا وغير مؤمنًا ، لا تقل إنني أفضل منه لأنه: أنت لست على علم بنهاية أعمالهم. لذلك ، فإن الشيعة ، حسب إمامهم ، يعرفون الجميع أفضل من أنفسهم ، وليس لديهم نوايا سيئة عنهم. هذا يجعل كل الشيعة في النظام الشيعي يحملون معتقداتهم الخاصة. تعرف حدود بعضهم البعض و: تعامل مع بعضها البعض باحترام. لذلك إذا وجدت أمريكا أو أوروبا اليوم نفسها قوية وتضطهد البقية ، فسوف تسقطهم. وإذا تم إجراء تعداد مناسب للعالم ، فسيجدون أن واحد بالمائة فقط يثق في العالم بهذه الطريقة! 99 ٪ من الناس في العالم ينتمون إلى جمهورية إيران الإسلامية. لأن الجمهورية الإسلامية تعترف بلغتها وعرقها وحدودها وتعتمد على سلامتها الإقليمية. إسرائيل وأمريكا وآل سعود () هم المحتلون والمضطهدين. تحتل إسرائيل فلسطين ، آل سعود في جنوب اليمن ، أمريكا في أفغانستان. وهم يقتلون الناس بطريقة أو بأخرى: لامتلاك أرضهم. لا توجد هذه القاعدة الروحية لإيران فقط في العالم اليوم ، بل كانت هي نفسها في الماضي. من البداية ، تم التعامل مع سايروس الكبير وداريوس على قدم المساواة من قبل جميع الأعراق والديانات. بالنسبة للبعض ، لم يكن هذا معروفًا للبعض ، واعتبروه ضعيفًا وينهار مثل الثورة الإيرانية المضادة. في حين أن شعوب العالم تفضل منذ فترة طويلة أولئك الذين لم يتدخلوا في شؤونهم الداخلية والعرقية والدينية. لقد تضاءل هذا في عهد العباسيين أو الأمويين ، وكانوا يفضلون العرب على النجم (الذي حرمه الأئمة الشيعة) لأن النبي قال إنه لم يكن هناك فرق بين السيد قريشي (الكرسي) و: ابن أسود (الأفريقي). القرآن يقول أيضا: لا يوجد فرق بين البشر. إذا كنت ترغب أيضًا في إحداث تغيير (الاحترام أكثر) ، فامنح المزيد من الأشخاص ورجال الأعمال درجة أعلى. هؤلاء الناس هم الذين يحبون كل الناس ، ويعرفون الآخرين بشكل أفضل من أنفسهم. لذلك ليس لديك حروب. الحرب هي عندما يعرف شخص ما أفضل من الآخرين! ويريد المزيد من حصة الأرض ، المزيد من الثروة والمزيد من القوة. بالإضافة إلى ذلك ، نظريا ، حافظ الشيعة على جميع الأديان. لقد تم نسيانها أو تشويهها قبل سقوط القرآن. أصبح الإيرانيون التوحيد متحمسين! تم تحويل المسيحيين المسالمين إلى غزاة رومانيين ، شعب يهودي متفوق ، إلى رجال حقير وأشرار. ذكّرهم القرآن ، الذي كشف ، بواقع معتقداتهم ، وطهّرهم وفصلهم عن الناصرة. وكشف اسرائيل. في الواقع ، كانت التذكيرات التاريخية ، أو القصص القرآنية ، موجهة إلى: الأديان للتخلص من الخرافات.
Dinlərin və dinlərin yaşamasında şiə amili
Şiə humanizmi bütün dinləri və dinləri ibadətə layiq etdi və yaşamaları üçün səy göstərdi. İslam humanizminin əksinə olaraq, Tanrı və din qarşısında Qərb Manizminə qarşı çıxdı və bununla hamısını sıxışdırdı. Şiə humanizmi həm Quranda, həm də günahsızların sözlərindədir. İmam Əli Malik Əştara yazır: İnsanlar sizə aşiqdirlər, sizinlə rəğbət bəsləyirlər və ya sizinlədirlər! Buna görə İslam hökmdarı insan adına bir insan olması üçün onu dəstəkləməli və hüquqlarına hörmət etməlidir. Rabitə Təşkilatında dini dialoqun on birinci turunda professor Alidost bunu Quranda 13 dəfə ortaya çıxan dindar və qeyri-din arasındakı bir qardaşlıq olaraq xatırladır. Günahsızlarımız da demişlər: Heç kəsi özündən üstün etmə! Yəni bir kafir və kafir görsən də, mən ondan daha yaxşı olduğumu demə, çünki: Onların işlərinin bitməsindən xəbərsizsən. Buna görə şiələr, İmamlarına görə hər kəsi özlərindən daha yaxşı tanıyırlar və onlar haqqında pis niyyətləri yoxdur. Bu, şiə rejimindəki bütün şiələrin öz inanclarını saxlamasına məcbur edir. Bir-birinizin sərhədlərini bilin və: Bir-birinizə hörmətlə davranın. Beləliklə, bu gün ABŞ və ya Avropa özünü güclü hesab etsə və başqalarına təzyiq edərsə, onları aşağı salacaqdır. Dünyada lazımi siyahıyaalma aparılsa, yüzdə birinin dünyaya bu şəkildə güvəndiyini taparlar! Dünyadakı insanların 99% -i İran İslam Respublikasına aiddir. Çünki İslam Respublikası onların dilini, etnik mənsubiyyətini və sərhədlərini tanıyır və ərazi bütövlüyünə güvənir. İsrail, Amerika və Əl Səud (Vəziristanın simvolu) işğalçı və zalımdır. İsrail Fələstini, Yəmənin cənubundakı Əl Səudu, Amerikanı Əfqanıstanda işğal edir. Və xalqı bu və ya digər şəkildə öldürürlər: torpaqlarına sahib olmaq. İranın bu mənəvi qaydası bu gün dünyada mövcud deyil, keçmişdə də eyni olmuşdur. Əvvəldən Böyük Kir ilə Darıya bütün etniklər və dinlər tərəfindən bərabərlik göstərildi. Bəzilərinə bu bəzilərinə məlum deyildi və onlar İranın əks-inqilabı kimi zəifləyən və dağılma kimi qəbul etdilər. Halbuki dünya xalqları öz daxili, etnik və dini işlərinə qarışmayanlara çoxdan üstünlük verirlər. Bu, Abbasilər və ya Əməvilər dövründə azaldı və onlar Nəcmdən (şiə imamlarının qadağan olunduğu) üstün olaraq ərəbləri üstün tutdular, çünki Peyğəmbər, Seyyid Qurehi (Kursi) ilə: Qara İbn (Afrika) arasında heç bir fərq olmadığını söylədi. Quran da buyurur: İnsanlar arasında heç bir fərq yoxdur. Ayrıca dəyişiklik etmək (daha çox hörmət etmək) istəyirsinizsə, daha çox insan və iş adamlarına daha yüksək bir nəticə verin. Bu insanlar hər kəsi sevir və başqalarını özlərindən daha yaxşı tanıyanlardır. Beləliklə, müharibələriniz yoxdur. Bir insan özünü başqalarından daha yaxşı tanıdığı zaman bir müharibə gəlir! Və daha çox torpaq payı, daha çox sərvət və daha çox güc istəyir. Bundan əlavə, nəzəri cəhətdən şiələr bütün dinləri qoruyub saxlamışlar. Quran yıxılmazdan əvvəl unudulmuş və ya təhrif edilmişdir. Təkallahlı İranlılar qızışdılar! Sülhsevər xristianlar Roma işğalçılarına, üstün yəhudilərə, səfeh və cadu adamlarına çevrildilər. Nazil olan Quran, inanclarının gerçəkliyini xatırlatdı, onları saflaşdırdı və Nazaretdən ayırdı. Və İsraili ifşa etdi. Əslində tarixi xatırlatmalar və ya Quran hekayələri: Dinlər xurafatdan qurtulmaq üçün idi
اول از همه دانایی خود را بالا ببریم، تا بدانیم چه کار هایی می توانیم انجام دهیم. دوم خداشناسی خود را تقویت کنیم، تا بدانیم خدا چه امکاناتی به ما داده یا می دهد. بعد هم شیطان را گول بزنیم و سرکار بگذاریم! چون بهر حال ما اشرف مخلوقاتیم، نباید همیشه حالت تدافعی داشته باشیم، تا شیطان نقشه بکشد و ما آن را خنثی کنیم. بلکه از عقل و دانایی خود استفاده کرده، او را قال بگذاریم. مثلا وقتی اذان می گویند، به شیطان بگوییم: از وسوسه های توتشکر می کنیم! ولی بریم دو دقیقه جواب تلفن خدا را بدیم برگردیم! به همین سادگی! چون وقتی نماز بخوانی، یعنی بینی او را به خاک مالیدی، اما اگر نروی معلوم می شود: او تو را سرکار گذاشته! باید بدانیم که ما سه مرحله حیات داریم. عالم ذر عالم دنیا و عالم عقبا ( شامل برزخ و قیامت) در عالم ذر، مانند طرحی در ذهن طراح هستیم. خداوند می خواهد ما را حلق کند، لذا با ما صحبت می کند و راهنمایی می کند و: می گوید دنیا رفتی چکار کن، و از ما تعهد می گیرد که غیر از او کسی را خدا ندانیم. در عالم دنیا برخلاف همه موجودات، به ما اجازه تفکر و خلاقیت و تخیل می دهد. در دنیای وسیعی تخیل می کنیم، فکر خود را به هرشکلی بخواهیم جولان می دهیم. اما آن را نمی توانیم اجرایی کنیم. فقط برخی از انها را به اراده خود، می توانیم تغییر و تبدیل کنیم. به همین جهت باید در محدوده ماده حرکت کنیم، از چیزهایی که وجود دارد استفاده کنیم، یا آنها را تغییر شکل دهیم. ولی این تمرینی است برای دنیای باقی. در دنیای باقی هر فکری به ماده تبدیل می شود. یعنی هر نیت و خواست ما، ظاهر و بیرون هم تجسم پیدا می کند. مثلا شما میوه دوست دارید و آن را آرزو می کنید. بلافاصله آن میوه حاضرمی شود، خیالی هم نیست یعنی شما می خورید، و لذت می برید. برای همین است که نعمات خدا برای مومنان نامحدود است. یعنی از قبل محدود نشده بلکه: به اراده و خواست و آرزوی (ممایشتهون) انسان، قابل ایجاد است. فرض کنید به شما گفته اند نماز بخوانید. این نماز روز قیامت در مقابل شما مجسم می شود. مثل این است که هر نماز شما، یک انسان شده است. اگر در نماز دقت کردید و: کامل و به موقع بجا اوردید، آن شخض کامل و زیبا در جلوی شما مجسم می شود، و شما از دیدن آن شاد می شوید. و برعکس اگر با بی حوصلگی، نماز خوانده باشید، مخلوق شما ناقص الخلقه بوده، برخی ازاعضا را ندارد و یا: بصورت زشتی از بدنش آویزان است، که شما از دیدن او ناراحت می شوید، و ارزو می کنید یکبار دیگر به دنیا برگردید، و همه نماز ها را درست کنید!(یوم الحسره)بنابر این دنیای فعلی، عالم ذر مخلوقات شما است. و شما با خلق این آثار (یعنی عمل به دستورات الهی) جایگاه خود را ارتقا می بخشید. هرچه درجات شما پایین تر باشد، عذاب و حسرت شما بیشتر می شود. مثلا اگر فقط یکبار نماز خوانده باشید، می بینید همه افراد دیگر بالاتر ازشما هستند، پس انسان از سوی خدا، خالقیت را به نسبت اعمال خوب خود، به ارث می برد و جانشین او، در زمین می شود تا بر مردم و: موجودات دیگر تصرف کند( انها را به میل خود اداره کند) و: به این وسیله ضریب توسعه جهان بسیار بالاتر می رود. زیرا همانطور که خداوند در حال آفرینش است (کل یوم هو فی شان) بنداگان خاص هم در حال توسعه جهان، قدم بر می دارند به همین جهت، خداوند برخی جاها با ضمیر ما (انا لموسعون) می فرماید: ما جهان را توسعه می دهیم. خلقت های بشر در ادامه خلقت های خود محسوب میکند. تا جهان یکپارچه در حال تکامل باشد و سررشته همه امور در دست او باشد پس اسنان به دنیا آمده تا خلاقیت آموخته و از معصیت دوری کند. تا خلاقیت او در حهت مع نباشد.
Deceive the devil!
First of all, raise your knowledge to know what we can do. Second, strengthen our theology to know what God has or gives us. Then deceive the devil and put him to work! Because we are Ashraf Creatures, however, we must not always be defensive, in order that Satan may plan and thwart us. Rather use our wisdom and let him know. For example, when they say azan, say to the devil: We thank you for the temptations! But let's go back to God for two minutes! simply! Because when you pray, it means rubbing his nose with his nose, but if it turns out: He put you to work! We need to know that we have three stages of life. The Universe of the Universe The Universe of the World and the Universe of the Universe (including Purgatory and the Resurrection) in the universe of the zodiac are like a design in the mind of the designer. God wants us to be horny, so he talks to us and guides us: He says, "Do what the world has to do, and He will make us not know Him as God except Him." Unlike all creatures in the world, it allows us to think, to be creative and to imagine. In the vast world of imagination, we flaunt our thinking in any way we can. But we can't do it. Only some of them can be transformed at will. So we have to move within the range of matter, use the things that exist, or reshape them. But this is an exercise for the rest of the world. In the rest of the world, every thought becomes matter. That is, whatever our intentions and desires, appear and exterior. For example, you like and wish the fruit. Immediately, that fruit is ready, not fanciful, meaning you eat, and enjoy. That is why God's blessings are unlimited for believers. That is, it is not restricted in advance but: it is possible to the will and desire of man. Suppose you were told to pray. This is the Day of Judgment in front of you. It is like every prayer you have become a human. If you look carefully at the prayer and: Complete it in a timely manner, that perfect and beautiful doom will appear in front of you, and you will be glad to see it. And on the contrary, if you have prayed with impatience, your creature is incomplete, lacks some organs, or: hangs ugly on its body, you are saddened to see it, and wish to return to the world once more, And make all prayers! (Yum al-Hasraah) So the present world is the world of your creatures. And you are upgrading your place by creating these works (that is, following the commandments of God). The lower your rank, the greater your agony and regret. For example, if you have only prayed once, you see that all other people are above you, so man inherits from God the creature in relation to his good deeds, and his successor is on earth to rule over people and other creatures. To conquer (to govern them at will) and: by this the coefficient of development of the world goes much higher. Because as God is creating (the whole of Yom Ho Fi Shan) special slaves are also developing in the world, so God sometimes says to us (Anna Lemosun): We develop the world. Human creations continue to be their creations. Until the unified world is evolving and he has everything in his hands. Until his creativity is in reverse.
خداع الشيطان!
بادئ ذي بدء ، ارفع من معرفتك لمعرفة ما يمكننا القيام به. ثانياً ، عزز لاهوتنا لنعرف ما لدى الله أو يعطينا. ثم خداع الشيطان ووضعه في العمل! لأننا أشرف مخلوقات ، ومع ذلك ، يجب ألا نكون دائماً دفاعيين ، حتى يخطط لنا الشيطان ويحبطنا. بدلا من استخدام حكمتنا واسمحوا له أن يعرف. على سبيل المثال ، عندما يقولون آذان ، قل للشيطان: نشكرك على الإغراءات! ولكن دعنا نعود إلى الله لمدة دقيقتين! الامر بهذه البساطة! لأنه عندما تصلي ، فهذا يعني فرك أنفه ، ولكن إذا انتهت القوة: فقد وضعك في العمل! نحتاج أن نعرف أن لدينا ثلاث مراحل من الحياة. الكون من الكون كون العالم وكون الكون (بما في ذلك المطهر والقيامة) في الكون من البروج تشبه التصميم في ذهن المصمم. الله يريدنا أن نكون قرنيين ، لذلك يتحدث إلينا ويوجهنا: يقول: "افعل ما يجب أن يفعله العالم ، وسيجعلنا لا نعرفه كله إلا الله". على عكس جميع المخلوقات في العالم ، فإنه يسمح لنا بالتفكير والإبداع والتخيل. في عالم الخيال الواسع ، نتباهى بتفكيرنا بأي طريقة ممكنة. لكن لا يمكننا القيام بذلك. يمكن تحويل بعض منهم فقط في الإرادة. لذلك علينا أن نتحرك ضمن نطاق المادة ، ونستخدم الأشياء الموجودة ، أو نعيد تشكيلها. لكن هذا تمرين لبقية العالم. في بقية العالم ، يصبح كل فكر مسألة. هذا هو ، بغض النظر عن نوايانا ورغباتنا ، تظهر والخارج. على سبيل المثال ، تريد وترغب في الفاكهة. على الفور ، هذه الفاكهة جاهزة وليست خيالية ، مما يعني أنك تأكل وتستمتع بها. هذا هو السبب في أن بركات الله غير محدودة للمؤمنين. بمعنى أنه غير مقيد مسبقًا ولكن: من الممكن إرادة الإنسان ورغبته. افترض أنه قيل لك أن تصلي. هذا هو يوم القيامة أمامك. إنها مثل كل صلاة أصبحت إنسانًا. إذا كنت تهتم بالصلاة و: أكملها في الوقت المناسب ، فسوف تتجسد تلك الهلاك التام والجميل أمامك ، وستكون سعيدًا برؤيتها. وعلى العكس من ذلك ، إذا كنت قد صليت بفارغ الصبر ، فإن مخلوقك غير مكتمل ، أو يفتقر إلى بعض الأعضاء ، أو: معلق بشع على جسده ، فأنت محزن لرؤيته ، وترغب في العودة إلى العالم مرة أخرى ، وصنع كل الصلوات (يوم الحسرة) لذا فإن العالم الحالي هو عالم مخلوقاتك. وأنت تقوم بترقية مكانك من خلال إنشاء هذه الأعمال (). كلما انخفضت رتبتك ، زادت معاناتك وأسفك. على سبيل المثال ، إذا كنت قد صليت مرة واحدة فقط ، فسترى أن جميع الناس الآخرين فوقك ، لذلك يرث الإنسان من الله المخلوق فيما يتعلق بأعماله الصالحة ، وخلفه على الأرض للحكم على الناس والمخلوقات الأخرى. لقهر () و: بهذا يكون معامل تطور العالم أعلى بكثير. لأن الله يخلق (كل يوم هو في شان) عبيد خاصون يتطورون أيضًا في العالم ، لذلك يقول لنا الله أحيانًا (آنا لموسعون): نحن نطور العالم . تستمر إبداعات الإنسان في أن تكون إبداعاتها. حتى يتطور العالم الموحد وهو المسؤول عن كل شيء ، لذلك ولد إيسان لتعلم الإبداع وتجنب الخطيئة. حتى إبداعه في الاتجاه المعاكس.
Şeytanı aldat!
Əvvəlcə nə edə biləcəyimizi bilmək üçün biliklərinizi artırın. İkincisi, Allahın bizə verdiyi və ya verdiyini bilmək üçün ilahiyyatımızı gücləndirin. Sonra şeytanı aldadıb işə qoy! Biz Əşrəf məxluqlar olduğumuz üçün, Şeytanın bizi planlaşdırması və qarşısını alması üçün həmişə müdafiə olunmamalıyıq. Əksinə müdrikliyimizdən istifadə edin və ona bildirin. Məsələn, azan deyəndə şeytana deyin: Sınaqlara görə təşəkkür edirik! Ancaq iki dəqiqə Allaha qayıdaq! Bu çox sadədir! Çünki dua edərkən burnunu ovuşdurmaq deməkdir, amma güc çıxırsa: səni işə salıb! Həyatın üç mərhələsi olduğunu bilməliyik. Bürc aləmindəki Kainat Dünyası və Kainat Kainatı (Purgatory və Dirilmə daxil olmaqla) dizaynerin düşüncəsində bir dizayn kimidir. Allah bizim dəli olduğumuzu istəyir, buna görə də bizimlə danışır və bizə rəhbərlik edir: "Dünyanın nə etdiyini edin və O, Onu Allahdan başqa Allah olaraq tanımamağımızı təmin edəcək" deyir. Dünyadakı bütün varlıqlardan fərqli olaraq, düşünməyə, yaradıcı olmağa və xəyal etməyə imkan verir. Möhtəşəm xəyal dünyasında, düşüncəmizi əlimizdən gələni edə bilərik. Ancaq bunu edə bilmirik. Yalnız bəzilərinin istəyi ilə çevrilə bilər. Beləliklə, maddənin əhatəsində hərəkət etməli, mövcud olanları istifadə etməli və ya onları yenidən dəyişdirməliyik. Ancaq bu, dünyanın qalan hissəsi üçün bir məşqdir. Dünyanın qalan hissəsində hər düşüncə maddə olur. Yəni niyyətimiz və istəklərimiz nə olursa olsun, zahir və xarici olur. Məsələn, xoşunuza gəlir və meyvəni arzulayırsınız. Dərhal, bu meyvə hazırdır, xəyali deyil, yəni yeməyiniz və ləzzət aldığınız deməkdir. Buna görə möminlər üçün Allahın nemətləri hədsizdir. Yəni, əvvəlcədən məhdudlaşmır, ancaq: insanın istəyi və istəyi ilə mümkündür. Tutaq ki, dua et. Bu, qarşınızdakı Qiyamət günüdür. İnsana çevrilən hər namaz kimidir. Namazı diqqətlə nəzərdən keçirsəniz və: Vaxtında tamamlayın, bu mükəmməl və gözəl bir əzab qarşınızda görünəcək və buna şad olacaqsınız. Və əksinə, səbirsizliklə dua etmisinizsə, varlığınız yarımçıqdır, bəzi orqanlar yoxdursa və ya: bədəninə çirkin asılıbsa, onu görmək üçün kədərlənirsiniz və bir daha dünyaya qayıtmaq arzusunuz, Və bütün namazlarınızı qılın! (Yum əl-Həsrə) Beləliklə, indiki dünya sizin yaradılanlarınızın dünyasıdır. Bu işləri yaratmaqla (yəni Allahın əmrlərinə əməl etməklə) yerinizi yüksəldirsiniz. Rütbəniz nə qədər aşağı olarsa, əzabınız və peşmanlığınız bir o qədər çox olar. Məsələn, yalnız bir dəfə namaz qılmısınızsa, görürsünüz ki, bütün insanlar sizin üzərinizdədir, buna görə insan Allahdan məxluqatı yaxşı əməlləri ilə əlaqədar olaraq miras alır və yer üzündə insanlar və digər canlılar üzərində hökmranlıq etmək üçün varisdir. Fəth etmək (onları öz istəyi ilə idarə etmək) və: bununla dünyanın inkişaf əmsalı daha yüksək olur. Çünki Tanrının (bütün Yom Ho Fi Shan) yaratdığı kimi xüsusi qullar da dünyada inkişaf edir, buna görə də Allah bəzən bizə (Anna Lemosun) deyir: Biz dünyanı inkişaf etdiririk . İnsan yaradıcılığı onların yaradıcılığı olmağa davam edir. Vahid dünya inkişaf edənə qədər və hər şeyə cavabdehdir.Yəni Esan yaradıcılığı öyrənmək və günahlardan qaçmaq üçün doğuldu. Onun yaradıcılığı tərsinə qədər.
دولتها از کسر بودجه رنج می برند، در حالیکه به سادگی قابل حل است. آنها هم میدانند ولی می خواهند مظلوم نمایی کنند. و آن بازیافت فساد های دولت های قبلی است. البته درون خودشان هم فساد هست، ولی فرض می کنیم همه دولت ها، پس از سقوط فاسد می شوند! چون در دوران قدرت، کسی جرات این ادعا را ندارد، خبرنگاران هم اگر مستند خبر تهیه کنند، از کار اخراج می شوند. یکی از موارد فساد بهره و جرایم بانکی است. بانکها نمی توانند از مشتری بخش خصوصی، بهره یا جریمه بگیرند. زیرا آنها مجبور به دریافت وام، یا انتخاب بانک بعنوان امین خود نیستند. و اگر هم مجبور شوند، به دولت شکایت می کنند. و دولت مجبور می شود: آن را بپردازد. هرگونه سوء عملکرد بانکها، بطور مستقیم به دولت برمی گردد. و هزینه های دولت را افزایش می دهد. لذا اگر بتواند این بهره یا زیان ها ندهد، که خوب است. ولی میتواند لا اقل در گذشته ها، تجدیدنظر کند و بداند که چرا بانکها، هر روز شعبات بیشتر می زنند، و ثروت آنها افزایش می یابد! ولی دولت هر روز بیشتر: به بانکها بدهکار می شود. اگر اصولی بنگریم، نزول در اسلام حرام است، و بانکداران همه باید تعطیل شوند! اموال آنها که غالبا از این راه به دست آمده، مصادره شود. چنانچه برخی عملیات شرعی و قانونی هم دارند، به سیستم های هوشمند بسپارند. پس اگر در ایران 20بانک وجود داشته باشد، و هر کدام در یک سال منحل و مصادره شوند، بودجه دولت تامین می شود. زیرا از یکسو بدهکار بانک نمی شوند! و از سوی دیگر بانکها به دارایی آنها اضافه می کنند. فساد دوم فساد ارزی است.(البته حق الکشف ما را هیچکس نداده!) بعد زا انقلاب اسلامی آمریکا ودیگر دشمنان، بهانه ای پیدا کردند به نام کمک به حزب الله!(تامین مالی تروریسم جهانی) و به همین دلیل، کلیه راههای ورود ارز به داخل را بستند. تا ملاها! پولی نداشته باشند که به تروریسم جهانی کمک کنند. طبق آمار خود ساخته آنان، از پولی که به ایران نیامده! 16میلیارد دلار فقط در عراق هزینه شده، سالیانه 700میلیون دلار فقط به حزب الله داده می شود. ولابد چیزی شبیه این به سوریه و بورکینافاسو و غیره! در همین موضوع اف ای تی اف! دیدیم که می گویند طبق نظر سازمان ملل، القاعده و طالبان و داعش، جزو گروههای تروریستی هستند ولی منظور انها ممانعت ایران از پرداخت: به حزب الله و سوریه و عراق است. یعنی برای گول زدن وزیر خارجه ایران، اولی را می گویند تا تصویب کند. بعد که دست خودشان افتاد، دومی را اعمال کنند. این موضوع از دو جهت به بودجه دولت کمک می کند: خام فروشی نفت تعطیل و با ارزش افزوده بفروشد. صادرات پتروشیمی جایگزین آن بشود. دوم اینکه هزینه های دولت را از محل همین درآمد ها تامین کند. اما دشمن هر دو راه را بسته! اولا با فریب وزیر نفت، درآمد پترو شیمی را، به عنوان بخش خصوصی و شرکت ثبت کرده، و به دست دولت داده نمی شود. اخیرا هم معلوم شده بودجه شرکتهای دولتی، دوبرابر بودجه کشور است، که به خزانه واریز نمیشود. مقاومت زیادی می شود: تا در همان شرکتها، به عنوان حقوق و پاداش هیات مدیره پایمال شود، تا سودی باقی نماند که مالیات پرداخت شود، و یا به دولت داده شود. بنابر این با تحقیق وتفحص در حقوق مدیران شرکتها، نصف آنها هم برگردد، تمام بودجه دولت تامین می شود. برخی از درآمد های ارزی هم به خرید کالا از خارج، یا واردات برای پروژه ها تخصیص می یابد، که اینهم دروغی بیش نیست. زیرا ایران در همه زمینه ها خودکفاست، آنها با ورشکست کردن کشاورزان و شرکتهای دانش بنیان، بهانه کالاهای اساسی از کشور خارج می کنند. تا دست دولت به آن نرسد.
Treasures for the deficit
Governments suffer budget deficits, while they are easily solvable. They know it too, but they want to be oppressed. And that is recycling the corruption of the previous governments. Of course there is corruption within themselves, but we assume that all governments are corrupt after the fall! Because no one dares claim this during the reign, reporters are also fired if they make a documentary. One of the cases is corruption and bank crimes. Banks cannot take interest, penalties or penalties from private customers. Because they don't have to borrow, or choose the bank as their trustee. And if they have to, they sue the government. And the government has to: pay for it. Any malfunction of the banks goes directly to the government. And increases government spending. So if it can't afford these benefits or losses, that's fine. But it can, at least in the past, reconsider and understand why banks are increasing their branches every day, and their wealth is growing! But the government is becoming more and more indebted to banks. If we look at the principles, the decline in Islam is forbidden, and the bankers should all be shut down! Their property, often obtained in this way, should be confiscated. If there are some legal and law-abiding operations, deploy smart systems. So if there are 20 banks in Iran, and each are liquidated and confiscated in one year, the state budget will be funded. Because they do not owe the bank on the one hand! And on the other hand banks add to their assets. The second corruption is currency corruption (of course no one gave us the right to explore!) After the American Revolution and other enemies, they found an excuse in the name of helping Hezbollah! They locked in. To the mullahs! They have no money to contribute to global terrorism. According to their own statistics, from money that didn't come to Iran! $ 16 billion is spent in Iraq alone, $ 700 million annually is given to Hezbollah alone. Maybe something like this to Syria and Burkina Faso and so on! In the same issue FTAF! We have seen them say that according to the United Nations, al-Qaeda, the Taliban and ISIS are terrorist groups, but they mean Iran's refusal to pay: to Hezbollah, Syria and Iraq. That is, to fool the Iranian foreign minister, the first is told to approve. After they have fallen into their hands, apply the latter. This helps the government budget in two ways: closing the oil crop and selling it with surplus value. Petrochemical exports to replace it. Secondly, to cover government spending from these revenues. But the enemy closed both ways! Firstly, by deceiving the Oil Minister, Petro-Chemie's income is recorded as private and corporate, and is not given to the government. Recently, state-owned companies' budgets have been double that of the state budget, which is not deposited in the treasury. There is a great deal of resistance: to be trampled on by the same companies as salaries and bonuses, so that there is no profit left to pay, or given to the government. So by researching the salaries of corporate executives, half of them go back, all of which is funded by the government. Some foreign exchange earnings also go to purchasing goods from abroad, or to importing projects, which is a lie. Because Iran is self-sufficient in all areas, they are leaving the country under the pretext of basic commodities by bankruptcy of farmers and knowledge-based companies. Until the government reaches it.
كنوز العجز
تعاني الحكومات من عجز في الميزانية ، في حين أنها قابلة للحل بسهولة. إنهم يعرفون ذلك أيضًا ، لكنهم يريدون أن يتعرضوا للقمع. وهذا يعيد تدوير فساد الحكومات السابقة. بالطبع يوجد فساد داخلها ، لكننا نفترض أن جميع الحكومات فاسدة بعد السقوط! لأن لا أحد يجرؤ على ادعاء ذلك خلال فترة الحكم ، يتم فصل الصحفيين أيضًا إذا قاموا بعمل فيلم وثائقي. واحدة من الحالات هي الفساد والجرائم المصرفية. لا يمكن للبنوك أن تأخذ فوائد أو غرامات أو غرامات من عملاء القطاع الخاص. لأنهم لا يحتاجون إلى الاقتراض ، أو اختيار البنك كوصي لهم. وإذا اضطروا إلى ذلك ، فإنهم يقاضون الحكومة. وعلى الحكومة أن: تدفع ثمنها. أي خلل في البنوك يذهب مباشرة إلى الحكومة. ويزيد الإنفاق الحكومي. لذلك إذا كان لا يستطيع تحمل هذه الفوائد أو الخسائر ، فلا بأس بذلك. لكن يمكنها ، على الأقل في الماضي ، إعادة النظر وفهم سبب زيادة البنوك لفروعها كل يوم ، وتنمو ثروتها! لكن الحكومة أصبحت أكثر وأكثر مديونية للبنوك. إذا نظرنا إلى المبادئ ، فإن التراجع في الإسلام محظور ، ويجب إغلاق جميع المصرفيين! يجب مصادرة ممتلكاتهم ، التي يتم الحصول عليها بهذه الطريقة في كثير من الأحيان. إذا كانت هناك بعض العمليات القانونية والالتزام بالقانون ، فقم بنشر الأنظمة الذكية. لذلك إذا كان هناك 20 بنكا في إيران ، وتمت تصفية كل منها ومصادرتها في عام واحد ، سيتم تمويل ميزانية الدولة. لأنهم لا مدينون للبنك من جهة! ومن ناحية أخرى ، تضيف البنوك إلى أصولها. والفساد الثاني هو فساد العملة (بالطبع لم يعطنا أحد الحق في الاستكشاف!) بعد الثورة الأمريكية والأعداء الآخرين ، وجدوا ذريعة باسم مساعدة حزب الله! حبسوا في. إلى الملالي! ليس لديهم أموال للمساهمة في الإرهاب العالمي. حسب إحصائياتهم ، من أموال لم تأت إلى إيران! يتم إنفاق 16 مليار دولار في العراق وحده ، ويتم تقديم 700 مليون دولار سنويًا لحزب الله وحده. ربما شيء من هذا القبيل لسوريا وبوركينا فاسو وهلم جرا! في نفس القضية FTAF! لقد رأيناهم يقولون إنه وفقًا للأمم المتحدة ، تعتبر القاعدة وطالبان وداعش مجموعات إرهابية ، لكنهم يرفضون رفض إيران الدفع: لحزب الله وسوريا والعراق. أي لخداع وزير الخارجية الإيراني ، يُطلب من الأول الموافقة عليه. بعد أن سقطوا في أيديهم ، وتطبيق هذا الأخير. وهذا يساعد ميزانية الحكومة بطريقتين: إغلاق محصول النفط وبيعه بفائض القيمة. صادرات البتروكيماويات لتحل محلها. ثانياً ، لتغطية الإنفاق الحكومي من هذه الإيرادات. لكن العدو أغلق في كلا الاتجاهين! أولاً ، من خلال خداع وزير النفط ، يتم تسجيل دخل شركة Petro-Chemie كقطاع خاص وشركات ، ولا يتم تقديمه للحكومة. في الآونة الأخيرة ، كانت ميزانيات الشركات المملوكة للدولة ضعف ميزانية الدولة ، التي لم يتم إيداعها في الخزينة. هناك قدر كبير من المقاومة: أن تداسها نفس الشركات مثل الرواتب والعلاوات ، بحيث لا يوجد ربح متبق للدفع ، أو يُمنح للحكومة. لذلك من خلال البحث عن رواتب المديرين التنفيذيين للشركات ، نصفهم يعودون ، كل ذلك تموله الحكومة. تذهب بعض أرباح العملات الأجنبية أيضًا إلى شراء البضائع من الخارج ، أو إلى استيراد المشاريع ، وهي كذبة. لأن إيران مكتفية ذاتيا في جميع المجالات ، فإنها تغادر البلاد بحجة السلع الأساسية الأساسية عن طريق إفلاس المزارعين والشركات القائمة على المعرفة. حتى تصل الحكومة إليها.
Çatışmazlıq üçün xəzinələr
Hökumətlər asanlıqla həll edilərkən büdcə kəsirləri ilə üzləşirlər. Bunu da bilirlər, amma məzlum olmaq istəyirlər. Və bu əvvəlki hökumətlərin korrupsiyasını geri qaytarmaqdır. Əlbətdə onların içərisində korrupsiya var, amma güman edirik ki, bütün hökumətlər yıxıldıqdan sonra korrupsiyalaşır! Hakimiyyət dövründə bunu iddia etməyə heç kim cəsarət etmədiyi üçün jurnalistlər sənədli film hazırlasalar da işdən qovulur. İşlərdən biri korrupsiya və bank cinayətləridir. Banklar fərdi müştərilərdən faiz, cərimə və ya cərimə ala bilməzlər. Çünki borc almaq və ya bankı özlərinə etibar edən kimi seçmək məcburiyyətində deyillər. Məcbur olduqları təqdirdə hökuməti məhkəməyə verirlər. Hökumət məcburiyyətindədir: bunun üçün pul ödəməlidir. Bankların hər hansı bir nasazlığı birbaşa hökumətə keçir. Və dövlət xərclərini artırır. Bu faydaları və ya zərərləri ödəyə bilmirsə, bu, yaxşıdır. Ancaq bu, ən azı keçmişdə yenidən nəzərdən keçirə və başa düşə bilər ki, niyə banklar hər gün filiallarını artırır və var-dövlətləri artır? Lakin hökumət getdikcə daha çox banklara borclanır. Prinsiplərə baxsaq, İslamda eniş qadağandır və banlər hamısı bağlanmalıdır! Çox vaxt bu şəkildə əldə edilən əmlakları müsadirə edilməlidir. Bəzi qanuni və qanunlara əməl edən əməliyyatlar varsa, ağıllı sistemlər yerləşdirin. Beləliklə, İranda 20 bank varsa və hər biri bir ildə ləğv edilərsə müsadirə edilərsə, dövlət büdcəsi maliyyələşdiriləcəkdir. Çünki bir tərəfdən banka borcu yoxdur! Digər tərəfdən banklar aktivlərinə əlavə edirlər. İkinci korrupsiya valyuta korrupsiyasıdır (əlbətdə heç kim bizə araşdırma hüququ vermədi!) Amerika İnqilabından və digər düşmənlərdən sonra Hizbullaha kömək adı ilə bir bəhanə tapdılar! İçəri kilidlədilər. Mollalara! Qlobal terrorizmə töhfə vermək üçün pulları yoxdur. Öz statistikalarına görə, İrana gəlməyən pullardan! Təkcə İraqda 16 milyard dollar xərclənir, hər il 700 milyon dollar təkcə Hizbullaha verilir. Bəlkə Suriya və Burkina Faso üçün bu kimi bir şey və s. Eyni sayda FTAF! Biz bunların Birləşmiş Millətlər Təşkilatına görə Əl-Qaidə, Taliban və İŞİD terror qruplaşmaları olduğunu söylədiklərini gördük, ancaq İranın ödəməkdən imtina etməsini nəzərdə tutur: Hizbullah, Suriya və İraqa. Yəni, İranın xarici işlər nazirini aldatmaq üçün ilk təsdiqləndiyi deyilir. Əllərinə düşdükdən sonra ikincisini tətbiq edin. Bu, dövlət büdcəsinə iki yolla kömək edir: yağ məhsulunu bağlamaq və artıq dəyəri ilə satmaq. Onu əvəz etmək üçün kimya ixracatı. İkincisi, bu gəlirlərdən dövlət xərclərini ödəmək. Ancaq düşmən hər iki yolu bağladı! Birincisi, neft nazirini aldatmaqla, Petro-Chemie-nin gəliri şəxsi və korporativ olaraq qeyd olunur və hökumətə verilmir. Son zamanlarda dövlət şirkətlərinin büdcələri xəzinəyə yatırılmayan dövlət büdcəsindən iki qat artır. Çox müqavimət var: əmək haqqı və bonuslarla eyni şirkətlər tərəfindən tapdalanmaq, ödəmək üçün heç bir qazanc qalmaması və ya hökumətə verilməsi. Beləliklə, korporativ idarəçilərin maaşlarını araşdıraraq, yarısı geri qayıdır, hamısı hökumət tərəfindən maliyyələşdirilir. Bəzi valyuta qazancları xaricdən mal almağa və ya layihələr idxalına da gedir, bu yalandır. İran hər sahədə özünü təmin etdiyi üçün fermerləri və biliklərə əsaslanan şirkətləri iflas edərək əsas mallar bəhanəsi ilə ölkəni tərk edirlər. Hökumət buna çatana qədər.
ناکامی مستمر دشمنان انقلاب.
تکرار ادعاهای چهل ساله نشان می دهد که: دشمنان حتی در انجام اولین نیت های پلید خود، ناتوان مانده اند. چه رسد به اخرین نقشه شوم آنها در: تجزیه ایران بزرگ. پمپیو ادعا می کند که مردم لبنان و عراق می خواهند: کشورشان را پس بگیرند! کو؟ این چیزی که او می گوید؟ آنها چهل سال است که می گویند: دولت ایران از گلوی مردم خود بریده، به لبنان و عراق و سوریه کمک می کند. حالا با این ادعا مشت بردهان خود می کویند. زیرا هیچ چیز تغییر نکرده، ملت های دنیا پیوستگی شان به ایران بیشتر شده. دروغ های آنان در طول عمر انقلاب اسلامی، آنها را به پهلوان پنبه هایی تبدیل کرده، که هذیان می گویند و هیچ کاری از انان برنمی اید . زیرا انقلاب اسلامی انها را عقیم کرده است. نازایی انان چنان شدید است که تابحال، حتی یک تخم هم نکردند. دلیل سترون بودن آنها این است که: فقط نطق می کنند. حرف می زنند و لجن پراکنی. عمریست که از توبره می خورند، و دیگر چیزی برایشان باقی نمانده. دنیا به این بزرگی، برایشان کوچک شده . آرزویی که برای زندانی کردن جهان داشتند، یقه خودشان را گرفته. ترامپ درچاه استیضاح افتاده، دست و پا می زند و فحش می دهد. ولی هر روز بیشتر در این باتلاق فرومی رود. او به خوبی فهمیده که تا حالا هم، اگر حرفی می زده و یا سفری می رفته، به یمن شعارهای انتخاباتی قبل خود، مبنی بر دوستی با ایران و دشمنی با داعش بوده. حالا که مردم فهمیدند او دروعگو بوده، دیگر نه راه پس دارد و نه راه پیش. باید مانند اسلافش، قبری بخرد و یا یک زندان را اجاره کند، و تا دم مرگ در آن بماند. مزدوران آنها هم دست کمی ندارند. ناتو که دچار مرگ مغزی شده و: برای هزینه های بیمارستانی اش! باند بزرگ قاچاق مواد مخدر: از افغانستان را تشکیل داده. فرانسه و انگلیس که به پشتوانه این پهلوان پنبه، ملت خود را نابود می کردند، حالا فهمیده اند که هیچ چیزی به آنها نمی رسد. آل سعود درمقابل الحوثی ها، پرچم خود را به زیر کشیده. و منافقین از همه بدتر، دیگر حتی پولی ندارد که به اعضا خودش پرداخت کند. و جایی ندارد که آنها را اسکان بدهد. به آنها هشدار داده می شود: تنها راه نجات آنها، پیوستن به جمهوری اسلامی است. اگر چنین کنند هیچ کمکی از انها دریغ نمی شود، و این را تجربه چهل ساله می گوید. ولی اگر در راه خود باقی بمانند، جهنم سوزانی آنها را در خود فرا می گیرد. سیل بنیان کن انقلاب اسلامی، تا پشت در های انها آمده. فقط به دستور اسلام پشت در ایستاده، تا شاید برای اخرین بار هم شده، عاقلانه اندیشه کنند. و الا همانطور که آنها را از ایران و عراق بیرون کرد، از دنیای باقی برای همیشه بیرون می کند. آنها فکر نکنند با لابی گری یا نفوذی سازی، می توانند چند صباحی بیشتر زنده باشند! زیرا انقلاب اسلامی فرد یا یک گروه نیست. بلکه جریان توفنده تاریخی است، که همه لابی گران را هم همراه خود آنها، به قعر جهنم می فرستد. با دشمن نادان یا فریب خورده، تا موقع بیداری انان کاری ندارد، ولی همینکه آنها نخواهند بیدار شوند! یا نخواهند دست از لجاجت بردارند، در یک آن طومار شان پیچیده می شود. بدانند که جهان در ید قدرت انقلاب است، دنیا دشمن آنها هست. باید بدانند که فتوحات کوروش، احیا شده و حکومت قرشی یا کورشی، بر جهان غالب است. برای مقابله با این رشد فزاینده، دیگر فرصتی باقی نیست. چرخ تاریخ آنها را زیر گرفته، استخوانهایشان را خرد می کنند. مانند اسرائیل نباشند که سرخود را زیر برف فرو کرده، قدرت مردم غزه را نادیده گرفته. خودش بخوبی می داند که مرده است. و اگر چند حرکت هم در تن او باقی است، به واسطه دلرحمی ارتش مقاومت است، زیرا می خواهند که راحت تر جان دهد.
The constant failure of the enemies of the revolution.
The repetition of forty years of claims shows that the enemies have failed even to perform their first evil intentions. And let's go back to their latest ominous plan: the breakup of Greater Iran. Pompeo claims that the people of Lebanon and Iraq want: to reclaim their country! Where? Is this what he says? They have been saying for forty years: The Iranian government is cutting off the throats of its people, helping Lebanon, Iraq and Syria. Now they are claiming their fist slaves. As nothing has changed, the nations of the world have become more attached to Iran. Their lies throughout the life of the Islamic Revolution have made them woolly men, who say delirium and do nothing. Because the Islamic Revolution has sterilized them. Their infertility is so severe that they have not even had a single egg. The reason they are sterilized is because: they only speak. And talk about sludge. They have been eating Tuberculosis for a lifetime, and there is nothing left for them. The world has become so small for them. Their dream of imprisoning the world has taken their toll. Trump lies in the well of impeachment, crawls and curses. But it's getting more and more into this quagmire. He is well aware that, until now, whether he was speaking or traveling, thanks to his earlier election slogans of friendship with Iran and hostility to ISIS. Now that people have realized that he is in agony, he has no choice but to go back. Like his predecessor, he must buy a tomb or rent a prison, and stay there until his death. Their mercenaries have little. Brain death NATO: For its hospital costs! The Great Drug Trafficking Band: Made up of Afghanistan. France and Britain, who were destroying their nation with the help of this war hero, have now realized that nothing can be achieved. Al Saud lowered his flag against the Houthis. And worst of all, the hypocrites have no more money to pay for their members. And he has nowhere to house them. They are warned: the only way to save them is to join the Islamic Republic. If they do, no help will be withheld, as the forty-year experience says. But if they stay on their way, the burning hell engulfs them. Flooding the Islamic Revolution has come to their backs. Only by the command of Islam do they stand behind, perhaps for the last time, to think wisely. And yet, as he expelled them from Iran and Iraq, he would leave the rest of the world forever. They don't think lobbying or infiltration can save a few more hours! Because the Islamic Revolution is not an individual or a group. Rather, it is a historical crash, which sends all lobbyists to hell. They have nothing to do with their ignorant or deceived enemy until they awake, but they will not wake up! Or they don't want to be stubborn, wrapped in a scroll. To know that the world is at the forefront of the revolution, the world is their enemy. They must know that the conquests of Cyrus, revived, and the rule of Quraysh or Cyrus, dominate the world. There is no longer any opportunity to counter this growing growth. The wheel of history chases them down, crushing their bones. Don't be like Israel, which has plunged its head in the snow, ignoring the power of the people of Gaza. He knows very well that he is dead. And if a few moves remain in his body, it is through the mercy of the Resistance Army that they want to make life easier.
الفشل المستمر لأعداء الثورة.
يظهر تكرار أربعين عامًا من الادعاءات أن الأعداء فشلوا حتى في أداء نواياهم الشريرة الأولى. ودعونا نعود إلى أحدث خطتهم المشؤومة: تفكك إيران الكبرى. يدعي بومبو أن شعب لبنان والعراق يريد: لاستعادة بلادهم! إلى أين؟ هل هذا ما يقوله؟ لقد ظلوا يقولون منذ أربعين عامًا: الحكومة الإيرانية تقطع عناء شعبها ، وتساعد لبنان والعراق وسوريا. الآن هم يدعون عبيد القبضة. مع عدم تغير أي شيء ، أصبحت دول العالم أكثر ارتباطًا بإيران. أكاذيبهم طوال حياة الثورة الإسلامية جعلتهم رجالاً صوريين يقولون الهذيان ولا يفعلون شيئاً. لأن الثورة الإسلامية عقمتهم. العقم شديد للغاية لدرجة أنه لم يكن لديهم حتى بيضة واحدة. السبب في تعقيمهم هو: يتحدثون فقط. والحديث عن الحمأة. لقد كانوا يتناولون مرض السل مدى الحياة ، ولم يتبق لهم شيء. أصبح العالم صغيرًا جدًا بالنسبة لهم. لقد تسبب حلمهم بسجن العالم في خسائر فادحة. ترامب يكمن في بئر المساءلة واحف واللعنات. لكنه يحصل أكثر وأكثر في هذا المستنقع. إنه يدرك جيدًا ، حتى الآن ، سواء كان يتحدث أو يسافر ، وذلك بفضل شعاراته الانتخابية السابقة عن الصداقة مع إيران وعداءه لداعش. الآن بعد أن أدرك الناس أنه يعاني من آلام ، ليس لديه خيار سوى العودة. مثل سلفه ، يجب عليه شراء قبر أو استئجار سجن ، والبقاء هناك حتى وفاته. مرتزقة لديهم القليل. وفاة الدماغ الناتو: لتغطية تكاليف المستشفى! عصابة الاتجار بالمخدرات الكبرى: مكونة من أفغانستان. لقد أدركت فرنسا وبريطانيا ، اللتان دمرتا أمتهما بمساعدة بطل الحرب هذا ، أنه لا يمكن تحقيق أي شيء. آل سعود يرفع علمه ضد الحوثيين. والأسوأ من ذلك كله ، أن المنافقين ليس لديهم المزيد من المال لدفع ثمن أعضائهم. وليس لديه مكان لإيوائهم. لقد تم تحذيرهم: الطريقة الوحيدة لإنقاذهم هي الانضمام إلى الجمهورية الإسلامية. إذا فعلوا ذلك ، فلن يتم حجب أي مساعدة ، كما تقول تجربة الأربعين عامًا. لكن إذا بقوا في طريقهم ، فإن الجحيم المحترق يبتلعهم. لقد غمرت الثورة الإسلامية ظهورهم. فقط من خلال قيادة الإسلام هم الذين يقفون وراءهم ، ربما للمرة الأخيرة ، للتفكير بحكمة. ومع ذلك ، وبينما طردهم من إيران والعراق ، سيترك بقية العالم إلى الأبد. لا يعتقدون أن الضغط أو التسلل يمكن أن يوفر بضع ساعات أخرى! لأن الثورة الإسلامية ليست فردًا أو جماعة. بدلاً من ذلك ، إنه انهيار تاريخي ، يرسل جميع جماعات الضغط إلى الجحيم. ليس لديهم أي علاقة مع عدوهم الجاهل أو المضلل حتى يستيقظوا ، لكنهم لن يستيقظوا! أو لا يريدون أن يكونوا عنيدين ، ملفوفين في لفيفة. لمعرفة أن العالم في طليعة الثورة ، فإن العالم هو عدوهم. يجب أن يعلموا أن فتوحات قورش ، وإحياء ، وحكم قريش أو قورش ، تهيمن على العالم. لم يعد هناك أي فرصة لمواجهة هذا النمو المتنامي. عجلة التاريخ يطاردهم ، ويسحق عظامهم. لا تكن مثل إسرائيل ، التي أغرقت رأسها في الثلج ، متجاهلة قوة أهل غزة. إنه يعلم جيدًا أنه ميت. وإذا بقيت بعض التحركات في جسده ، فمن خلال رحمة جيش المقاومة هم الذين يريدون جعل الحياة أسهل.
İnqilab düşmənlərinin davamlı uğursuzluğu.
Qırx illik iddiaların təkrarlanması düşmənlərin ilk pis niyyətlərini həyata keçirə bilmədiklərini göstərir. Ən son dəhşətli planına qayıdaq: Böyük İranın parçalanması. Pompeo Livan və İraq xalqının istədiklərini iddia edir: ölkələrini geri qaytarmaq! Harada? Bu dediyi budur? Qırx ildir deyirlər: İran hökuməti Livan, İraq və Suriyaya kömək edərək xalqının boğazını kəsir. İndi yumru qullarını iddia edirlər. Heç bir şey dəyişmədiyi üçün dünya xalqları İrana daha çox bağlı oldu. İslam İnqilabının həyatı boyu yalanları onları delium deyən və heç bir şey etməyən yünlü adamlar halına gətirdi. Çünki İslam İnqilabı onları sterilizə etdi. Onların sonsuzluğu o qədər şiddətlidir ki, bircə dənə də yumurta qoymamışdılar. Sterilizasiyanın səbəbi budur: yalnız danışırlar. Və çamur haqqında danışın. Vərəmlə ömür boyu yeyiblər, onlara heç nə qalmayıb. Dünya onlar üçün çox kiçik oldu. Dünyanı həbs etmək xəyalları onların zərbəsini aldı. Trump impiçment quyusunda yatır, sürünür və lənətləyir. Ancaq getdikcə daha çox bu dəliyə girir. Əvvəlki seçki şüarları sayəsində İranla dostluq və İŞİD-ə düşmənçilik sayəsində indiyə qədər danışdığı və ya səyahət etdiyini yaxşı bilir. İndi insanlar onun əzab içində olduğunu başa düşdülər, geri dönməkdən başqa çarəsi qalmadı. Sələfi kimi, məzar alıb ya həbsxana icarəyə götürməli və ölənə qədər orada qalmalıdır. Onların muzdluları azdır. Beyin ölümü NATO: Xəstəxana xərclərinə görə! Narkotik Alveri Böyük Qrupu: Əfqanıstandan hazırlanmışdır. Bu müharibə qəhrəmanının köməyi ilə millətini məhv edən Fransa və İngiltərə artıq başa düşdülər ki, heç bir şey əldə edilə bilməz. Əl Səud bayraqlarını hutilərə endirdi. Ən pisi də budur ki, münafiqlərin üzvlərinə ödəmək üçün artıq pulları yoxdur. Onları evləndirmək üçün heç bir yeri yoxdur. Onlara xəbərdarlıq olunur: onları xilas etməyin yeganə yolu İslam Respublikasına qoşulmaqdır. Bunu etsələr, qırx illik təcrübədə deyildiyi kimi heç bir yardım əlindən alınmaz. Lakin yollarında qalsalar, yanan cəhənnəm onları bürüyər. Daşqın İslam İnqilabı onların arxasına gəldi. Yalnız İslamın əmri ilə ağıllı düşünmək üçün bəlkə də son dəfə arxada durarlar. Və yenə də onları İran və İraqdan qovarkən dünyanın qalan hissəsini əbədi tərk edəcəkdi. Lobbi və ya infiltrasiya bir neçə saata qənaət edə biləcəyini düşünmürlər! Çünki İslam İnqilabı fərd və ya bir qrup deyil. Əksinə, bütün lobbiçiləri cəhənnəmə göndərən tarixi bir qəzadır. Bilinməyən və aldanmış düşmənləri ilə oyanana qədər heç bir əlaqələri yoxdur, amma oyanmayacaqlar! Ya da inadkar olmağı istəmirlər, bükülmüş vəziyyətdə bükülmüşlər. Dünyanın inqilabın başında olduğunu bilmək, dünya onların düşmənidir. Bilinməlidirlər ki, dirilən Cyrusun fəthləri və Qureyş və ya Cyrusun hakimiyyəti dünyaya hakimdir. Artıq bu böyüməyə qarşı durmaq üçün heç bir fürsət yoxdur. Tarixin çarxı sümüklərini əzərək onları aşağı salır. Qəzza xalqının gücünə məhəl qoymadan başını qar yağan İsrailə bənzəməyin. Öldüyünü çox yaxşı bilir. Bədənində bir neçə hərəkət qalsa, Müqavimət Ordusunun mərhəməti sayəsində həyatı asanlaşdırmaq istəyirlər.
همه 60میلیارد دلار وارداتی که انجام شد، قابل تولید در داخل است، اما چرا وارد می شود؟ دلایل قضایی دارد! به این معنی که زورشان می رسد، و هرکاری دلشان خواست می کنند. چون میلیاردها دلار شیرین در انتظار انهاست. اغلب این واردات هم از امارات عربی ، چین و یا کره است. یک نمونه ذرت وارداتی است. که با وجود کشت ئانه های روغنی در ایران، به بهانه های گوناگون آن را وارد می کنند. زیرا که ارز پایین دریافت می کنند، و به قیمت بالا در بازار آزاد می فروشند. گندم در سال جاری 14میلیون تن تولید شده، که 13میلیون تن نیاز کشور است! ولی باز دستور واردات داده اند. زیرا که قیمت ها را جنان پایین اعلام می کنند، که کشاورز جرات فروش نداشته باشد. برنج وضعیتی بهتر ندارد. یعنی با اینکه تولید بیش از نیاز کشور است، ولی به بهانه اینکه گران است! دستور واردات داده شده است. اما درواقع گرانی در کار نیست، زیرا که دلار برای واردات، با حداقل میزان است. که اگر به درستی جساب شود، کالاهای خارجی گرانتر هم در می اید. درهمه کالاهای کشاورزی خودکفا شده، و نیازی به واردات نیست. ولی آنها برای رضایت ترامپ، و کسب مال نامشروع از طریق واردات، این کار را می کنند. لذا باید قوه قضائیه ورود کند، و اموال نامشروع را از انان پس بگیرد، تا تولید داخلی رونق پیدا کند، و کشاورزان ورشکسته نشوند. در کالاهای صنعتی و دارویی هم به همین شکل است. دارو در داخل به میزان کافی تولید می شود، ولی باند های مافیایی برای سود آوری نامشروع خود، آن را وارد می کنند و: به بهای بالاتری می فروشند. در مورد کالاهای صنعتی این امر واضح تر است: کالایی که ساخت داخل آن وجود دارد، وارد می کنند! لذا قاضی می تواند به عنوان مدعی العموم، تحقیق نماید که چرا با اینکه کالاها، امکان ساخت در ایران دارند وارد می شوند. از ان بدتر کالاهایی که در ایران ساخته شده، به خارج هم صادر می شود! ولی خریدارن دولتی آن کالا، بدون توجه به تولید داخل، از خارج وارد می کنند. درواقع قاضی در موضوع عدم اجرای قانون، سوء جریان در اجرای آن، وارد شود. تشخیص سوء جریان بسیار ساده است: از تولید کنندگان کمک بگیرد. بسیاری از کار خانجات زیر 50درصد: ظرفیت خود تولید می کنند. از انها استعلام شود، مسیر خروج ارز و ورود کالاهای مشابه را نشان می دهند. آنگاه قاضی می تواند به جرم: زیرپا گذاشتن قانون، معادل کل زیان های وارده به تولید کنندگان، آنان را جریمه کند و یا، دوبرابر آن حکم صادر کند، تا هم تولید کننده به سرمایه در گردش برسد، و هم دولت به جریمه. اگر چنین نشود و نظارت بر انها نباشد، همین چهل سالی می شود که 4تریلیون دلار، از ثروت کشور صرف خرید کالاهای لوکس شده، همه آنها در مقدمه به اسم: کالاهای اساسی ثبت شده است. سالها این پول را از سیستم بانکی می گرفتند. مدتی از صندوق توسعه ملی، و امسال که دلار کاهش یافته، ناچار از مالیات و ارزش افزوده: آن را تامین می کنند، که باعث فشار برتولید کنندگان، و افزایش قیمت ها می شود. قوه قضائیه میتواند برای کشف این جرایم، در خواست صورتحساب بانکی کند. مثلا رئیس قوه قضاییه، به بانکها اعلام کند گردشهای بالای: میلیارد تومان را با ذکر صاحب و مشخصات آن، اعلام کنند. به بانکهای سوئیس و دیگر بانکهای خارجی هم، نامه بنویسد و میزان حساب ایرانیان را بخواهد. این امر روشن می کند که: واردات فقط بخاطر خروج ارز از این مملکت بوده! نه اینکه اقتصاد را ترمیم کند، و معیشت مردم را بهتر نماید. با برگردان یک یا چند قلم از این ارقام نجومی، کسر بودجه دولت، صدا و سیما و قوه قضائیه نیز، کاملا از بین می رود.
The cure for imports is the judicial process.
All of the $ 60 billion that was imported could be produced domestically, but why import? There are judicial reasons! It means that their power is over, and they do whatever they want. Because there are billions of sweet dollars waiting for them. Most of the imports are either from the UAE, China or Korea. One example is imported corn. They import it under various pretexts despite the cultivation of oilseeds in Iran. Because they get low currency, and sell at high prices on the open market. Wheat produced 14 million tonnes this year, of which 13 million tonnes are needed by the country! But they are still ordered to import. Because the prices are so low, the farmer does not dare to sell. Rice is no better. That is to say, even though production exceeds the country's requirements, it is expensive! Import command is given. But it's not really expensive, since the dollar is at a minimum for imports. That, if properly fitted, would make foreign goods more expensive. All agricultural commodities are self-sufficient and do not need to be imported. But they do it to satisfy Trump, and to gain illicit property through imports. Therefore, the judiciary must enter, and take back illicit property, so that domestic production can flourish, and farmers will not go bankrupt. The same is true for industrial and pharmaceutical goods. The drug is manufactured domestically, but the mafia gangs import it for their illicit profit and sell it at a higher price. In the case of industrial goods, this is clearer: they import goods that are manufactured inside! Therefore, the judge can, as a plaintiff, investigate why they are imported into Iran even though the goods are manufactured. Worse still, goods made in Iran are exported overseas! But government buyers import the product from abroad, regardless of domestic production. In fact, the judge should deal with the issue of failure to enforce the law, mismanagement. Diagnosis of malfunction is very simple: Get help from manufacturers. Many households produce below 50% of their capacity. Query them, indicate the route of currency exit and the arrival of similar goods. The judge can then be convicted of: violating the law, equivalent to the total damage done to producers, or, twice, ordering that the producer turn into capital, and the government into a fine. If not, and it is not monitored, it would be forty years that $ 4 trillion of the country's wealth was spent on luxury goods, all recorded in the introduction: Staples. For years, they took money from the banking system. It took a while for the National Development Fund, and this year, when the dollar fell, inevitably taxed and added value, which put pressure on producers, and raised prices. The judiciary can request a bank statement to detect these crimes. For example, the head of the judiciary would tell banks to declare a high turnover: billion dollars by specifying its owner and characteristics. Write letters to Swiss banks and other foreign banks asking for Iranian bank accounts. This makes it clear: Imports were for the sole purpose of leaving the country! Not to repair the economy, and to improve people's livelihoods. Returning one or more of these astronomical figures will also completely eliminate the state budget deficit, the IRIB and the judiciary.
علاج الواردات هو العملية القضائية.
كل الـ 60 مليار دولار التي تم استيرادها يمكن إنتاجها محليا ، لكن لماذا الاستيراد؟ هناك أسباب قضائية! وهذا يعني أن قوتهم قد انتهت ، ويفعلون ما يريدون. لأن هناك مليارات الدولارات الحلوة في انتظارهم. معظم الواردات إما من الإمارات أو الصين أو كوريا. مثال واحد هو الذرة المستوردة. يستوردونها بذرائع مختلفة رغم زراعة البذور ايتية في إيران. لأنهم يحصلون على عملة منخفضة ، ويبيعون بأسعار مرتفعة في السوق المفتوحة. أنتج القمح 14 مليون طن هذا العام ، منها 13 مليون طن تحتاجها البلاد! لكن لا يزال يتم طلب استيرادها. لأن الأسعار منخفضة للغاية ، لا يجرؤ المزارع على البيع. الأرز ليس أفضل. وهذا يعني ، على الرغم من أن الإنتاج ي متطلبات البلاد ، إلا أنه مكلف! يتم إعطاء الأمر استيراد. لكنها ليست باهظة الثمن ، نظرًا لأن الدولار هو الحد الأدنى للواردات. وهذا ، إذا تم تركيبه بشكل صحيح ، سيجعل البضائع الأجنبية أكثر تكلفة. جميع السلع اراعية مكتفية ذاتيا ولا تحتاج إلى استيراد. لكنهم يفعلون ذلك لإرضاء ترامب ، والحصول على الممتلكات غير المشروعة من خلال الواردات. لذلك ، يجب أن يدخل القضاء ، وأن يسترد الممتلكات غير المشروعة ، بحيث يمكن أن يزدهر الإنتاج المحلي ، ولن يفلس المزارعون. وينطبق الشيء نفسه على السلع الصناعية والدوائية. يتم تصنيع الدواء محليا ، لكن عصابات المافيا تستورده من أجل ربحها غير المشروع وتبيعه بسعر أعلى. في حالة البضائع الصناعية ، يكون هذا الأمر أكثر وضوحًا: فهم يستوردون البضائع المصنعة في الداخل! لذلك ، يمكن للقاضي ، بصفته المدعي ، التحقيق في سبب استيرادها إلى إيران على الرغم من تصنيع البضائع. الأسوأ من ذلك ، يتم تصدير البضائع المصنوعة في إيران إلى الخارج! لكن المشترين الحكوميين يستوردون المنتج من الخارج ، بغض النظر عن الإنتاج المحلي. في الواقع ، يجب على القاضي التعامل مع مسألة عدم تطبيق القانون ، وسوء الإدارة. تشخيص العطل بسيط للغاية: احصل على المساعدة من الشركات المصنعة. تنتج العديد من الأسر أقل من 50 ٪ من طاقتها. استفسر منهم ، وضح مسار خروج العملة ووصول البضائع المماثلة. يمكن بعد ذلك إدانة القاضي بما يلي: انتهاك القانون ، أي ما يعادل إجمالي الأضرار التي لحقت بالمنتجين ، أو ، مرتين ، إصدار أمر إلى الجهة المصنعة بتسليم رأس المال والحكومة لمعاقبتهم. إذا لم يتم رصدها ، فسيتم إنفاق أربعين عامًا من ثروات البلاد على السلع الفاخرة ، والتي يتم تسجيلها جميعًا في المقدمة: المواد الغذائية الأساسية. لسنوات ، أخذوا المال من النظام المصرفي. استغرق الأمر بعض الوقت للصندوق الوطني للتنمية ، وهذا العام ، عندما انخفض الدولار ، لا مفر منه الضرائب والقيمة المضافة ، مما ضغط على المنتجين ، ورفع الأسعار. يمكن للسلطة القضائية طلب بيان مصرفي للكشف عن هذه الجرائم. على سبيل المثال ، سيطلب رئيس السلطة القضائية من البنوك أن تعلن عن معدل دوران مرتفع: مليار دولار عن طريق تحديد مالكها وخصائصها. اكتب رسائل للبنوك السويسرية وغيرها من البنوك الأجنبية تطلب فيها حسابات بنكية إيرانية. هذا يوضح: الواردات كانت لغرض وحيد هو مغادرة البلاد! ليس لإصلاح الاقتصاد ، وتحسين سبل عيش الناس. إن إرجاع واحد أو أكثر من هذه الأرقام الفلكية سيؤدي أيضًا إلى القضاء التام على عجز الموازنة العامة ، وهو IRIB والقضاء.
İdxalın müalicəsi məhkəmə prosesidir.
İdxal olunan 60 milyard dolların hamısı yerli istehsal edilə bilər, bəs niyə idxal? Məhkəmə səbəbləri var! Demək ki, gücləri bitib, istədiklərini edirlər. Çünki onları gözləyən milyardlarla şirin dollar var. İdxalın əksər hissəsi ya BƏƏ, Çin və ya Koreyadan alınır. Bir nümunə, idxal olunan qarğıdalıdır. İranda yağlı bitki yetişdirməsinə baxmayaraq onu müxtəlif bəhanələrlə idxal edirlər. Çünki aşağı valyuta alırlar və açıq bazarda yüksək qiymətlərlə satırlar. Bu il buğda 14 milyon ton istehsal etdi ki, bunun da 13 milyon tonu ölkəyə lazımdır! Amma yenə də idxal etmək əmr olunur. Qiymətlər çox aşağı olduğu üçün fermer satmağa cəsarət etmir. Düyü daha yaxşı deyil. Yəni istehsal ölkənin tələblərini üstələsə də, bahadır! İdxal əmri verilir. Lakin bu, həqiqətən də bahalı deyil, çünki dollar idxal üçün minimum səviyyədədir. Düzgün təchiz edilərsə, xarici malların daha bahalı olmasına səbəb olardı. Bütün kənd təsərrüfatı malları öz-özünə təmin olunur və idxal edilməsinə ehtiyac yoxdur. Ancaq bunlar Trump-ı razı salmaq və idxal yolu ilə qanunsuz əmlak əldə etmək üçün edirlər. Buna görə mühakimə girib qanunsuz əmlakları geri almalıdır ki, yerli istehsal çiçəklənsin və fermerlər iflas etməsinlər. Eyni şey sənaye və əczaçılıq mallarına aiddir. Dərman yerli olaraq istehsal olunur, ancaq mafiya dəstələri qanunsuz qazancı üçün onu idxal edir və baha qiymətə satırlar. Sənaye mallarına gəldikdə, bu daha aydındır: içəridə istehsal olunan malları idxal edirlər! Buna görə hakim, iddiaçı olaraq, malların istehsal olunmasına baxmayaraq İrana niyə gətirildiyini araşdıra bilər. Ən pisi, İranda hazırlanan mallar xaricə ixrac olunur! Lakin dövlət alıcıları yerli istehsaldan asılı olmayaraq məhsulu xaricdən gətirirlər. Əslində, hakim qanunun tələblərinə əməl edilməməsi, səhv idarəetmə məsələsi ilə məşğul olmalıdır. Arızanın diaqnozu çox sadədir: İstehsalçılardan kömək alın. Bir çox ev gücü 50% -dən aşağı istehsal edir. Onlardan soruşun, valyutanın çıxma yolunu və oxşar malların gəlişini göstərin. Bundan sonra hakim məhkum edilə bilər: qanunu pozaraq istehsalçılara vurulan ümumi ziyana bərabər və ya iki dəfə istehsalçının kapitala, hökumətin cəriməyə çevrilməsini əmr edir. Əgər izlənilməsə, qırx il ərzində xalqın sərvətinin 4 trilyon dolları lüks mallara xərclənir, hamısı girişdə qeyd olunur: Staples. İllərdir bank sistemindən pul götürdülər. Milli İnkişaf Fondu üçün bir az vaxt tələb olundu və bu il dolların düşdüyü zaman istehsalçılara təzyiq göstərən və qiymətləri qaldıran qaçılmaz vergi və əlavə dəyər. Məhkəmə orqanları bu cinayətləri aşkar etmək üçün bir bank ifadəsi tələb edə bilər. Məsələn, məhkəmə başçısı, banklara yüksək bir dövriyyə elan etməsini söylədi: sahibini və xüsusiyyətlərini göstərərək milyard dollar. İsveçrə banklarına və digər xarici banklara İranın bank hesablarını istəməyi üçün məktublar yazın. Bu, açıq bir şəkildə ortaya çıxır: İdxal ölkəni tərk etmək üçün idi! İqtisadiyyatı düzəltməmək və insanların rifah halını yaxşılaşdırmaq deyil. Bu astronomik rəqəmlərdən birinin və ya bir neçəsinin geri qaytarılması həm də dövlət büdcəsi kəsirini, İRİB və məhkəmə sistemini tamamilə aradan qaldıracaqdır.
درباره این سایت